خاکسار
از صوفیه.
نام شعبه ای از صوفیه که در هند، ایران و ترکیه پراکنده اند. [۱]
قبل از تقسیم هند به دو کشور هندوستان و پاکستان، در آن کشور نهضتی به نام نهضت خاکسار، به وجود آمد که رهبری آن را عنایت الله مشرقی، به عهده داشت. این نهضت دارای سازمان نظامی بود. مرام آن نیز ایجاد انضباط در میان مسلمانان به سبک انضباط صدر اسلام بود. زندگی آنان ساده، و اطاعت کامل از رهبران نهضت و بی اعتنایی به مقام و ثروت، شیوه آنان بوده است. خاکساران، در منازعه بین شیعیان لکنهو و سنیان دخالت کرده و برای قطع این مجادلات، توسط رهبری حزب خاکسار به هر دو طرف فشار آوردند. این گروه اردوی نیمه نظامی خود را در لکنهو مستقر ساختند. پس از آن رهبر این گروه مدتی در لکنهو زندانی شده و سپس آزاد می شود. در این اوان سوء قصدی نسبت به محمدعلی جناح صورت می گیرد که در تحقیقات معلوم می شود که یکی از اعضای این حزب، در آن سوءقصد دست داشته است این امر موجب خشم و تنفر مسلمانان نسبت به این حزب می گردد، از دیگر سو انگلیسی ها به آن ها بدگمان شده و آن ها را تحت فشاری سخت می گذارند و همین امر به متلاشی شدن حزب مذکور می انجامد.
آیت الله سید مهدی روحانی هیچ منبع و مرجعی را برای دست نوشته های خویش ذکر نکرده اند. و می نویسند: «نمی دانم اکنون مدار اعمال و محور اخلاق و خصوصیاتشان چیست و رئیس آنها چه کسی است. » و سپس به حزب خاکسار در هند اشاره می کند. و این درحالی است که فرقه خاکسار جلالی که از فرق صوفیه ایران است در منابع مختلف مورد اشاره قرار گرفته ولی در هیچ کدام از آن ها چنین مطالبی یافت نمی شود. دانشنامه جهان اسلام می نویسد: «این سلسله خاکسار جلالی] نسب خود را به سلمان فارسی و از طریق او به پیامبر اسلام می رسانند. . . خاکساریه برای سید جلال الدین حیدر احترام بسیاری قائلند و برخی او را سرسلسله خاکسار جلالی می دانند، بزرگان این سلسله بیشتر در هند و ماوراءالنهر می زیستند. مشایخ این سلسله که در ایران بوده اند، بر اثر سخت گیری های عصر صفویه به هند رفتند. خاکسارجلالی به دو دسته مهم تقسیم می شوند: معصومعلی شاهی و غلام علی شاهی. دسته اول از بین رفته و خاکسار جلالی منحصر به غلام علی شاهی است. آخرین شیخ این شاخه، مطهر علی شاه (م: 1363هـ. ش) است. وی برای خود جانشینی معین نکرد. » دائرة المعارف تشیع نیز دراین باره اضافه می کند: «ایشان خود را خاکسار جلالی ابوترابی معرفی می کنند و پیروان جلال الدین حیدر (م:1016هـ. ق) می باشند. جلال الدین خود از احفاد سید جلال بخاری سرسلسله طریقه جلالیه بوده است. در دوره قاجار، غلام علی شاه به ایران سفر کرده تا حیدریه را در ایران مجدداً سامان بخشد و ظاهراً از این دوره حیدریه را خاکسار نامیده اند. خاکساران عهد قاجار به دوده غلام علی شاهی، دوده معصوم علی شاهی، دوده نورایی و دوده عجم تقسیم می شدند. خاکساریه، شیعه دوازده امامی هستند و عقاید آن ها شبیه جلالیه است. »
مدرسی چهاردهی نیز خاکسار را به چهار فرقه: خاکسار جلالی، دوده عجم، معصوم علی شاهی ه و نورائیه تقسیم می کند. و ایشان را از طریقت های مهم صوفیه در ایران برمی شمارد. [۲]
زین العابدین شیروانی در ریاض السیاحة می نویسد: «آن گاه به جزایر هندوستان و سودان و ماچین و بنادر گذشتم. . . عاقبت به ولایت سند آمده، از راه ملتان بخطّه کشمیر رسیدم. . . مدتی با قوم قلندران، پنج پیران و سیاه پوشان پیوستم و چند گاه با طایفه بینوایان و خاکساران و نانک شاهیان نشستم. » [۳]
پانویس
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص131 / طرائق الحقائق، معصوم علی شاه، ج2، ص526
- ↑ خاکسار و اهل حق، مدرسی چهاردهی / دائرة المعارف تشیع، ج7، ص27 / دانشنامه جهان اسلام، ج7، ص396
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص131