شیعه عباسیه: تفاوت بین نسخهها
(۴ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
(یا: [[هُریریه]] ) | (یا: [[هُریریه]] ) | ||
− | از [[راوندیه (همان شیعه عباسیه)]]. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص258</ref> | + | از [[راوندیه (همان شیعه عباسیه)|راوندیه]]. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص258</ref> |
بنی عبـاس ابتدا راه امامت و خلافت خـود را از طـریق [[کیسانیه (کیسانیه)|کیسانیه]] اثبات می کردند بـه این معنی که [[محمد بن علی بن عبدالله بن عباس]] را وصی [[ابوهاشم بن محمد بن حنفیه]] معرفی می کردند، و به شیخین بدگویی می کردند به عنوان مثال در اولین روز خلافت [[سفاح]]، [[داوود بن علی ظاهری]] در منبر مسجد [[کوفه]] می گوید: «پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امام به حقی در میان شما نبوده است مگر امیرالمؤمنین [[علی علیه السلام]] و این کسی که پشت سر من است (و اشاره به سفاح می نماید)». <ref> [[تاریخ الرسل و الملوک]]، [[ابن جریر طبری]]، ج6، ص375</ref> | بنی عبـاس ابتدا راه امامت و خلافت خـود را از طـریق [[کیسانیه (کیسانیه)|کیسانیه]] اثبات می کردند بـه این معنی که [[محمد بن علی بن عبدالله بن عباس]] را وصی [[ابوهاشم بن محمد بن حنفیه]] معرفی می کردند، و به شیخین بدگویی می کردند به عنوان مثال در اولین روز خلافت [[سفاح]]، [[داوود بن علی ظاهری]] در منبر مسجد [[کوفه]] می گوید: «پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امام به حقی در میان شما نبوده است مگر امیرالمؤمنین [[علی علیه السلام]] و این کسی که پشت سر من است (و اشاره به سفاح می نماید)». <ref> [[تاریخ الرسل و الملوک]]، [[ابن جریر طبری]]، ج6، ص375</ref> | ||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
ولی بنی عباس بعداً راه خلافت را برگرداندند و گفتند [[عباس]] خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده و پس از عباس، به ترتیب اولاد او، خلیفه [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] می باشند. | ولی بنی عباس بعداً راه خلافت را برگرداندند و گفتند [[عباس]] خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده و پس از عباس، به ترتیب اولاد او، خلیفه [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] می باشند. | ||
− | [[سید مرتضی علم الهدی]] می نویسد: «این فرقه وجود نداشته است و بعدها برخی از افراد به وسیله این عقیده به خلفای عباسی تقرّب جسته اند». <ref> [[تلخیص الشافی]]، [[شیخ طوسی]]</ref> به عنوان مثال مروان بن ابی حفصه بزرگترین جایزه خلافت بنی عباس را برای اشعاری که در ترویج این عقیده گفته بود دریافت کرد. او خطاب به آل علی گفته بود: | + | [[سید مرتضی علم الهدی]] می نویسد: «این فرقه وجود نداشته است و بعدها برخی از افراد به وسیله این عقیده به خلفای عباسی تقرّب جسته اند». <ref> [[تلخیص الشافی]]، [[شیخ طوسی]]</ref> به عنوان مثال [[مروان بن ابی حفصه]] بزرگترین جایزه خلافت بنی عباس را برای اشعاری که در ترویج این عقیده گفته بود دریافت کرد. او خطاب به آل علی گفته بود: |
هل تطمسون من السماء نجومها *** بـاکفکم او تستـرون هلالها | هل تطمسون من السماء نجومها *** بـاکفکم او تستـرون هلالها | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
شهدت من الانفال آخـر آیـة *** بتـراثهم فـاردتم ابطالها | شهدت من الانفال آخـر آیـة *** بتـراثهم فـاردتم ابطالها | ||
− | ترجمه: «آیا با دستهایتان از آسمان ستاره هایش را محو می کنید و یا هلال آن را مخفی می نمایید و یا آنچه را پروردگارتان گفته است و جبرئیل آورده است و | + | ترجمه: «آیا با دستهایتان از آسمان ستاره هایش را محو می کنید و یا هلال آن را مخفی می نمایید و یا آنچه را پروردگارتان گفته است و [[جبرئیل]] آورده است و پیامبر خدا فرموده است را به کنار می گذارید؟ و من شهادت می دهم به آخرین آیه سوره انفال که میراث را معلوم ساخته و شما می خواهید آن را باطل گردانید». بیت سوم شعر اشاره به آیه شریفه سوره انفال دارد که می فرماید: [و الذین آمنوا من بعدُ و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتب الله ان الله بکل شئ علیم]<ref>سوره انفال، آیه75</ref> و ظاهراً شاعر در صدد آن بوده است که اولویت برخی بستگان را ـ که به تصور خودش عمو از آن جمله است ـ بر بستگان دیگر ثابت نماید. |
و نیز همین شاعر گفته: | و نیز همین شاعر گفته: | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
ترجمه: کجا بوده است و این موجود نیست که برای فرزندان دختر وراثت عموها برقرار باشد. | ترجمه: کجا بوده است و این موجود نیست که برای فرزندان دختر وراثت عموها برقرار باشد. | ||
− | از افرادی که به عقیده | + | از افرادی که به عقیده شیعه عباسیه بوده اند یکی [[ابوالحسین حسن بن عمرو بن جهم شیعی]] (م: 288هـ. ق) است که به تصریح [[دارقطنی]] از شیعه [[منصور]] بوده است <ref> [[تاریخ بغداد]]، [[خطیب بغدادی]]، ج7، ص396 / [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج7، ص335</ref> و دیگری [[عبدالله بن محمد الشیعی]] که او نیز شیعه منصور بوده است <ref> [[تاریخ بغداد]]، [[خطیب بغدادی]]، ج10، ص126</ref> و همچنین می توان از جمله آنان از [[ابوبکر محمد بن منصور بن النضر بن اسماعیل]] معروف به [[ابن ابی الجهم شیعی]] (م: 323هـ. ق) یاد کرد. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج2، ص226</ref> |
− | رک: [[راوندیه (همان شیعه عباسیه)]]، [[ریاحیه (از راوندیه)]]، [[هُریریه]]. | + | [[آیت الله سید مهدی روحانی]] مطلب خود را از [[الشافی فی الامامة]] نوشته [[سید مرتضی علم الهدی]] ـ بدون ذکر صفحه ـ نقل می کند ولی ما آن را در [[تلخیص الشافی]]، نوشته [[شیخ طوسی]] یافتیم. عبارت متن مطابق با دست نوشته های آیت الله سید مهدی روحانی آورده شده است. |
+ | |||
+ | رک: [[راوندیه (همان شیعه عباسیه)|راوندیه]]، [[ریاحیه (از راوندیه)|ریاحیه]]، [[هُریریه]]. | ||
− | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۷
(یا: هُریریه )
بنی عبـاس ابتدا راه امامت و خلافت خـود را از طـریق کیسانیه اثبات می کردند بـه این معنی که محمد بن علی بن عبدالله بن عباس را وصی ابوهاشم بن محمد بن حنفیه معرفی می کردند، و به شیخین بدگویی می کردند به عنوان مثال در اولین روز خلافت سفاح، داوود بن علی ظاهری در منبر مسجد کوفه می گوید: «پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امام به حقی در میان شما نبوده است مگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام و این کسی که پشت سر من است (و اشاره به سفاح می نماید)». [۲]
ولی بنی عباس بعداً راه خلافت را برگرداندند و گفتند عباس خلیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده و پس از عباس، به ترتیب اولاد او، خلیفه رسول الله صلی الله علیه و آله می باشند.
سید مرتضی علم الهدی می نویسد: «این فرقه وجود نداشته است و بعدها برخی از افراد به وسیله این عقیده به خلفای عباسی تقرّب جسته اند». [۳] به عنوان مثال مروان بن ابی حفصه بزرگترین جایزه خلافت بنی عباس را برای اشعاری که در ترویج این عقیده گفته بود دریافت کرد. او خطاب به آل علی گفته بود:
هل تطمسون من السماء نجومها *** بـاکفکم او تستـرون هلالها
او تـدفعـون مقالـة عن ربکم *** جبـریل بلّغهـا النبـی فقالها
شهدت من الانفال آخـر آیـة *** بتـراثهم فـاردتم ابطالها
ترجمه: «آیا با دستهایتان از آسمان ستاره هایش را محو می کنید و یا هلال آن را مخفی می نمایید و یا آنچه را پروردگارتان گفته است و جبرئیل آورده است و پیامبر خدا فرموده است را به کنار می گذارید؟ و من شهادت می دهم به آخرین آیه سوره انفال که میراث را معلوم ساخته و شما می خواهید آن را باطل گردانید». بیت سوم شعر اشاره به آیه شریفه سوره انفال دارد که می فرماید: [و الذین آمنوا من بعدُ و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتب الله ان الله بکل شئ علیم][۴] و ظاهراً شاعر در صدد آن بوده است که اولویت برخی بستگان را ـ که به تصور خودش عمو از آن جمله است ـ بر بستگان دیگر ثابت نماید.
و نیز همین شاعر گفته:
أنّی یکـون و لیس ذاک بکائـن لبنی البنات وراثة الاعمام
ترجمه: کجا بوده است و این موجود نیست که برای فرزندان دختر وراثت عموها برقرار باشد.
از افرادی که به عقیده شیعه عباسیه بوده اند یکی ابوالحسین حسن بن عمرو بن جهم شیعی (م: 288هـ. ق) است که به تصریح دارقطنی از شیعه منصور بوده است [۵] و دیگری عبدالله بن محمد الشیعی که او نیز شیعه منصور بوده است [۶] و همچنین می توان از جمله آنان از ابوبکر محمد بن منصور بن النضر بن اسماعیل معروف به ابن ابی الجهم شیعی (م: 323هـ. ق) یاد کرد. [۷]
آیت الله سید مهدی روحانی مطلب خود را از الشافی فی الامامة نوشته سید مرتضی علم الهدی ـ بدون ذکر صفحه ـ نقل می کند ولی ما آن را در تلخیص الشافی، نوشته شیخ طوسی یافتیم. عبارت متن مطابق با دست نوشته های آیت الله سید مهدی روحانی آورده شده است.
پانویس
- ↑ خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص258
- ↑ تاریخ الرسل و الملوک، ابن جریر طبری، ج6، ص375
- ↑ تلخیص الشافی، شیخ طوسی
- ↑ سوره انفال، آیه75
- ↑ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج7، ص396 / المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزی، ج7، ص335
- ↑ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج10، ص126
- ↑ اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص226