فتیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز فتیان» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
سطر ۴: سطر ۴:
 
ایشان گاه [[اهل فتوت]] نامیده شده و به تدریج نام های دیگری از قبیل [[اخیه]]، [[اخوان]] و [[اهل اخوت]] یافته اند. <ref> [[الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر]]، [[کامل مصطفی الشیبی]]، ص66</ref>  
 
ایشان گاه [[اهل فتوت]] نامیده شده و به تدریج نام های دیگری از قبیل [[اخیه]]، [[اخوان]] و [[اهل اخوت]] یافته اند. <ref> [[الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر]]، [[کامل مصطفی الشیبی]]، ص66</ref>  
  
[[اهل فتوت]] در ابتـدای امر در [[بغداد]] و در حدود سال473 هجری قمری به وجـود آمد، رئیس و مـؤسس آن دو نفـر به نام های ابن الرسـولی و عبدالقادر هاشمی بوده اند و ابن الرسولی قوانین و رسومی برای آن ترتیب داده است. اجتماع آن ها در مسجد براثا بوده است. [[اصحاب عبدالصمد]] (صمدیه) با آنان به مخالفت برخاسته و در سال مذکور این دو را گرفته و خانه های آنان را غارت می نمایند. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص563</ref> [رک: [[اصحاب عبدالصمد]]  
+
[[اهل فتوت]] در ابتـدای امر در [[بغداد]] و در حدود سال473 هجری قمری به وجـود آمد، رئیس و مـؤسس آن دو نفـر به نام های ابن الرسـولی و عبدالقادر هاشمی بوده اند و ابن الرسولی قوانین و رسومی برای آن ترتیب داده است. اجتماع آن ها در مسجد براثا بوده است. [[اصحاب عبدالصمد]] (صمدیه) با آنان به مخالفت برخاسته و در سال مذکور این دو را گرفته و خانه های آنان را غارت می نمایند. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص563</ref> (رک: [[اصحاب عبدالصمد]])
  
ناصر خلیفه عباسی نیز از [[فتیان]] بوده و سراویل فتوت ترتیب داده و به ملوک از آن خلعت می داده است. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج10، ص401</ref>
+
[[احمد بن حسن عباسی|ناصر خلیفه عباسی]] نیز از [[فتیان]] بوده و سراویل فتوت ترتیب داده و به ملوک از آن خلعت می داده است. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج10، ص401</ref>
  
 
[[ابن بطوطه]] این جمعیت را با نام [[الفتیان]] و ال [[اخیه]] عنوان کرده و وضع جوانمردی آنان و پذیرایی ایشان از غربا را نقل می کند و می نویسد: «رؤسای آنان را اخی می گفتند». <ref> [[الرحلة]]، [[ابن بطوطه]]، ج1، ص258</ref>
 
[[ابن بطوطه]] این جمعیت را با نام [[الفتیان]] و ال [[اخیه]] عنوان کرده و وضع جوانمردی آنان و پذیرایی ایشان از غربا را نقل می کند و می نویسد: «رؤسای آنان را اخی می گفتند». <ref> [[الرحلة]]، [[ابن بطوطه]]، ج1، ص258</ref>
 
ابوالعباس احمـد بن حسن ملقب بـه الناصـر لدین الله، سی و چهـارمین خلیفـه عبـاسی (575 ـ 622هـ. ق). <ref> [[لغت نامه دهخدا]]، [[علی اکبر دهخدا]] / موسوعة الادیان، ص356</ref>
 
  
 
[[آیت الله سید مهدی روحانی]] به نقل از [[ابن بطوطه]] نام ایشان را « [[الفتیان]] و [[الاخیة]] » ضبط کرده درحالی که در [[الرحلة]] تنها به نام [[الفتیان]] اشاره شده است. <ref> [[الرحلة]]، [[ابن بطوطه]]، ج1، ص258</ref>
 
[[آیت الله سید مهدی روحانی]] به نقل از [[ابن بطوطه]] نام ایشان را « [[الفتیان]] و [[الاخیة]] » ضبط کرده درحالی که در [[الرحلة]] تنها به نام [[الفتیان]] اشاره شده است. <ref> [[الرحلة]]، [[ابن بطوطه]]، ج1، ص258</ref>

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۳۷

یعنی جوانمردان.

ایشان گاه اهل فتوت نامیده شده و به تدریج نام های دیگری از قبیل اخیه، اخوان و اهل اخوت یافته اند. [۱]

اهل فتوت در ابتـدای امر در بغداد و در حدود سال473 هجری قمری به وجـود آمد، رئیس و مـؤسس آن دو نفـر به نام های ابن الرسـولی و عبدالقادر هاشمی بوده اند و ابن الرسولی قوانین و رسومی برای آن ترتیب داده است. اجتماع آن ها در مسجد براثا بوده است. اصحاب عبدالصمد (صمدیه) با آنان به مخالفت برخاسته و در سال مذکور این دو را گرفته و خانه های آنان را غارت می نمایند. [۲] (رک: اصحاب عبدالصمد)

ناصر خلیفه عباسی نیز از فتیان بوده و سراویل فتوت ترتیب داده و به ملوک از آن خلعت می داده است. [۳]

ابن بطوطه این جمعیت را با نام الفتیان و ال اخیه عنوان کرده و وضع جوانمردی آنان و پذیرایی ایشان از غربا را نقل می کند و می نویسد: «رؤسای آنان را اخی می گفتند». [۴]

آیت الله سید مهدی روحانی به نقل از ابن بطوطه نام ایشان را « الفتیان و الاخیة » ضبط کرده درحالی که در الرحلة تنها به نام الفتیان اشاره شده است. [۵]

عباس اقبال می نویسد: «این جمعیت که یکی از شعارهای آنان حمایت از مظلومین بود، در گیلان و مازندران و پاره ای از خراسان، به تدریج خود را حامی شیعه قرار دادند. در همین دوره بود که تعصب اهل تسنن بر ضد شیعه در ایران شرقی قوت گرفته و شیعه مورد آزار سلاطین آل کرت قرار می گرفتند. رهبران این فرقه که حمایت از مظلومین را دستور عمده مسلک خویش قرار داده بودند، به هواخواهی ایشان و به تدریج به عنوان برانداختن مذهب اهل تسنن قیام کردند و یکی از مشایخ صوفیه شیعه به نام شیخ حسن جوری با مریدانش که آنان را شیخیان جوریه می نامیدند، به مسلک آنان پیوست و سلسله سربداران که مقرّ آنان سبزوار بود پدید آمدند. اول امیر آنان امیر عبدالرزاق و مشهورترین آنان، امیرمسعود بود که فتوحات بسیاری کرد و آخرین آن ها خواجه علی بن مؤید است که شهید اول متن لمعه دمشقیه را برای او نوشت». [۶]

این مطالب در تاریخ مفصل ایران تألیف عباس اقبال چاپ امیرکبیر سال 1347هجری شمسی موجود است ولی در همین کتاب چاپ کتابخانه خیام به کوشش دکتر محمد دبیرسیاقی حذف شده است. مطلب حذف شده، بیش از دو صفحه کامل می باشد که با «ابتدای دعوت سربداران. . . » شروع و با «. . . خدمت شیخ آمده بودند» تمام می شود.

پانویس

  1. الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر، کامل مصطفی الشیبی، ص66
  2. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزی، ج9، ص563
  3. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزی، ج10، ص401
  4. الرحلة، ابن بطوطه، ج1، ص258
  5. الرحلة، ابن بطوطه، ج1، ص258
  6. تاریخ مفصل ایران، عباس اقبال، ج1، ص466