اهل حدیث (وهابیان هند)

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو

نامی که وهّابیان هند، بر خود گذاشته اند. [۱]

سید سراج الدین موسوی می نویسد: «از میزان نفوذ و رسوخ اهل حدیث در پاکستان آمار دقیقی در دست نیست ولی آنچه مسلم است تعدادی از نیرو های نظامی و مقامات دولتی به این فرقه گرایش دارند. این گروه از حیث جمعیت پس از فرقه دیوبند که تقریباً 15 تا 20 درصد جمعیت اهل سنت پاکستان را تشکیل می دهند قرار دارند. مجله معروف اهل حدیث جهاد نام دارد که در ارتباط با کشمیر منتشر می شود. الاعتصام و روزنامه اهل حدیث از دیگر نشریات آن ها است.

نفوذ سلفی ها در پاکستان به گونه ای نیست که قدرت تغییرات عمده در پاکستان را داشته باشند. لکن دامنة کار تبلیغاتی و فرهنگی آن ها زیاد است و به شدت در این زمینه فعّالند. بزرگترین تشکل سیاسی سلفی در پاکستان جمعیت اهل حدیث به رهبری ساجد میر است. گفته می شود این گروه در پاکستان دارای حدود 700 مدرسه دینی است و به ترویج عقاید سلفی مشغولند. لیکن تعیین درجه صحت و سقم این آمار ممکن نیست. اهل حدیث بیشترین ارتباط و گرایش را به عربستان دارند و منبع تغذیه مالی و سیاسی آن ها سازمان رابطة العالم الاسلامی است.

اهل حدیث خود را آیت محمدی و فرقة ناجیه می نامند. آن ها غیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچ کس دیگر را قبول ندارند و معتقدند وقتی که دسترسی به آراء و دستورات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ممکن باشد دیگر نیازی به فقیه و مفتی نیست. بنابراین با هرگونه تقلید مطابق فقه سنی و یا شیعه مخالفند.

به جهت این که این گروه پیروی از سلف را واجب می دانند، به آن ها سلفی گفته می شود. از نظر آن ها اولیاء سلف عبارتند از 1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، 2. صحابه پیامبر، 3. تابعین، 4. پیروان تابعین. و صرفاً پیروی از این ها جایز است و تقلید از هر کس دیگر را حرام می دانند. بنابراین بر اساس عقیده سلفی تقلید از ائمه مذاهب اربعه و ائمه شیعیان علیهم السلام نیز درست نیست و همه این فرقه ها مورد طعنة اهل حدیث قرار دارند. سلفی ها در بعضی موارد حتی به عمر هم خرده می گیرند و تقلید از صحابه را هم جایز نمی دانند. از نظر آن ها صحابه نیز واسطه نقل حدیث اند و مفتی نمی باشند. اهل حدیث از این که وهّابی نامیده شوند نیز به شدت اباء دارند و مخالفت آن ها با اتهام وهّابی گری سابقه تاریخی دارد. ایشان در سال 1860 میلادی و در زمان تسلط انگلیس بر شبه قاره هند به دولت محلی دست نشانده انگلیس قبولانده بودند که به آن ها وهابی گفته نشود و عنوان سلفی یا اهل حدیث به آن ها اختصاص یافته بود. سلفی ها با همه فرقه های مذهبی اعم از بریلوی، دیوبندی و شیعه مخالفند. به ویژه دیوبندی را ساخته دست استعمار انگلیس می دانند. سلفی ها در دو مسئله طلاق و تراویح با شیعه هم نظرند و به همین دلیل دیوبندی ها، سلفی ها را متهم به پیروی از فقه شیعه می کنند. اهل حدیث در شبه قاره، شاه محمد دهلوی را امام خود می دانند. مؤسسات دارالسلام، دارالتوحید و مکتبة السلفیة در پاکستان متعلق به این گروه است و مستقیماً با عربستان در ارتباطند. مرکز مهم دیگر این فرقه در پاکستان سازمان الدعوة و الارث است و مستقیماً با امام کعبه و امام مسجد النبی صلی الله علیه و آله ارتباط دارند. این سازمان، اجتماعات حزبی و عبادی بزرگی در سراسر پاکستان برگزار می کند.

مهمترین نقطه مشترک اهل حدیث با فرقه دیوبندی اعتقاد به جهاد است و اصولاً تصور جهاد در اهل حدیث بسیار قوی است.

به لحاظ توزیع، پیروان این فرقه در لاهور (مرکز آن ها در مریدکی در نزدیکی لاهور ) کراچی، فیصل آباد، مولتان و راولپندی حضور دارند لکن در میان قوم پتان طرفداران چندانی ندارند. »

مظهرالدین صدیقی در مقاله ای در این باره آورده است که: «در قرن دوازدهم فردی به نام شاه ولی الله (م:1180هـ. ق) در هند ظهور می کند که عالمی بزرگ و متفکر بوده و از جهات چندی نظریاتی داشته است. او سعی ای بلیغ در مطالعه و تعمیم حدیث داشته و عقیده داشته که کار مالک بن انس شالوده ای است که ساختمان بعدی حدیث بر روی آن افراشته شده است. در قسمت فقه، شاه ولی الله به تعدیل و تناقضات مذاهب اربعه اسلامی پرداخته و رساله ای در این باب به نام اختلاف فقها نوشته و اثبات کرده که باید در اختلافات به منابع فقه اسلامی که همان احادیث است مراجعه کرد. به این مناسبت مکتب او به نام اهل حدیث موسوم گردید. وی بر همین اساس بسیاری از نظریات فقها را قبول ندارد.

شاه ولی الله درعین حال به تصوّف نظر داشته و از شقاق بین مذاهب فقهی و طریقت های تصوف بسیار ناراحت بوده است. وی در پی وحدتی بوده که مؤمنین را گرد هم آورد. به همین مناسبت وی به عقاید شیعه حمله کرده و رساله ای در وحدت سیاسی اسلام نگاشتـه کـه متضمن حمله به شیعه است. عقیـده ایجـاد پاکستان سیاسی و فکـری از او است.

شاه ولی الله بنیانگذار نظریه دین فطری است؛ نظریه ای که گاه با نام دین فطری و گاهی با عنوان نیچریه شناخته می شود. این نظریه بر این اساس استوار است که احکام و فرایض دینی اگر با طبیعت و فطرت سازگار است، صحیح و اگر مغایر طبع و فطرت باشند، ناصحیح است.

وی عقیده دارد که قوانین کیفری اسلام بر طبق احتیاجات جامعه قبیله ای عرب وضع شده است. عقاید شاه ولی الله بعد ها نهضتی به بار آورد که آن را به وهابیان نسبت می دهند. پیشوای این نهضت سید احمد بارلی (باریلی) بوده که زیارت بقاع متبرکه را منع کرده و در راه این مبارزه در سال 1246 هجری قمری کشته می شود. پیروان او برای تجدید مکتب شاه ولی الله مؤسسه دینی فرهنگی دیوبند را به پا کردند. هم چنین بعد ها شخص دیگری به نام مولانا عبیدالله سندی (ت:1289هـ. ق) برای تعمیم فلسفه شاه ولی الله قیام می کند. وی علی رغم این که فردی انقلابی و اسلام گرا بوده، مرام کمونیسم بین الملل و اصل تفکیک مذهب از سیاست را به صورتی که در ترکیه حاکم است، می ستود». [۲]

انحرافات شاه ولی الله را می توان از مسئلة انکار قوانین کیفری اسلام و ملاک قرار دادن طبع آدمی برای صحت و سقم دین، معلوم کرد. البته اکنون به منابع فکری او دسترسی نیست؛ ولی گویا سید جمال الدین اسد آبادی در ردّیـّه ای که بر نیچریه نوشته، به همین موارد انحرافی نظر داشته است.

دانشنامه جهان اسلام می نویسد: طریقه محمدیه یکی از جنبش های اصلاحی در شبه قاره بود که در سال 1243 هجری قمری (1827 میلادی)، از سوی تیتومیر در بنگال رهبری شد. این جنبش همتای جنبش وهابیت در عربستان بود. جنبش اهل حدیث که یکی از انشعابات آن است امروزه در مناطق شرقی بنگلادش پیروانی دارد. [۳]

پانویس

  1. دائرة المعارف الاسلامیة، ج3، ص93
  2. اسلام و صراط مستقیم، کنت مورگان / مقاله فرهنگ اسلامی در هند و پاکستان، مظهرالدین صدیقی
  3. دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص336