بُهره

از دایره المعارف فرق اسلامی
(تغییرمسیر از بوهرا)
پرش به: ناوبری، جستجو

از اسماعیلیه.

نام بهره (یا: بهرا) احتمالاً مشتق از اصطلاح گجراتی وُهُرْوو (Vohorvu) باشد که به معنای تجارت کردن است و علت نام گذاری اسماعیلی ها به این نام، تجارت پیشه بودن آن ها در هند بوده است. ضمن آن که ممکن است این نام از «وُهَره» که نام طبقه نجس های هندو است مشتق شده باشد و علت آن نیز چنین باشد که هندوهای اسماعیلی شده اکثراً از این طبقه بوده اند. [۱]

این فرقه که سابقاً مستعلیه نام داشته، اکنون موجود است و در مقابل نزاریه که اکنون آقاخانیه نامیده می شود، قرار دارد.

دکتر حسن ابراهیم حسن در کتاب عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس دولة الفاطمیة می نویسد: «پس از این که حسن صباح بر امام مستعلی یاغی شد، با دعوت مردم به امام مستور، که از اولاد نزار معرفی می شد، فرقه نزاریه را ایجاد کرد. ابن مدین در عهد خلیفه آمربن مستعلی فاطمی بر او شورید و از فاطمیان جدا شد و پسر او، طیب بن آمر را در سال 524 با خود برد و در یمن فرقه ای به نام طیبیه ایجاد کرد. این فرقه بعد ها به دو فرقه تقسیم شد: یکی داوودیه در هند که پیشوای آن ها داوود بن عجب شاه است و دیگر سلیمانیه در یمن که پیروان سلیمان بن عبدالله (ظاهراً نام وی سلیمان بن حسن هندی است.) می باشند و هر دو فرقه بهره خوانده می شوند و به امام مستور دعوت می کنند». [۲]

برخلاف آن چه از کتاب مذکور نقل شده است، احتمالاً تقسیم بهره، به داوودیه و سلیمانیه پس از مرگ داوود بن عجب شاه (م: 997هـ. ق) بوده است. پس از مرگ وی، بهره به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه از داوود برهان الدین بن قطب شاه (م: 1022هـ. ق) تبعیت کردند و گروه دیگر از سلیمان بن حسن (م: 1005هـ. ق) پیروی نمودند.

پاورقی همین فرقه به نقل از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج13، ص131

در کتاب فرقة اسماعیلیه نیز آمده است: «چون آمر بن مستعلی وقت مردن، پسری نداشت، و یکی از زنانش از او حامله بود، وی امامت منصوص را مربوط به آن فرزند دانست و تا وقتی که وی به دنیا آمد، نیابت خلافت را به یکی از پسر عمو های خویش به نام حافظ عبدالمجید سپرد. اما اتفاقاً آن زن دختر زائید و در نتیجه خلافت در حـافـظ و فرزندانش بـاقی مـاند. در این مـدت اسماعیلیه یمن با حافظ به دشمنی برخاستند؛ چرا که آنها معتقد بودند آمر دارای پسر کوچک و ناشناسی است که او امام حقیقی و غایب است و به همین سبب اسماعیلیه یمن خود را به آن فرزند منسوب کرده و طیبیه نامیدند». [۳]

در مجلـه العرفان در مقالـه « شیعه اسماعیلیه معـروف بـه بهره یا شش امامی » به قلم یکی از بهره ها، مطالب سابق تأیید و تصریح شده که اسماعیلیه، ائمه(علیهم السلام) را تا امام صادق علیه السلام قـبول دارنـد و از ایـن جهت پیش عجم بـه شش امـامی معروفند و با نزاریه هم عقیده می باشند و پس از المستنصر بالله قائل به امامت مستعلی و پس از او آمر باحکام الله و پس از او به امامت طیب بن آمر قائلند و معتقدند که طیب غایب نشده است. بهره تمام شعائر اسلامی را اقامه می کنند و به تمام احکام اسلام پای بندند و در اکثر آن ها با امامیه اثنی عشریه موافقند. دهه عاشورا را برای سیدالشهداء(علیه السلام) و سه شب 19 و 20 و 21 رمضان را برای امیرالمؤمنین علیه السلام عزاداری می کنند. شب قدر را یکی از سه شب مذکور (چنانچه نزد امامیه است) می دانند، و روز عید غدیر را عید می گیرنـد. قبـور ائمـه (علیهم السلام) را تـا امام صادق (علیه السلام) زیـارت می کنند. همین گـروه قـبر اسماعیل بن جعفر صادق را در مدینه ساختند. اما ائمه پس از امام صادق (علیه السلام) را که در کاظمین و سامرا مدفون اند، زیارت نمی کنند.

تمام جمعیت بهره در هند ساکن بوده و تعداد آنها سیصد هزار نفر است. اوضاع تجاری آنها خوب و در میان آنها عدّه ای از علمای دین موجود می باشند. [۴]

بهره ها عمدتاًً اصل و نسب هندو دارند و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده اند. بهره های شیعی همگی اسماعیلی مذهب اند و بیشتر آنان به طبقه بازرگانان وابسته اند. سنی مذهبان ـ که سهم کوچکی از جمعیت بهره ها را دارند ـ بیشتر روستایی هستند و به فعالیت کشاورزی اشتغال دارند. بهره ها که جمعیت آنان در 1382 شمسی بالغ بر یک میلیون و دویست هزار تن بوده است، در کشورهای هند و پاکستان و شمار کمتری نیز در کشورهای شرق آفریقا ساکنند. نام بهره(بهرا) را مشتق از واژه گجراتی وهروو(ویوهار) به معنای تجارت یا داد و ستد کردن دانسته اند. از این رو، جماعت اسماعیلیان گجرات را بهره نامیدند، زیرا آنان در اصل متعلّق به یک جامعه تجارت پیشه بودند. برخی دیگر برآن اند که اسماعیلیان گجرات را از این رو به این نام خواندند که آنان پیش از پذیرفتن کیش اسماعیلی، به وُهَره که یکی از طبقات جامعه هندوهاست، تعلق داشتند.

اکثریت بهره ها به شاخه داوودی از دعوت مستعلوی ـ طیبی(رک: طیبیه) اسماعیلیه تعلق دارند. در دوره خلافت و امامت المستنصر بالله (رک: مستعلیه)، جماعت جدیدی از اسماعیلیه در گجرات، توسط داعیانی که از یمن به آنجا گسیل می شدند، پایه گذاری گردید. در 460هجری قمری داعی عربی به نام عبدالله از سوی لمک بن مالک از صُلیحیون یمن به خامبایت فرستاده شد و در آن منطقه، یعنی گجرات در اندک مدتی جمعیت بزرگی از هندوها و بعضی از حکمرانان محلی را به کیش اسماعیلی درآورد. در این میان، ملکه صلیحی موسوم به سیده اروی که پس از فوت همسرش، احمد مُکرَّم به حکومت دولت صلیحی در یمن رسیده بود، از طرف خلیفه فاطمی مصر المستنصر بالله رسماً مسئولیت امور دعوت در گجرات را نیز یافت. سلسله صلیحیون یمن نقش مهمی در احیای مجدد و گسترش دعوت اسماعیلی در غرب هندوستان ایفا کردند. دعوت اسماعیلی در گجرات، ارتباط نزدیک خود را با مرکز دعوت طیبی در یمن حفظ کرد و جامعه جدیدی که در نیمه دوم قرن 5 هجری قمری در غرب هندوستان به وجود آمد، با مرور زمان به جامعه مستعلوی ـ طیبی، و سپس به داوودی ـ بُهره فعلی تحول یافت. پس از مرگ داعی ذؤیب در 546 هجری قمری، ابراهیم بن حسین حامدی به عنوان دومین داعی مطلق به رهبری دعوت طیبی رسید. وی رسائل اخوان الصفا را به ادبیات مذهبی اسماعیلیان طیبی یمن وارد کرد و همچنین در زمینه جهان شناسی، تلفیق جدیدی از اندیشه های حمیدالدین کرمانی با عوامل اسطوره ای ارائه داد که از آن پس در مرکز نظام اندیشه های مذهبی اسماعیلیان طیبی قرار گرفت. اسماعیلیان طیبی در یمن و سپس بهره های طیبی در هند، شمار بسیاری از آثار اسماعیلی دوره های مختلف در تاریخ اسماعیلیه را حفظ کرده اند.

جماعت بهره های اسماعیلی گجرات، به امامت مستعلی و سپس آمر(رک: آمریه )، معتقد شدند و در افتراق حافظی ـ طیبی نیز از تشکیلات دعوت طیبی در یمن حمایت کردند. طی این دوره رئیس دعوت طیبی در هند که او را والی می نامیدند، از سوی داعی مطلق منصوب می گردید. طی این دوره، بسیاری از هندوها مذهب اسماعیلی را پذیرفتند. در دوران حکومت مسلمانان بر گجرات، بهره های اسماعیلی در گجرات ملزم به مراعات تقیه و پذیرش ظاهری مذهب تسنن شدند. با حمله ظفرخان به گجرات در 793 که بعداً در 810 هجری قمری سلطنت مستقل گجرات را بنیان نهاد، وضع بهره ها وخیم تر شد. ظفرخان در واقع اولین حکمران گجرات بود که به اشاعه مذهب اهل سنت و سرکوبی شیعیان پرداخت. در همین زمان بود که گروهی از بهره های اسماعیلی به مذهب اهل سنت گرویدند و در همان حال، بر اثر مشاجره بین والی طیبی و مردی از بهره ها به نام جعفر، انشعاب مهمی در بهره های اسماعیلی پدید آمد و عدّه بیشتری از آنان به مذهب اهل سنت درآمدند و به بهره های جعفری شهرت یافتند. از زمان پنجمین داعی مطلق طیبی، علی بن محمد بن ولید (د: 612هـ. ق) حدود سه قرن منصب داعی مطلق اسماعیلیان طیبی یمن و هند در دست بنوالولیدالانف که از قریشیان بودند، قرار داشت.

در 946 هجری قمری، منصب داعی مطلق اولین بار به یک بهره موسوم به یوسف بن سلیمان رسید و با مرگ وی در 974 هجری قمری، جانشین او بیست و پنجمین داعی مطلق ـ که بهره دیگری به نام جلال بن حسن بود ـ پایگاه دعوت طیبی را از یمن به احمدآباد در گجرات منتقل کرد. جلال بن حسن بیست و پنجمین داعی مطلق در 975 هجری قمری وفات یافت و داوود بن عجب شاه جانشین وی گشت. در زمان داوود (975ـ997هـ. ق) اکبرشاه گجرات را ضمیمه امپراتوری خود کرد، داوود بن عجب شاه جماعت بهره ها و تشکیلات دعوت آن ها را سامان جدیدی داد و آداب و رسوم مذهبی بهره های طیبی را که به علت آزار حکمرانان گجرات مدت های طولانی رها شده بود، بار دیگر رواج بخشید.

با مرگ داوود بن عجب شاه، طیبی ها بر سر جانشینی او اختلاف پیدا کردند و به دو شاخه داوودی و سلیمانی منقسم شدند. بیشتر بهره های طیبی هند، داوود برهان الدین بن قطب شاه (د: 1021هـ. ق) را به عنوان بیست و هفتمین داعی مطلق خود شناختند و از آن پس به داوودی شهرت یافتند. گروه کوچکی از اسماعیلیان طیبی در یمن از داوود پشتیبانی کردند. از طرف دیگر اقلّیتی متشکل از گروه کوچکی از بهره های طیبی و اکثریت اسماعیلیان طیبی یمن، از سلیمان بن حسن (د: 1005هـ. ق) که نوه بیست و چهارمین داعی، یوسف بن سلیمان هندی و نماینده داوود بن عجب شاه در یمن بود و اکنون برای خود ادعای جانشینی می کرد، حمایت کردند و وی را داعی مطلق خود خواندند. این اسماعیلیان طیبی از این پس در یمن و هند با نام سلیمانی شهرت یافتند. از آن پس، طیبیه ای داوودی و سلیمانی از دو سلسله داعیان مطلق به طور جداگانه پیروی کرده اند. برای هر دو سلسله، مقام داعی مطلق به زودی موروثی گردید، چنان که هر داعی، مانند امامان، با نصّ داعی پیشین منصوب می شد. داعیان مطلق داوودی، پس از انشعاب، به اقامت خود در هند ادامه دادند، ولی پایگاه دعوت سلیمانی در یمن مستقر گردید. در دوره های بعد، بهره های طیبی ـ داوودی عمدتاًً به علت آن که اعتقاد آنان به مرجعیت داعیان سست تر می شد، در هند دچار انشعابات مختلفی شدند و در انشعابات نخست که در 1034هجری قمری رخ داد، علی بن ابراهیم مرجعیت بیست و نهمین داعی داوودی، یعنی عبدالطیب زکی الدین (1030ـ1041هـ. ق) را مردود شناخت و خود مدّعی این مقام شد. وی با پیروان معدود خود، از جماعت بهره های داوودی جدا شد و گروه جدیدی از بهره های طیبی را تشکیل داد که به نام خودش به علیه اشتهار یافتند. اکنون بهرهای علیه جماعت کوچکی در حدود هشت هزار نفر هستند که همراه داعی مطلق خود در شهر بارودا در گجرات متمرکز هستند و طیب ضیاء الدین بن یوسف نورالدین به عنوان چهل و چهارمین داعی مطلق رهبری آنان را برعهده دارد.

در 1204هجری قمری گروه کوچکی از بهرهای علیه جدا شدند و به پایان رسیدن دور اسلام را اعلام کردند. آنان همچنین برخی از اعتقادات هندوها، از جمله گناه بودن خوردن گوشت حیوانات را پذیرفتند و به همین سبب، به ناگوشیه معروف شدند. بهره ناگوشیه گیاه خوار، مانند اعضای فرقه اصلی علیه، در حاشیه جماعت بهره های داوودی زیسته اند و اکنون گروه بسیار کمی از آن ها باقی مانده اند.

در ایام چهلمین داعی فرقه بهره، هبةالله مؤید فی الدین (1168ـ1193هـ. ق) که مقارن با آغاز استیلای بریتانیا بر هندوستان بود، یک جنبش جدایی طلب در جامعه اسماعیلیان طیبی ـ داوودی پدید آمد. رهبری این نهضت مخالف با داعی اسماعیل بن عبدالرسول مجدوع، مؤلف فهرست معروف کتب و رسائل اسماعیلی و پسرش هبةالله بود که همو بعدها مدعی شد که با امام غائب طیبی تماس دارد. این نهضت در اوجین و جاهای دیگر پیروانی پیدا کرد که به هبتیه (برگرفته از هبةالله) شهرت یافتند. امروز گروه کوچکی از این فرقه بهره های اسماعیلی در اوجین زندگی می کنند.

داعی مطلق در صدر تشکیلات دعوت داوودی قرار دارد. داعی که سیدنا صاحب خطاب می شود، در واقع جانشین امام غایب اسماعیلیان مستعلوی ـ طیبی به شمار می آید. داعی با نص داعی پیشین منصوب می گردد و پس از داعی پیشین معصوم شناخته می شود. داعی مطلق با کمک دستیارانی که خود انتخاب می کند، بر تمامی شئون جماعت داوودیان ریاست و نظارت مطلق دارد. مقرّ داعی مطلق در بمبئی موسوم به الدعوة الهادیة در محلی است به نام بدری محل، ولی پایگاه مرکزی دعوت داوودی در سورات قرار دارد. در هر دو مکان، به خصوص سورات، مجموعه های نفیسی از دست نوشته های اسماعیلی وجود داد که زیر نظر مستقیم داعی است. دستیار اصلی داعی که مأذون خوانده می شود، از میان خویشان نزدیک او انتخاب می گردد و معمولاً به مقام داعی مطلق می رسد. داعی همچنین یک نفر از میان بستگان خود با عنوان مُکاسِر انتخاب می کند که نقش دستیار اصلی مأذون را به عهده می گیرد. پس از مأذون و مکاسر، مشایخ قرار دارند که معمولاً هجده نفرند و از میان اعضای دانشمند جماعت بهره های داوودی برگزیده می شوند و در مراکز عمده داوودی خدمت می کنند. مرتبه بعدی در سلسله مراتب دعوت، مقام عامل است که از طرف داعی به نزد هر جماعت بهره داوودی که از پنجاه خانوار بیشتر باشد گسیل می شود.

بهره های داوودی یک نوع زبان گجراتی که آکنده از واژه های عربی است و به خط عربی نوشته می شود، به کار می برند. آنان بسیاری از آداب و رسوم هندوها را در مراسم ازدواج و دیگر آیین های خویش رعایت می کنند، ولی به طور کلی جماعت اسماعیلیان داوودی از فقه فاطمی، آن گونه که در کتاب دعائم الاسلام قاضی نعمان (د: 363هـ. ق) آمده است، پیروی می کنند. این کتاب همواره مرجع فقهی مستند و موثقی برای اسماعیلیان مستعلوی ـ طیبی بوده است. بهره های اسماعیلی امین جی بن جلال (د: 1010هـ. ق) پسر بیست و پنجمین داعی مطلق، جلال بن حسن (د: 975هـ. ق) را پس از کتاب قاضی نعمان مرجعی بسیار مهم در امور فقهی خود می شمارند. بهره های داوودی انزواگرا هستند و با افراد خارج از جماعت خود ازدواج نمی کنند و ادبیات خود را نیز در نهان حفظ می کنند و حتی خود داوودیان بدون اجازه داعی مطلق نمی توانند به کار تحقیق در متون اسماعیلی که در کتابخانه های شخصی و یا کتابخانه مرکزی جماعت داوودی در سورات محفوظ است، بپردازند.

به موجب آخرین تخمین ها، جمعیت بهره های دنیا در اواخر سده 20 میلادی حدود نهصد هزار تن بوده است که بیشتر آنان در هندوستان زندگی می کنند. در خارج از هند بیشترین شمار بهره های اسماعیلی ـ داوودی در پاکستان ساکن اند که جمعیتشان حدود سی هزار تن است و عمدتاًً در شهر کراچی مقیم اند. بزرگ ترین اجتماع بهره های اسماعیلی، بعد از هند و پاکستان، در کشورهای شرق آفریقاست. در اواخر سده 20 میلادی، حدود بیست هزار تن بهره اسماعیلی که تقریباً اکثریت قریب به اتفاق آن ها متعلّق به جماعت داوودی بودند، در کشورهای تانزانیا، کنیا و اوگاندا مقیم بودند. بهره های اسماعیلی همراه خوجه های اسماعیلی (متعلق به شاخه نزاریه)، از جمله اولین گروه های آسیایی بودند که از اوایل سده 13 هجری قمری به شرق آفریقا مهاجرت کردند. جمعیت بهره های سلیمانی از حدود پنج هزار تن تجاوز نمی کند که عمدتاًً در بمبئی، بارودا، احمدآباد و حیدرآباد متمرکزند، حال آن که شمار اسماعیلیان در یمن حدود هفتاد هزار تن است. داعیان مطلق سلیمانی ها که متعلق به خاندان مکرمی از قبیله یمنی بنویام بوده اند، مقرّ خود را تا نیمه دوم سده 20 میلادی، در نجران در شمال شرق یمن حفظ کرده اند. [۵]

ر ک: داوودیه.

پانویس

  1. ن ک: دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص810
  2. عبیدالله المهدی امام الشیعة الاسماعیلیة و مؤسس دولة الفاطمیة، حسن ابراهیم حسن و طه احمد شرف، ص241
  3. دائرة المعارف الاسلامیة، ج9، ص97 / فرقه اسماعیلیه، مارشال هاجسن، ص221
  4. مجله العرفان، مجلد 16، سال1347، ص256
  5. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج13، ص161