شبیبیه (از خوارج): تفاوت بین نسخهها
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
شبیب از پیروان و لشگریان [[صالح بن المسرّح]] بود. در زمان حیات و پس از مرگ صالح در میان [[خوارج]] نسبت به برخی از اعمال صالح بن المسرّح اختلافاتی وجود داشت و برخی از خوارج از صالح تبری می جستند که آنان را [[راجعه]] از صالح می خوانده اند. شبیب بن یزید، نسبت به این اختلافات توقف کرده و گفت: «نمی توان گفت آیا اعمال صالح برحق بوده است یا نه»؟ پس از مرگ صالح، شبیب که توسط صالح به جانشینی او انتخاب شده بود، زعامت خوارج را برعهده گرفت و در [[موصل]] خروج کرد. [[حجاج]] پنج لشگر به سوی شبیب فرستاد که وی بر همگی فائق آمد و هر پنج لشکر را شکست داد. پس از آن به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و حجاج را در قصر کوفه محاصره نمود». <ref> [[تبصرة العوام]]، [[مرتضی رازی]]، ص40 / [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص60 / [[الفرق الاسلامیة]]، [[محمود بشبیشی]]، ص43 / [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص192</ref> | شبیب از پیروان و لشگریان [[صالح بن المسرّح]] بود. در زمان حیات و پس از مرگ صالح در میان [[خوارج]] نسبت به برخی از اعمال صالح بن المسرّح اختلافاتی وجود داشت و برخی از خوارج از صالح تبری می جستند که آنان را [[راجعه]] از صالح می خوانده اند. شبیب بن یزید، نسبت به این اختلافات توقف کرده و گفت: «نمی توان گفت آیا اعمال صالح برحق بوده است یا نه»؟ پس از مرگ صالح، شبیب که توسط صالح به جانشینی او انتخاب شده بود، زعامت خوارج را برعهده گرفت و در [[موصل]] خروج کرد. [[حجاج]] پنج لشگر به سوی شبیب فرستاد که وی بر همگی فائق آمد و هر پنج لشکر را شکست داد. پس از آن به سوی [[کوفه]] حرکت کرده و حجاج را در قصر کوفه محاصره نمود». <ref> [[تبصرة العوام]]، [[مرتضی رازی]]، ص40 / [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص60 / [[الفرق الاسلامیة]]، [[محمود بشبیشی]]، ص43 / [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص192</ref> | ||
− | اختلاف شبیب و صالح تنها در پذیرش امامت زنان است که از ناحیه شبیبیه مورد قبول واقع شده و از ناحیه [[صالحیه]] مردود می باشد. <ref> [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص126 / [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص355</ref> | + | اختلاف شبیب و صالح تنها در پذیرش امامت زنان است که از ناحیه شبیبیه مورد قبول واقع شده و از ناحیه [[صالحیه (شبیبیه از خوارج)|صالحیه]] مردود می باشد. <ref> [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص126 / [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص355</ref> |
شبیب در سال 77 هجری قمری طی جنگی سخت در دُجَیل غرق شد و پس از او امامت شبیبیه برعهده زنی به نام غزاله قرار گرفت. غزاله را برخی مادر و برخی همسر شبیب می دانند. <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص192</ref> | شبیب در سال 77 هجری قمری طی جنگی سخت در دُجَیل غرق شد و پس از او امامت شبیبیه برعهده زنی به نام غزاله قرار گرفت. غزاله را برخی مادر و برخی همسر شبیب می دانند. <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص192</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۲۴
از خوارج.
ایشان منسوب به شبیب بن یزید شیبانی می باشند.
شبیب از پیروان و لشگریان صالح بن المسرّح بود. در زمان حیات و پس از مرگ صالح در میان خوارج نسبت به برخی از اعمال صالح بن المسرّح اختلافاتی وجود داشت و برخی از خوارج از صالح تبری می جستند که آنان را راجعه از صالح می خوانده اند. شبیب بن یزید، نسبت به این اختلافات توقف کرده و گفت: «نمی توان گفت آیا اعمال صالح برحق بوده است یا نه»؟ پس از مرگ صالح، شبیب که توسط صالح به جانشینی او انتخاب شده بود، زعامت خوارج را برعهده گرفت و در موصل خروج کرد. حجاج پنج لشگر به سوی شبیب فرستاد که وی بر همگی فائق آمد و هر پنج لشکر را شکست داد. پس از آن به سوی کوفه حرکت کرده و حجاج را در قصر کوفه محاصره نمود». [۱]
اختلاف شبیب و صالح تنها در پذیرش امامت زنان است که از ناحیه شبیبیه مورد قبول واقع شده و از ناحیه صالحیه مردود می باشد. [۲]
شبیب در سال 77 هجری قمری طی جنگی سخت در دُجَیل غرق شد و پس از او امامت شبیبیه برعهده زنی به نام غزاله قرار گرفت. غزاله را برخی مادر و برخی همسر شبیب می دانند. [۳]
پانویس
- ↑ تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص40 / التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص60 / الفرق الاسلامیة، محمود بشبیشی، ص43 / مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص192
- ↑ الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص126 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص355
- ↑ مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص192