خواندیه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
از [[صوفیه]]. | از [[صوفیه]]. | ||
− | پشمینه پوشان می نویسد: «پس از سلطه عباسیان بر بلاد [[مصر]] و مغرب یکی از [[اسماعیلیه]] (یا شیعیان اثنی عشری) که پدرش از [[صوفیه]] بود به منطقه [[قزوین]] آمد و در محلی به نام [[خواند]] ساکن شد. جمعی بر او گرد آمده و به [[خواندیه]] معروف شدند که تا دوره [[صفویه]] باقی بودند. صاحب طرایق الحقایق می نویسد: شاه اسماعیل سلسله [[خواندیه]] را از رونق انداخت ولی آنان بعدها در دستگاه [[صفویه]] نفوذ یافتند و حتی شاه طاهر از [[خواندیه]] در سلک علمای حضور منتظم درآمد و به [[کاشان]] رفت. مریدان به او روی آورده و در آن جا نفوذ فراوانی یافتند. مخالفان طی نامه ای به شاه نوشتند: شاه طاهر که در این عصر مقتدای آن [[جماعت]] است در ترویج آن مذهب می کوشد و [[ملحدان]]، چراغکشان، [[محمودیان]] و [[زندیقیان]] بر او مجتمع گشته. این امر موجب ترس شاه اسماعیل شد و فرمان قتل وی را صادر کرد. شاه طاهر از واقعه مطلع شد و به دیار هندوستان رفت و در آن جا به انتشار مذهب [[اثنی عشریه]] پرداخت». <ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص148</ref> | + | پشمینه پوشان می نویسد: «پس از سلطه عباسیان بر بلاد [[مصر]] و مغرب یکی از [[اسماعیلیه]] (یا شیعیان اثنی عشری) که پدرش از [[صوفیه]] بود به منطقه [[قزوین]] آمد و در محلی به نام [[خواند]] ساکن شد. جمعی بر او گرد آمده و به [[خواندیه]] معروف شدند که تا دوره [[صفویه]] باقی بودند. صاحب طرایق الحقایق می نویسد: شاه اسماعیل سلسله [[خواندیه]] را از رونق انداخت ولی آنان بعدها در دستگاه [[صفویه]] نفوذ یافتند و حتی شاه طاهر از [[خواندیه]] در سلک علمای حضور منتظم درآمد و به [[کاشان]] رفت. مریدان به او روی آورده و در آن جا نفوذ فراوانی یافتند. مخالفان طی نامه ای به شاه نوشتند: شاه طاهر که در این عصر مقتدای آن [[جماعت]] است در ترویج آن مذهب می کوشد و [[ملحدان]]، چراغکشان، [[محمودیان]] و [[زندیقیان]] بر او مجتمع گشته. این امر موجب ترس شاه اسماعیل شد و فرمان قتل وی را صادر کرد. شاه طاهر از واقعه مطلع شد و به دیار هندوستان رفت و در آن جا به انتشار مذهب [[اثنی عشریه]] پرداخت».<ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص148</ref> |
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۱۶
از صوفیه.
پشمینه پوشان می نویسد: «پس از سلطه عباسیان بر بلاد مصر و مغرب یکی از اسماعیلیه (یا شیعیان اثنی عشری) که پدرش از صوفیه بود به منطقه قزوین آمد و در محلی به نام خواند ساکن شد. جمعی بر او گرد آمده و به خواندیه معروف شدند که تا دوره صفویه باقی بودند. صاحب طرایق الحقایق می نویسد: شاه اسماعیل سلسله خواندیه را از رونق انداخت ولی آنان بعدها در دستگاه صفویه نفوذ یافتند و حتی شاه طاهر از خواندیه در سلک علمای حضور منتظم درآمد و به کاشان رفت. مریدان به او روی آورده و در آن جا نفوذ فراوانی یافتند. مخالفان طی نامه ای به شاه نوشتند: شاه طاهر که در این عصر مقتدای آن جماعت است در ترویج آن مذهب می کوشد و ملحدان، چراغکشان، محمودیان و زندیقیان بر او مجتمع گشته. این امر موجب ترس شاه اسماعیل شد و فرمان قتل وی را صادر کرد. شاه طاهر از واقعه مطلع شد و به دیار هندوستان رفت و در آن جا به انتشار مذهب اثنی عشریه پرداخت».[۱]
پانویس
- ↑ پشمینه پوشان، علی سیدین، ص148