محمد کاظم تنباکو فروش اصفهانی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
محمد کاظم تنباکو فروش اصفهانی معروف به شیخ زین الدین و ملقب به سعادت علی شاه از قطب های سلسله [[نعمت اللهیه]] است. جدّ وی که شیخ زین الدین نام داشته، علاوه بر سررشته در امور [[تصوف]]، با علوم نقلی اسلامی آشنایی داشته است. از نوادگان جدّ وی، یکی از نوه ها به نام محمدحسین و با لقب [[حسین علی شاه]] به قطبیت سلسله [[نعمت اللهیه]] می رسد. حاج محمدکاظم، در اوائل جوانی به تجارت اشتغال داشته و بعد به خدمت میرزا [[زین العابدین شیروانی]] ملقب به مست علی شاه رسیده و به دست او صوفی می گردد. با مرگ مست علی شاه در سال 1253 هجری قمری، قطبیت به حاج زین العابدین رحمت علی شاه شیرازی می رسد و محمدکاظم تنباکو فروش با وی تجدید عهد می نماید. پس از مرگ رحمت علی شاه در سال 1278 هجری قمری، اختلافی در پیروان وی پدید می آید. گروهی پیرو سعادت علی شاه شده و گروهی حاج آقا محمد ملقب به منور علی شاه (م: 1301هـ. ق) را ـ که امام جماعت مسجد نو [[شیراز]] و عموی رحمت علی شاه بوده ـ پیروی می کنند. | محمد کاظم تنباکو فروش اصفهانی معروف به شیخ زین الدین و ملقب به سعادت علی شاه از قطب های سلسله [[نعمت اللهیه]] است. جدّ وی که شیخ زین الدین نام داشته، علاوه بر سررشته در امور [[تصوف]]، با علوم نقلی اسلامی آشنایی داشته است. از نوادگان جدّ وی، یکی از نوه ها به نام محمدحسین و با لقب [[حسین علی شاه]] به قطبیت سلسله [[نعمت اللهیه]] می رسد. حاج محمدکاظم، در اوائل جوانی به تجارت اشتغال داشته و بعد به خدمت میرزا [[زین العابدین شیروانی]] ملقب به مست علی شاه رسیده و به دست او صوفی می گردد. با مرگ مست علی شاه در سال 1253 هجری قمری، قطبیت به حاج زین العابدین رحمت علی شاه شیرازی می رسد و محمدکاظم تنباکو فروش با وی تجدید عهد می نماید. پس از مرگ رحمت علی شاه در سال 1278 هجری قمری، اختلافی در پیروان وی پدید می آید. گروهی پیرو سعادت علی شاه شده و گروهی حاج آقا محمد ملقب به منور علی شاه (م: 1301هـ. ق) را ـ که امام جماعت مسجد نو [[شیراز]] و عموی رحمت علی شاه بوده ـ پیروی می کنند. | ||
− | علت این اختلاف ظاهراً عدم اطلاعات علمی محمد کاظم تنباکو فروش بوده است. پیروان تنباکوفروش به شدت منکر وصایت رحمت علی شاه به منورعلی شاه بوده و او را از علمای ظاهر معرفی کرده و این اختلاف را ناشی از حسادت گروهی از مریدان و با همیاری محمدحسین فرزند رحمت علی شاه می دانند. در این میان حاج میرزا حسن علی صفی علی شاه (م: 1316هـ. ق) نیز که ابتدا به منورعلی شاه گرائیده بود، مدعی قطبیت می گردد. ظاهراً از میان پیروان رحمت علی شاه، جمع کمتری به محمد کاظم، سعادت علی شاه پیوسته اند و وی به واسطه کم اطلاعی، بسیار مورد آزار قرار گرفته و به همین سبب، از [[اصفهان]] به [[تهران]] عزیمت می نماید. [[محمد شاه قاجار]]، سعادت علی شاه را ملقب به طاووس کرده و به همین سبب سلسله وی ـ و بعداً سلسله ملا سلطان محمد گنابادی ـ [[طاووسیه]] خوانده می شوند. سعادت علی شاه در سال 1280 هجری قمری مسافرتی به [[خراسان]] داشته و در این سفر ملا سلطان [[محمد بیدختی گنابادی]] را تربیت کرده و جانشین خویش قرار داده است. سعادت علی شاه در سال 1293 هجری قمری وفات یافته و در شهر [[ری]] مدفون شده است. <ref>سلسله های [[صوفیه]] در [[ایران]]، [[مدرسی چهاردهی]]، صفحات 9 و 207 / [[سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص188 / [[نابغه علم و عرفان]]، [[تابنده]]، ص37</ref> | + | علت این اختلاف ظاهراً عدم اطلاعات علمی محمد کاظم تنباکو فروش بوده است. پیروان تنباکوفروش به شدت منکر وصایت رحمت علی شاه به منورعلی شاه بوده و او را از علمای ظاهر معرفی کرده و این اختلاف را ناشی از حسادت گروهی از مریدان و با همیاری محمدحسین فرزند رحمت علی شاه می دانند. در این میان حاج میرزا حسن علی صفی علی شاه (م: 1316هـ. ق) نیز که ابتدا به منورعلی شاه گرائیده بود، مدعی قطبیت می گردد. ظاهراً از میان پیروان رحمت علی شاه، جمع کمتری به محمد کاظم، سعادت علی شاه پیوسته اند و وی به واسطه کم اطلاعی، بسیار مورد آزار قرار گرفته و به همین سبب، از [[اصفهان]] به [[تهران]] عزیمت می نماید. [[محمد شاه قاجار]]، سعادت علی شاه را ملقب به طاووس کرده و به همین سبب سلسله وی ـ و بعداً سلسله ملا سلطان محمد گنابادی ـ [[طاووسیه (از صوفیه ایران)|طاووسیه]] خوانده می شوند. سعادت علی شاه در سال 1280 هجری قمری مسافرتی به [[خراسان]] داشته و در این سفر ملا سلطان [[محمد بیدختی گنابادی]] را تربیت کرده و جانشین خویش قرار داده است. سعادت علی شاه در سال 1293 هجری قمری وفات یافته و در شهر [[ری]] مدفون شده است. <ref>سلسله های [[صوفیه]] در [[ایران]]، [[مدرسی چهاردهی]]، صفحات 9 و 207 / [[سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص188 / [[نابغه علم و عرفان]]، [[تابنده]]، ص37</ref> |
==پانويس== | ==پانويس== |
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۸
محمد کاظم تنباکو فروش اصفهانی معروف به شیخ زین الدین و ملقب به سعادت علی شاه از قطب های سلسله نعمت اللهیه است. جدّ وی که شیخ زین الدین نام داشته، علاوه بر سررشته در امور تصوف، با علوم نقلی اسلامی آشنایی داشته است. از نوادگان جدّ وی، یکی از نوه ها به نام محمدحسین و با لقب حسین علی شاه به قطبیت سلسله نعمت اللهیه می رسد. حاج محمدکاظم، در اوائل جوانی به تجارت اشتغال داشته و بعد به خدمت میرزا زین العابدین شیروانی ملقب به مست علی شاه رسیده و به دست او صوفی می گردد. با مرگ مست علی شاه در سال 1253 هجری قمری، قطبیت به حاج زین العابدین رحمت علی شاه شیرازی می رسد و محمدکاظم تنباکو فروش با وی تجدید عهد می نماید. پس از مرگ رحمت علی شاه در سال 1278 هجری قمری، اختلافی در پیروان وی پدید می آید. گروهی پیرو سعادت علی شاه شده و گروهی حاج آقا محمد ملقب به منور علی شاه (م: 1301هـ. ق) را ـ که امام جماعت مسجد نو شیراز و عموی رحمت علی شاه بوده ـ پیروی می کنند.
علت این اختلاف ظاهراً عدم اطلاعات علمی محمد کاظم تنباکو فروش بوده است. پیروان تنباکوفروش به شدت منکر وصایت رحمت علی شاه به منورعلی شاه بوده و او را از علمای ظاهر معرفی کرده و این اختلاف را ناشی از حسادت گروهی از مریدان و با همیاری محمدحسین فرزند رحمت علی شاه می دانند. در این میان حاج میرزا حسن علی صفی علی شاه (م: 1316هـ. ق) نیز که ابتدا به منورعلی شاه گرائیده بود، مدعی قطبیت می گردد. ظاهراً از میان پیروان رحمت علی شاه، جمع کمتری به محمد کاظم، سعادت علی شاه پیوسته اند و وی به واسطه کم اطلاعی، بسیار مورد آزار قرار گرفته و به همین سبب، از اصفهان به تهران عزیمت می نماید. محمد شاه قاجار، سعادت علی شاه را ملقب به طاووس کرده و به همین سبب سلسله وی ـ و بعداً سلسله ملا سلطان محمد گنابادی ـ طاووسیه خوانده می شوند. سعادت علی شاه در سال 1280 هجری قمری مسافرتی به خراسان داشته و در این سفر ملا سلطان محمد بیدختی گنابادی را تربیت کرده و جانشین خویش قرار داده است. سعادت علی شاه در سال 1293 هجری قمری وفات یافته و در شهر ری مدفون شده است. [۱]
پانويس
- ↑ سلسله های صوفیه در ایران، مدرسی چهاردهی، صفحات 9 و 207 / سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب، مدرسی چهاردهی، ص188 / نابغه علم و عرفان، تابنده، ص37