یزیدیه (از خوارج اِباضیه): تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
شایان ذکر است که [[محمد بن احمد خوارزمی]] ایشان را از خوارج برشمرده و بدون اشاره به این که این فرقه از فرق اِباضیه می باشد، ایشان را پیروان یزید بن ابی انیسه می خواند. <ref> [[مفاتیح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمی]]، ص46</ref> | شایان ذکر است که [[محمد بن احمد خوارزمی]] ایشان را از خوارج برشمرده و بدون اشاره به این که این فرقه از فرق اِباضیه می باشد، ایشان را پیروان یزید بن ابی انیسه می خواند. <ref> [[مفاتیح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمی]]، ص46</ref> | ||
− | [[مرتضی رازی]] در [[تبصرة العوام]] می نـویسد: «پیـروان شافعی شـش فـرقـه اند: فرقـه اول از [[مشبّهه]] می باشند و در تشبیه، غلوّ می کنند مثل اهل [[همدان]]، [[بروجرد]]، [[اصفهان]]، [[یزد]]، [[هرات]]، [[سلماس]]، [[شیراز]] و [[کرج ابودلف|کَرَه]] ؛ | + | [[مرتضی رازی]] در [[تبصرة العوام]] می نـویسد: «پیـروان شافعی شـش فـرقـه اند: فرقـه اول از [[مشبّهه]] می باشند و در تشبیه، غلوّ می کنند مثل اهل [[همدان]]، [[بروجرد]]، [[اصفهان]]، [[یزد]]، [[هرات]]، [[سلماس]]، [[شیراز]] و [[کرج ابودلف|کَرَه]] ؛ فرقـه دوم خود را [[سلفی]] می خوانند که به تشبیه نزدیک اند ولی غلو نمی کنند؛ فرقه سوم خوارج، رئیس ایشان [[حسین کرابیسی]] است؛ فرقـه چهـارم [[معتزلی]] می باشند و رؤسـای ایشـان [[ماوردی]] و [[راغب اصفهانی]] می باشند؛ فرقه پنجم اشعری می باشند و فرقه ششم یزیدی اند که هم مشبهی هستند و هم از خوارج.» <ref> [[تبصرة العوام]]، [[مرتضی رازی]]، ص98</ref> |
[[سیدعلی جرجانی]] در [[تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم]] نام وی را یزید بن انیسه ضبط کرده است. <ref> [[تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم]]، [[سیدعلی جرجانی]]، ص208</ref> | [[سیدعلی جرجانی]] در [[تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم]] نام وی را یزید بن انیسه ضبط کرده است. <ref> [[تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم]]، [[سیدعلی جرجانی]]، ص208</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۷
از خوارج اِباضیه. [۱]
ایشان پیروان یزید بن ابی انیسه می باشند.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی درباره این فرقه می نویسد: «اینان پیروان یزید بن اُنَیسه یا یزید بن ابی انیسه بودند. این فرقه با اینکه وابسته به اِباضیه شمرده شده اند، عقایدشان از آن مذهب دور است.
یزیدیه خود را از یاران محکّمه نخستین می دانستند و از همه خوارج پس از ایشان تبری می جستند، اما فقط به همراهی با اباضیان اقرار داشتند. اینان هر گناهی را، چه صغیره چه کبیره، شرک می دانستند و می گفتند که هر کس حدّ بر او واجب شود، کافر و مشرک است. یزید کسی از اهل کتاب را که به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله شهادت دهد، حتی اگر به دین او درنیاید، دوست خود می خواند. نظر غریب دیگری که به یزیدیه نسبت داده اند، این است که به اعتقاد ایشان خداوند رسولی از عجم خواهد فرستاد و کتابی بر او نازل خواهد کرد و او شریعت محمد (صلی الله علیه و آله) را ترک گفته شریعت جدیدی خواهد آورد؛ و می گفتند که این پیامبر از صابئین است.
به گفته اشعری از اِباضیه بعضی در کار یزیدیه توقف کردند و برخی دیگر خود را از آنان بری دانستند، ولی چنین به نظر می رسد که کلاً از آنها برائت جسته و حتی حکم به کفر و شرکشان داده باشند، چنانکه ابن حزم بدین نکته اشارت دارد. [۲]
شایان ذکر است که محمد بن احمد خوارزمی ایشان را از خوارج برشمرده و بدون اشاره به این که این فرقه از فرق اِباضیه می باشد، ایشان را پیروان یزید بن ابی انیسه می خواند. [۳]
مرتضی رازی در تبصرة العوام می نـویسد: «پیـروان شافعی شـش فـرقـه اند: فرقـه اول از مشبّهه می باشند و در تشبیه، غلوّ می کنند مثل اهل همدان، بروجرد، اصفهان، یزد، هرات، سلماس، شیراز و کَرَه ؛ فرقـه دوم خود را سلفی می خوانند که به تشبیه نزدیک اند ولی غلو نمی کنند؛ فرقه سوم خوارج، رئیس ایشان حسین کرابیسی است؛ فرقـه چهـارم معتزلی می باشند و رؤسـای ایشـان ماوردی و راغب اصفهانی می باشند؛ فرقه پنجم اشعری می باشند و فرقه ششم یزیدی اند که هم مشبهی هستند و هم از خوارج.» [۴]
سیدعلی جرجانی در تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم نام وی را یزید بن انیسه ضبط کرده است. [۵]
پانویس
- ↑ بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص83 / تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص42 / التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص140 / التواریخ و الفرق، نسخه خطی / جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة، امیر مهنا و علی خریس، ص235 / الفرق الاسلامیة، شمس الدین محمد کرمانی، ص70 / الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص301 / الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة، صلاح ابوسعود، ص119 / فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص471 / فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، شریف یحیی الامین، ص303 / معجم الفرق الاسلامیة، عارف تامر، ص19 / مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص184 / الملل و النحل، عبدالقاهر بغدادی، ص56 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص345 / موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص701 / نفائس الفنون فی عرایس العیون، شمس الدین محمد آملی، ج2، ص275
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص332
- ↑ مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی، ص46
- ↑ تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص98
- ↑ تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، سیدعلی جرجانی، ص208