علی اکبر دهخدا

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو

علی اکبر دهخدا که گاه در عرف اهل تحقیق به عنوان علامه دهخدا هم از او یاد می شود، فرزند خان بابا، در 1257شمسی در تهران به دنیا آمد. نُه ساله بود که پدرش درگذشت و او با مراقبت و سرپرستی مادر خود به تحصیل پرداخت. پس از افتتاح مدرسه سیاسی در تهران، در آن مدرسه نیز به تحصیل پرداخت و چون فارغ التحصیلان آن مدرسه در وزارت امور خارجه استخدام می شدند، دهخدا نیز به استخدام آن وزارتخانه درآمد. دهخدا دو سال در اروپا و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت، سپس با سمت نویسنده و سردبیر روزنامه صوراسرافیل مشغول شد. دهخدا در آغاز هر شماره این روزنامه، مقاله ای در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در پایان، مقاله‌های طنزآمیز با عنوان چرند و پرند می نوشته است. این اثر بعدها به صورت کتاب مستقلی هم چاپ و کراراً تجدید چاپ شده است. دهخدا با نوشتن چرند و پرند، نخستین پایه گذار ساده نویسی در ایران به شمار می رود که کار او را بعدها سیدمحمدعلی جمال زاده در یکی بود یکی نبود و صادق هدایت در مجموعه قصه‌هایش به کمال رسانیدند. روزنامه صوراسرافیل در کودتای جمادی الاول 1326ق تعطیل شد. دهخدا به سفارت انگلیس پناهنده گردید و در 20 جمادی الاُخری از ایران تبعید شد. پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت (25 ربیع الثانی 1327) دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در فاصله ورود به تهران تا آغاز جنگ اول (1914ـ1918میلادی) گذشته از نمایندگی مجلس، در روزنامه‌ها، مقالات سیاسی و انتقادی نوشت. به هنگام جنگ جهانی اول و اولتیماتوم‌های روسیه تزاری و مهاجرت آزادیخواهان به استانبول و بغداد و برلین، دهخدا به ایل بختیاری پناه برد و تا پایان جنگ میان بختیاری‌ها ماند. و در همین ایام بود که طرح ایجاد لغت نامه و امثال و حکم را ریخت. پس از پایان جنگ جهانی به تهران بازگشت و در شهریور 1320 شمسی از کار دیوانی بازنشسته شد و یکسره به کار لغت نامه پرداخت. با روی کار آمدن مصدق، دهخدا دوباره به عرصه سیاست کشیده شد، در دفاع از دولت ملی دکتر مصدق، مقاله نوشت و مصاحبه کرد. پس از کودتای 1332 شمسی و سقوط دولت ملی دکتر مصدق، بازجویی شد و به اتهام واهی نیابت سلطنت مورد زجر و آزار قرار گرفت و حقوق بازنشستگی وی را قطع کردند. سرانجام روز دوشنبه هفتم اسفند 1334 درگذشت. » [۱]


پانويس

  1. دائرة المعارف تشیع، ج7، ص599