سالمیه (مذهبی در بصره منسوب به محمد بن سالم)

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو

ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب؛ سَالِمی را به فتح سین و کسر لام ضبط کرده است. [۱]

مذهبی در بصره، که از نظر اصول دین و اعتقادات منسوب به محمدبن احمدبن سالم و از نظر تصوف و زهد منسوب به پسر او ابوعبدالله احمد بن محمد می باشد. این مذهب در بصره و حوالی آن مشهود بوده است. [۲]

محمد مقدسی آورده است که: « سالمیه جماعتی هستند که مدعی کلام و زهد می باشند و اکثر مذکرین (وعاظ) بصره از سالمیه اند. ایشان در فقه دستی ندارند و هرگاه کسی از این ها بخواهد فقیه شود به مذهب مالک بن انس تفقّه می کند. اینان خود می گویند که رئیسشان، ابن سالم، در فقه بر مذهب ابوحنیفه، و پدر او، سالم شاگرد سهل بن عبدالله تستری بوده است». [۳]

هجویری نیز در این باره می گوید: «اما آن دو گروه کی مردودان اند یکی حلولیان اند کی به حلول و امتزاج منسوبند و سالمیان و مشبّهه بدیشان متعلقند». [۴]

شهفور اسفراینی نیز آورده است: «جماعتی از متکلمین بصره که به آنان سالمیه گویند و از جمله حشویه می باشند و به بدعت های متناقضی صحبت می کنند، حلاج را قبول کردند و گفتند که او صوفی محققی بود». [۵]

هم چنین کوثری در حاشیه التبصیر فی الدین می گوید: «به وسیله سالمیه قول به تجلی خدا در صُوَر مشهور شد و این که خدای تعالی در روز قیامت در صورت آدمی محمدی دیده می شود. از معتقدات آن ها این است که خدا بر زبان هر قاری، (قرآن) می خواند. و از کسانی که از سالمیه به شمار می روند ابوطالب صاحب قوت القلوب است». [۶]

آیت الله سید مهدی روحانی از شمار سالمیه، «ابوطالب صاحب قوت القلوب» را ذکر کرده و منبع خویش را حواشی محمد زاهد الکوثری بر التبصیر فی الدین معرفی می کند. این درحالی است که در چاپ های موجود این کتاب، «ابوطالب صاحب القوت» درج شده است. [۷]

ظاهراً این که ابوالحسن اشعری می گوید: «و در میان نساک از صوفیه، کسانی هستند که به حلول قائل شده و می گویند این که خدا در اشخاص حلول می کند... ». [۸] به این فرقه که با او هم شهری (بصره) و هم عصر بوده اند، نظر داشته است.

عبدالحسین زرین کوب می نویسد: «ابومحمد سهل بن عبدالله تستری به سال 203 در تستر (=شوشتر) به دنیا آمد و در 283 و به قولی 273 در بصره تقریباً در حال نفی و تبعید وفات یافت. سهل، نه فقط صوفی ای زاهد بلکه در عین حال سنّی ای از هواخواهان طریقه اهل حدیث و از مخالفان معتزله بشمار می آمد. در مخالفت با آراء معتزله و در متابعت از طریقه اهل حدیث، افکار و اقوال وی با احوال و افکار احمد بن حنبل شباهت داشت. می گویند یک روز از خلوتگاه خویش بیرون آمد فقط به آن قصد که ابوداوود سجستانی را ملاقات کند و آن زبان را که بدان چندان حدیث روایت کرده است ببوسد، عقاید وی در مباحث مربوط به کلام و نقد اقوال معتزله به وسیله شاگرد وی ابن سالم بصری متوفی در 297 شرح و تقریر شد و این عقاید چنان متقن و منظم بود که ابن سالم با آن که فقط جامع جواب هایی بود که سهل به سؤال های وی در این ابواب داده بود، در کلام، مؤسس طریقه سالمیه بشمار آمد که به نام او معروف است. سهل، حدیث و فقه از خال [دایی] و استاد خویش محمد بن سوار شاگرد مکتب سفیان ثوری آموخت و در تصوّف به مالک بن دینار و معروف بن علی منسوب بود. اقوال وی که غالباً به وسیله ابن سالم بصری تنقیح و تبیین شد، بعدها از طریق ابوطالب مکی (380) مؤلف کتاب معروف قوت القلوب، ترویج و تأیید شد و با تأثیری که بی شک کتاب قوت القلوب در پیدایش احیاء العلوم غزالی داشت، می توان گفت تعالیم و اقوال سهل در اخلاق صوفیه تأثیری قابل ملاحظه باقی گذاشت. سلمی در طبقات الصوفیة از وی نقل می کند که گفت: هرکس دوست دارد خلق بر آنچه بین او خدای هست آگه شوند، غافل است، و این سخن در عین حال معرف نوعی زهد ملامتی است. سهل در شوشتر به علت مخالفتی که با رأی او در این باب که توبه فرض است و در هر لحظه باید آن را بجا آورد اظهار شد قرار توقف نیافت، ناچار به بصره رفت و همان جا بود که وفات یافت. سهل در بصره به نشر عقاید خویش پرداخت و عده ای به وی گرویدند. مقارن تبعید سهل از شوشتر، در بین کسانی که همراه وی آن جا را ترک کردند، حلاج بود که در آن هنگام جوانی بود نوبالغ و در خدمت سهل به سر می برد. » [۹]

از علمای دیگر این فرقه می توان به حسن بن علی بن ابراهیم بن یزداد ابوعلی اهوازی صاحب تصانیف متعدده، اشاره کرد. وی که مُقرئ شام بوده در سال 362 هجری قمری متولد شده و در مسئله صفات خدا کتابی تصنیف کرده و احادیث جعلی و فضیحت باری را در این کتاب وارد کرده است. وی مقام اشعری را پایین آورده و تألیفی هم در نکوهش اشعری داشته است. از زمره روایاتی که وی در مسئله صفات خداوند از انس به صورت مرفوع نقل کرده، این است که: «خدا در روز جمعه در بین اذان و اقامه نازل می شود و ردائی بر اوست که بر آن نوشته شده اننی انا الله لا اله الا انا، روبروی هر مؤمنی، در سمت قبله می ایستد و پس از آن که آن مسلمان نماز را به پایان برد، به آسمان بالا می رود». و هم چنین، او روایت کرده است که: «خدا در عرفات بر شتر سرخی نشسته و لنگی بخود بسته بود» و یا می گوید: «خدا را در منی بر شتر اَورق (اورق: خاکستری)[۱۰] دیدم که جبّه ای بر او بود... ». [۱۱]

باید عنایت داشت که این شخص بر مذهب سالمیه مشی کرده و قائل به ظاهر بوده و به احادیث ضعیف برای تقویت مذهب خود متمسک می شده است. [۱۲]

دائرة المعارف الاسلامیة مؤسس این فرقه را سهل بن عبدالله می داند و محمد بن احمد و پسرش احمد بن محمد را خلیفه های او معرفی می کند. [۱۳] در حالی که باید گفت سالمیه دو جنبه داشته است: از نظر اعتقادات تشبیهی، از محمـد بن احمد بن سالم پیـروی کرده و از نظـر تصـوف، شاگرد سهـل بن عبدالله بوده اند.

پانویس

  1. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص93
  2. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص93
  3. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، محمد مقدسی، ص112
  4. کشف المحجوب، هجویری، ص164
  5. التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص118
  6. حاشیه محمد زاهد کوثری بر التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص118
  7. حاشیه محمد زاهد الکوثری بر التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص118
  8. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص81
  9. جستجو در تصوف ایران، عبدالحسین زرین کوب، ص134
  10. المنجد
  11. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج2، ص442
  12. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج2، ص442
  13. دائرة المعارف الاسلامیة، ج11، ص69