ابوالفرج اصفهانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۵ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
علی بن حسین معروف به [[ابوالفرج اصفهانی]] (284ـ362ق) از نوادگان مروان بن حکم یا هشام بن حکم، راوی و شاعر مشهور است. ابوالفرج با بسیاری از بزرگ ترین نویسندگان فرهنگ عربی معاصر، و با بسیاری نیز دوست و همنشین بود. اعتبار و شهرت فراگیر کتاب [[اغانی]] از یک سو و شخصیت شگفت ابوالفرج و داستان ها و روایات بی شماری که از عیاشی، باده نوشی و هرزه درایی مردمان در سده های نخستین نقل کرده است، از سوی دیگر، گویی مانع آن می شد که نویسندگان به تجزیه و تحلیل زندگی او و آثار او بپردازند. [[ابوالفرج اصفهانی]] در 284 هجری قمری تولد یافت اما در منابع کهن به محل تولد او اشاره ای نشده است. با این همه در سده اخیر همه بر آن اتفاق دارند که وی در [[اصفهان]] زاده شده است. ابوالفرج از خاندانی اهل ادب و موسیقی بود، از پدر او هیچ اطلاعی در دست نیست. ابوالفرج با بزرگان علوی و هاشمی بسیار نزدیک بوده است. ابوالفرج از هفده سالگی به بعد با پدرش در [[بغداد]] می زیست. ابوالفرج در [[بغداد]] در خانه ای ظاهراً بزرگ و برازنده، بر کرانه [[دجله]]، میان درب سلیمان و درب [[دجله]] که به خانه [[ابوالفتح بریدی]] متصل بود، می زیست. گویی از همان آغاز اقامت در [[بغداد]] جز جمع آوری روایات کار دیگری نداشت. ابوالفرج بی پرده و به سادگی تمام مجالسی را که خود در آن ها شرکت داشته است، وصف می کند. ابوالفرج با همان نثر شفاف و بی پیرایه به دور از هر گونه پرده پوشی داستانی نقل می کند که از گوشه های مختلف زندگی و کژآیینی های آن روزگار پرده برمی دارد. او و دوست و استادش جحظه به درجه ای از بی بند و باری رسیده بودند که دیگر چیزی را از کسی پنهان نمی کردند. ابوالفرج زیدی مذهب بود و همین امر شگفتی بسیاری از نویسندگان را برانگیخته است. زیرا چگونه ممکن است مردی مروانی به آیین [[تشیع]] بگراید، این [[تشیع]] ظاهری و آن عادات شگفت، البته خشم نویسنده [[سنی]] مذهبی چون [[ابن جوزی]] را برمی انگیزد، چنانکه در حق ابوالفرج می گوید: او شیعی بود و چون اویی را اعتماد نشاید. در کتاب هایش به چیزهایی تصریح می کند که موجب فسق است، شرب خمر را آسان می گیرد و گاهی نیز روایاتی از این باب درباره خود نقل می کند... هر کس در اغانی او بنگرد، همه گونه زشتی می یابد.  
+
علی بن حسین معروف به [[ابوالفرج اصفهانی]] (284ـ362ق) از نوادگان مروان بن حکم یا هشام بن حکم، راوی و شاعر مشهور است. ابوالفرج با بسیاری از بزرگ ترین نویسندگان فرهنگ عربی معاصر، و با بسیاری نیز دوست و همنشین بود. اعتبار و شهرت فراگیر [[کتاب اغانی]] از یک سو و شخصیت شگفت ابوالفرج و داستان ها و روایات بی شماری که از عیاشی، باده نوشی و هرزه درایی مردمان در سده های نخستین نقل کرده است، از سوی دیگر، گویی مانع آن می شد که نویسندگان به تجزیه و تحلیل زندگی او و آثار او بپردازند. [[ابوالفرج اصفهانی]] در 284 هجری قمری تولد یافت اما در منابع کهن به محل تولد او اشاره ای نشده است. با این همه در سده اخیر همه بر آن اتفاق دارند که وی در [[اصفهان]] زاده شده است. ابوالفرج از خاندانی اهل ادب و موسیقی بود، از پدر او هیچ اطلاعی در دست نیست. ابوالفرج با بزرگان علوی و هاشمی بسیار نزدیک بوده است. ابوالفرج از هفده سالگی به بعد با پدرش در [[بغداد]] می زیست. ابوالفرج در [[بغداد]] در خانه ای ظاهراً بزرگ و برازنده، بر کرانه [[دجله]]، میان درب سلیمان و درب [[دجله]] که به خانه [[ابوالفتح بریدی]] متصل بود، می زیست. گویی از همان آغاز اقامت در [[بغداد]] جز جمع آوری روایات کار دیگری نداشت. ابوالفرج بی پرده و به سادگی تمام مجالسی را که خود در آن ها شرکت داشته است، وصف می کند. ابوالفرج با همان نثر شفاف و بی پیرایه به دور از هر گونه پرده پوشی داستانی نقل می کند که از گوشه های مختلف زندگی و کژآیینی های آن روزگار پرده برمی دارد. او و دوست و استادش [[جحظه]] به درجه ای از بی بند و باری رسیده بودند که دیگر چیزی را از کسی پنهان نمی کردند. ابوالفرج زیدی مذهب بود و همین امر شگفتی بسیاری از نویسندگان را برانگیخته است. زیرا چگونه ممکن است مردی مروانی به آیین [[تشیع]] بگراید، این [[تشیع]] ظاهری و آن عادات شگفت، البته خشم نویسنده [[سنی]] مذهبی چون [[ابن جوزی]] را برمی انگیزد، چنانکه در حق ابوالفرج می گوید: او شیعی بود و چون اویی را اعتماد نشاید. در کتاب هایش به چیزهایی تصریح می کند که موجب فسق است، شرب خمر را آسان می گیرد و گاهی نیز روایاتی از این باب درباره خود نقل می کند... هر کس در [[اغانی]] او بنگرد، همه گونه زشتی می یابد.  
  
پس از آن عالم شیعی مذهب، خوانساری نیز از جهتی با [[ابن جوزی]] هم عقیده شده، می گوید: او زیدی است، نه شیعی، سخنانی که در مدح اهل بیت علیهم السلامگفته است، هیچ یک صریح نیست، اگر هم چنین باشد، باید حمل بر آن کرد که وی می خواسته است به بارگاه شاهان آن زمان که غالباً به ولایت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشتند، تقرب جوید و مانند شاعران دیگر آن زمان، از صله های کلان ایشان[ بهره برد...، من اغانی را اجمالاً تصفح کرده ام و در بیش از هشتادهزار بیتی که نقل کرده است، چیزی جز هزل و گمراهی... و دوری از اهل بیت رسالت علیهم السلام نیافتم، علاوه بر این او از شجره ملعونه ([یعنی بنی امیه]) بوده است.  
+
پس از آن عالم شیعی مذهب، [[خوانساری]] نیز از جهتی با [[ابن جوزی]] هم عقیده شده، می گوید: او زیدی است، نه شیعی، سخنانی که در مدح اهل بیت علیهم السلامگفته است، هیچ یک صریح نیست، اگر هم چنین باشد، باید حمل بر آن کرد که وی می خواسته است به بارگاه شاهان آن زمان که غالباً به ولایت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشتند، تقرب جوید و مانند شاعران دیگر آن زمان، از صله های کلان ایشان[ بهره برد...، من اغانی را اجمالاً تصفح کرده ام و در بیش از هشتادهزار بیتی که نقل کرده است، چیزی جز هزل و گمراهی... و دوری از اهل بیت رسالت علیهم السلام نیافتم، علاوه بر این او از شجره ملعونه ([یعنی بنی امیه]) بوده است.  
  
ابوالفرج آیین زیدی را احتمالاً از خاندان مادریش آل ثوابه به ارث برده بود. دوران کودکی و نوجوانی او نیز احتمالاً از برخی تعصبات و علایق مذهبی تهی نبوده است. [[خطیب بغدادی]] که او را شاعر و راوی مطلع از انساب و سیره می داند، از قول تنوخی، حوزه اطلاعات او را چنین وصف کرده است: هیچ کس را ندیده ام که به اندازه این راوی [[شیعه]]، شعر و سرود و اخبار و آثار و احادیث مسند و نسب حفظ باشد. او علاوه بر این، علوم دیگری چون مغازی، لغت، نحو و خرافه را نیز می دانست و از بسیاری از آیین های ندیمی چون شناخت احوال پرندگان شکاری، بیطاری، اندکی پزشکی و نجوم و دیگر چیزها آگاهی داشت. اما نوبختی روایات او را نادیده گرفته، می گوید: او دروغگوترین مردمان بود، به بازار کتابفروشان که بسیار پررونق بود می رفت، کتاب هایی می خرید و به خانه می برد، همه روایاتش از آنهاست. تخصص دیگر ابوالفرج موسیقی بود. بر اساس همین مقدار اندکی که از شعر ابوالفرج باقی مانده است، می توان گفت که وی به روانی و دلنشینی، شعر می سروده و گذشتگان نیز همه بر این امر اقرار دارند. ابوالفرج مردی سخت حساس و تندمزاج بود. عیب دیگر مردمان را به آسانی می دید و به آسانی آنان را به استهزا می گرفت. ابوالفرج در سال 356 هجری قمری درگذشت و پیش از مرگ دچار اختلال حواس شد. [[مقاتل الطالبین]] از آثار [[ابوالفرج اصفهانی]] است که وی ظاهراً آن را در دوره جوانی نوشته است. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج6، ص126</ref>
+
ابوالفرج آیین زیدی را احتمالاً از خاندان مادریش [[آل ثوابه]] به ارث برده بود. دوران کودکی و نوجوانی او نیز احتمالاً از برخی تعصبات و علایق مذهبی تهی نبوده است. [[خطیب بغدادی]] که او را شاعر و راوی مطلع از انساب و سیره می داند، از قول [[تنوخی]]، حوزه اطلاعات او را چنین وصف کرده است: هیچ کس را ندیده ام که به اندازه این راوی [[شیعه]]، شعر و سرود و اخبار و آثار و احادیث مسند و نسب حفظ باشد. او علاوه بر این، علوم دیگری چون مغازی، لغت، نحو و خرافه را نیز می دانست و از بسیاری از آیین های ندیمی چون شناخت احوال پرندگان شکاری، بیطاری، اندکی پزشکی و نجوم و دیگر چیزها آگاهی داشت. اما [[نوبختی]] روایات او را نادیده گرفته، می گوید: او دروغگوترین مردمان بود، به بازار کتابفروشان که بسیار پررونق بود می رفت، کتاب هایی می خرید و به خانه می برد، همه روایاتش از آنهاست. تخصص دیگر ابوالفرج موسیقی بود. بر اساس همین مقدار اندکی که از شعر ابوالفرج باقی مانده است، می توان گفت که وی به روانی و دلنشینی، شعر می سروده و گذشتگان نیز همه بر این امر اقرار دارند. ابوالفرج مردی سخت حساس و تندمزاج بود. عیب دیگر مردمان را به آسانی می دید و به آسانی آنان را به استهزا می گرفت. ابوالفرج در سال 356 هجری قمری درگذشت و پیش از مرگ دچار اختلال حواس شد. [[مقاتل الطالبین]] از آثار ابوالفرج اصفهانی است که وی ظاهراً آن را در دوره جوانی نوشته است. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج6، ص126</ref>
  
  
 
==پانويس==
 
==پانويس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۲۴

علی بن حسین معروف به ابوالفرج اصفهانی (284ـ362ق) از نوادگان مروان بن حکم یا هشام بن حکم، راوی و شاعر مشهور است. ابوالفرج با بسیاری از بزرگ ترین نویسندگان فرهنگ عربی معاصر، و با بسیاری نیز دوست و همنشین بود. اعتبار و شهرت فراگیر کتاب اغانی از یک سو و شخصیت شگفت ابوالفرج و داستان ها و روایات بی شماری که از عیاشی، باده نوشی و هرزه درایی مردمان در سده های نخستین نقل کرده است، از سوی دیگر، گویی مانع آن می شد که نویسندگان به تجزیه و تحلیل زندگی او و آثار او بپردازند. ابوالفرج اصفهانی در 284 هجری قمری تولد یافت اما در منابع کهن به محل تولد او اشاره ای نشده است. با این همه در سده اخیر همه بر آن اتفاق دارند که وی در اصفهان زاده شده است. ابوالفرج از خاندانی اهل ادب و موسیقی بود، از پدر او هیچ اطلاعی در دست نیست. ابوالفرج با بزرگان علوی و هاشمی بسیار نزدیک بوده است. ابوالفرج از هفده سالگی به بعد با پدرش در بغداد می زیست. ابوالفرج در بغداد در خانه ای ظاهراً بزرگ و برازنده، بر کرانه دجله، میان درب سلیمان و درب دجله که به خانه ابوالفتح بریدی متصل بود، می زیست. گویی از همان آغاز اقامت در بغداد جز جمع آوری روایات کار دیگری نداشت. ابوالفرج بی پرده و به سادگی تمام مجالسی را که خود در آن ها شرکت داشته است، وصف می کند. ابوالفرج با همان نثر شفاف و بی پیرایه به دور از هر گونه پرده پوشی داستانی نقل می کند که از گوشه های مختلف زندگی و کژآیینی های آن روزگار پرده برمی دارد. او و دوست و استادش جحظه به درجه ای از بی بند و باری رسیده بودند که دیگر چیزی را از کسی پنهان نمی کردند. ابوالفرج زیدی مذهب بود و همین امر شگفتی بسیاری از نویسندگان را برانگیخته است. زیرا چگونه ممکن است مردی مروانی به آیین تشیع بگراید، این تشیع ظاهری و آن عادات شگفت، البته خشم نویسنده سنی مذهبی چون ابن جوزی را برمی انگیزد، چنانکه در حق ابوالفرج می گوید: او شیعی بود و چون اویی را اعتماد نشاید. در کتاب هایش به چیزهایی تصریح می کند که موجب فسق است، شرب خمر را آسان می گیرد و گاهی نیز روایاتی از این باب درباره خود نقل می کند... هر کس در اغانی او بنگرد، همه گونه زشتی می یابد.

پس از آن عالم شیعی مذهب، خوانساری نیز از جهتی با ابن جوزی هم عقیده شده، می گوید: او زیدی است، نه شیعی، سخنانی که در مدح اهل بیت علیهم السلامگفته است، هیچ یک صریح نیست، اگر هم چنین باشد، باید حمل بر آن کرد که وی می خواسته است به بارگاه شاهان آن زمان که غالباً به ولایت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشتند، تقرب جوید و مانند شاعران دیگر آن زمان، از صله های کلان ایشان[ بهره برد...، من اغانی را اجمالاً تصفح کرده ام و در بیش از هشتادهزار بیتی که نقل کرده است، چیزی جز هزل و گمراهی... و دوری از اهل بیت رسالت علیهم السلام نیافتم، علاوه بر این او از شجره ملعونه ([یعنی بنی امیه]) بوده است.

ابوالفرج آیین زیدی را احتمالاً از خاندان مادریش آل ثوابه به ارث برده بود. دوران کودکی و نوجوانی او نیز احتمالاً از برخی تعصبات و علایق مذهبی تهی نبوده است. خطیب بغدادی که او را شاعر و راوی مطلع از انساب و سیره می داند، از قول تنوخی، حوزه اطلاعات او را چنین وصف کرده است: هیچ کس را ندیده ام که به اندازه این راوی شیعه، شعر و سرود و اخبار و آثار و احادیث مسند و نسب حفظ باشد. او علاوه بر این، علوم دیگری چون مغازی، لغت، نحو و خرافه را نیز می دانست و از بسیاری از آیین های ندیمی چون شناخت احوال پرندگان شکاری، بیطاری، اندکی پزشکی و نجوم و دیگر چیزها آگاهی داشت. اما نوبختی روایات او را نادیده گرفته، می گوید: او دروغگوترین مردمان بود، به بازار کتابفروشان که بسیار پررونق بود می رفت، کتاب هایی می خرید و به خانه می برد، همه روایاتش از آنهاست. تخصص دیگر ابوالفرج موسیقی بود. بر اساس همین مقدار اندکی که از شعر ابوالفرج باقی مانده است، می توان گفت که وی به روانی و دلنشینی، شعر می سروده و گذشتگان نیز همه بر این امر اقرار دارند. ابوالفرج مردی سخت حساس و تندمزاج بود. عیب دیگر مردمان را به آسانی می دید و به آسانی آنان را به استهزا می گرفت. ابوالفرج در سال 356 هجری قمری درگذشت و پیش از مرگ دچار اختلال حواس شد. مقاتل الطالبین از آثار ابوالفرج اصفهانی است که وی ظاهراً آن را در دوره جوانی نوشته است. [۱]


پانويس

  1. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص126