اهل حق (از غلاة علی اللهی)

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۱ توسط 5.200.79.106 (بحث) (صفحه‌ای تازه حاوی «نام عده‌ای از غلاة ایران که در لسان شیعیان ایران، علی اللهی ‌نامیده می‌شون...» ایجاد کرد)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

نام عده‌ای از غلاة ایران که در لسان شیعیان ایران، علی اللهی ‌نامیده می‌شوند. این گروه پیرو شخصی به نام سلطان اسحاق هستند که او را بعضاً سلطان ساق می‌گویند. وی آداب و رسومی وضع نموده است که در آن مقداری از عادات و رسوم صوفیه نعمت‌اللهیه موجود است. نقطة اساسی در عقاید اهل حق این است که خدا، در صورت‌های متوالی که هفت صورت است متجسّد می‌شود. ایشان تجسّد خدا را تشبیه می‌کنند به لباسی که عوض می‌کند؛ به این نحو که خدا در اولین بار داخل دُرّی بوده، سپس در شخص خاوند کار (به معنای خالق عالم) ظاهر شد و برای مرتبة دوم در شخص علی(ع) ظهور کرد و در مرتبة سوم در شاه خشین (به خاء و شین معجمه)، در مرتبة چهارم در سلطان سهاک (همان سلطان اسحاق) ، در مرتبة پنجم در قرمزی (شاه ویس قلی)، در مرتبة ششم در مَمَد بک و در مرتبة هفتم در خان آتش ظاهر گردید. مراتب چهارگانة اول در مقابل شریعت است، مرتبة پنجم در مقابل طریقت، مرتبة ششم در مقابل معرفت و مرتبة هفتم در مقابل حقیقت است. لازم به ذکر است که، مراتب پنج‌گانة سوم تا هفتم از اختصاصات فرقة اهل حق می‌باشد. ایشان می‌گویند چنان که خدا متجسد می‌شود، در پشت سر او چهار ملک که آن‌ها را چاریاران ملک می‌گویند نیز متجسد می‌شوند که عبارتند از جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل. جبرائیل از زیر بغل خاوند کار خلق شده و پس از او هفت تجسّد است: سلمان، بابابزرگ، بنیامین، کامریجان، جمشید بک و خان جمشید. میکائیل از دهان خاوند کار صادر شده و هفت نفری که از او تجسّد یافته‌اند عبارت می‌باشند از، قنبر، کاکاردا (رضا)، داوود، یارجان، الماس بک و خان الماس. و اسرافیل از نفس خاوند کار، خلق شده و هفت تجسد او حضرت محمد(ص)، پیر موسی، یارلی، ابدال‌بک، خان ابدال هستند. عزرائیل از عرق خاوند کار بیرون آمده و هفت تجسد او: نصیر، بابا طاهر، مصطفی دودان، شاه سوار آغا..... اهل حق در طبقه پنجم اسمائی را مقدس می‌دانند: فاطمة، ماماجلالة، خاتون دایره، رزبار، پری‌خان شرط و دستی خانم. اهل حق هم‌چنین به فرشتة دیگری معتقدند و او را صادر از نور خاوند کار دانسته و به نام رزبار یا رظبار یا رمزبار می‌نامند. ایشان هم‌چنان که به تجسّد خدا قائلند، به تناسخ نیز عقیده دارند و معتقدند هر انسانی هزار و یک مرتبه از جسدی به جسد دیگر منتقل می‌شود و در اثناء این انتقال‌ها است که به جزای اعمال خود می‌رسد. اهل حق همچنین عقیده دارند که اگر انسان از زردِگُل موجود شده باشد، قابل تطهیر است و هر چه رنج به او برسد به خدا و نور نزدیک می‌شود ولی اگر از سیاه خاک خلق شده باشد، هرگز خورشید را نخواهد دید. مذهب اهل حق از عناصر مختلفی تشکیل شده و پایه و اساس آن بر مذهب غلاة شیعه است. ایشان می‌گویند که دو جزء از قرآن حذف شده و این مذهب از آن دو جزء محذوف، اقتباس گردیده است. اهل حق با فرقة دُروز و نصیریه مشترک بوده و همگی علی(ع) را عبادت می‌نمایند. البته سلطان سهاک به طور کامل این مطلب را مخفی کرده و اهل حق نیز دائماً از دوازده امام صحبت می‌کنند و منتظر آمدن صاحب‌الزمان می‌باشند و کلماتی دارند که از آمدن عیسی خبر می‌دهد. ایشان هم‌چنین معتقدند قیامت در دشت شهرزور یا در دشت سلطانیه به‌پا می‌شود. امر دیگری که در مذهب اهل حق به چشم می‌خورد، رفتارهای دراویش و صوفیه است؛ اعمالی همانند انتخاب شیخ، مجالس ذکر، قسمت طعام و پیمان‌های برادری. هر نفر از اهل حق باید شیخ داشته و به او سر سپرده باشد. مجلس سر سپردن تشریفات خاصی دارد. در میان اهل حق، اجتماع بسیار اهمیت دارد و این گروه نماز انفرادی ندارند. ایشان این مجالس را سبز نمودن می‌نامند. این مجالس که با سرودخوانی وموسیقی همراه است، از نذر و نیاز (که در اصطلاح ایشان بر حیوانات نر از قبیل گاو نر و گوسفند نر و خروس اطلاق می‌شود) و خیر و خدمت (که به غذای پخته می‌گویند) خالی نیست. تمام فرقه‌های اهل حق به جز فرقه آتشبکی سه روز را در زمستان با کمال دقت روزه می‌گیرند. ایشان کتابی به‌نام سرانجام دارند. حاج نعمت‌الله (از شهر جیحون آباد، نزدیک دینور) کتابی به نام فرقان الاخبار در سال 1324 هجری‌قمری تألیف کرده است که آن نیز از کتب ایشان است. این شخص از فرقة خاموش است و تقالید آن‌ها با تقالید فرقة آتشبکی فرق دارد. اهل حق فرق مختلفی دارند که نام آن‌ها را مینورسکی در کتاب Notes ذکر کرده است. فرقه‌هایی مانند شعبة سید جلالی، توماری (که این فرقه به فرق بسیاری منشعب شده است) و آتشیه و آتشبکی. اهل حق در لرستان، کردستان، شهر کرخه، آذربایجان (در حدود ماکو) و کوه‌های پشت جبال قفقاز زندگی می‌کنند و جمعیت‌های کوچکی نیز در تهران، همدان، مازندران و خراسان دارند. چنان که در عراق نیز در میان قبیله‌های کرد و ترکمن، یافت می‌شوند. ایل سنجابی در ایران غالباً از این فرقه‌اند. بزرگ‌ترین مکان مقدس نزد اهل حق، مرقد بابایادگار است که در کوه دالاهو نزدیک قصرشیرین و در شمال شرقی آن است. (دائرة‌المعارف الاسلامیة، ج3، ص93 / فلسفه نیکو، نیکو، ص86)