اکبریه (پیروان اکبر شاه گورکانی): تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۴: سطر ۴:
 
[[دانشنامه جهان اسلام]] در شرح فرقه [[نقطویه]] به مهاجرت پیروان این فرقه به [[هند]] اشاره کرده و می نویسد: «پس از کشتار نقطویان در دوره [[شاه عباس اول]]، بقایای آنان روی به [[هند]] نهادند. آنان [[اکبرشاه هندی]] را موعود خود خواندند و دربار او را مکان مناسبی برای مناظره و مباحثات ادیان مختلف و نمایندگان آنان یافتند. اکبر، انجمنی نوزده نفری گرد آورد، و اینان آیین الهی را که ترکیبی از اسلام و هندوئیسم و ادیان ایرانی بود ایجاد کردند و [[اکبرشاه هندی]] را در یک دین گذاری جدید یاری نمودند و به او القا کردند که موعود رأس هزاره هجری، خودِ اوست. بعد از مرگ [[اکبرشاه هندی]] در 1014 هجری قمری و سختگیری دوران جهانگیر، حمایت دربار [[هند]] از نقطویان به تدریج رو به کاهش نهاد تا این که سرانجام به خصومت آشکار [[اورنگ زیب]] در نیمه سده یازدهم انجامید. » <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج5، ص652</ref>
 
[[دانشنامه جهان اسلام]] در شرح فرقه [[نقطویه]] به مهاجرت پیروان این فرقه به [[هند]] اشاره کرده و می نویسد: «پس از کشتار نقطویان در دوره [[شاه عباس اول]]، بقایای آنان روی به [[هند]] نهادند. آنان [[اکبرشاه هندی]] را موعود خود خواندند و دربار او را مکان مناسبی برای مناظره و مباحثات ادیان مختلف و نمایندگان آنان یافتند. اکبر، انجمنی نوزده نفری گرد آورد، و اینان آیین الهی را که ترکیبی از اسلام و هندوئیسم و ادیان ایرانی بود ایجاد کردند و [[اکبرشاه هندی]] را در یک دین گذاری جدید یاری نمودند و به او القا کردند که موعود رأس هزاره هجری، خودِ اوست. بعد از مرگ [[اکبرشاه هندی]] در 1014 هجری قمری و سختگیری دوران جهانگیر، حمایت دربار [[هند]] از نقطویان به تدریج رو به کاهش نهاد تا این که سرانجام به خصومت آشکار [[اورنگ زیب]] در نیمه سده یازدهم انجامید. » <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج5، ص652</ref>
  
[[محمد جواد مشکور]] پس از این که ایشان را [[توحید الهیه]] می خواند، درباره ایشان می نویسد: « [[توحید الهیه]] یا آیین [[اکبریه (پیروان اکبر شاه گورکانی)|اکبریه]] منسوب است به [[ابوالفتح جلال الدین محمداکبر]]، سومین پادشاه گورکانی [[هند]]. مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخ [[احمد جام ژنده پیل]] و پدرش [[همایون تیموری]] پسر [[بابر امپراطور هند]] بود. این پادشاه مدت نیم قرن بر سراسر [[هند]] حکومت کرد و سیاست و دلیری را با تفکر و متانت در هم آمیخت. وی در سال 975 هجری قمری برای نزدیک تر کردن دلهای مردم سرزمین خویش به یکدیگر از برهمنان گرفته تا سیکها و صوفیان تا جوکیان، و از بودائیان تا زرتشتیان، و از سنّیان تا شیعیان، به منظور برانداختن ریشه دشمنی ها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور [[هند]]، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل، به راهنمایی بعضی وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون [[شیخ مبارک تاگوری]] و دو فرزندش ابوالفیض و [[ابوالفضل علّامی]] و [[ملا احمد تهتهی]] (تتوی) و دیگران، مذهبی ابداع کرد و آن را توحید الهی نام نهاد. » <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص125</ref> وی سپس به مخالفت علمای اسلام و عالمان دیگر ادیان با او و مقابله شدید اکبر با ایشان اشاره کرده و می نویسد: «اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتی قائل شده بود بدین گونه که طرفداران این مذهب با اشاره به نام او، به جای سلام می گفتند الله اکبر و دیگران پاسخ می دادند جلّ جلاله. » <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص126</ref>
+
[[محمد جواد مشکور]] پس از این که ایشان را [[توحید الهیه]] می خواند، درباره ایشان می نویسد: « [[توحید الهیه]] یا آیین [[اکبریه (پیروان اکبر شاه گورکانی)|اکبریه]] منسوب است به [[ابوالفتح جلال الدین محمداکبر]]، سومین پادشاه گورکانی [[هند]]. مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخ [[احمد جام ژنده پیل]] و پدرش [[همایون تیموری]] پسر [[بابر امپراطور هند]] بود. این پادشاه مدت نیم قرن بر سراسر [[هند]] حکومت کرد و سیاست و دلیری را با تفکر و متانت در هم آمیخت. وی در سال 975 هجری قمری برای نزدیک تر کردن دلهای مردم سرزمین خویش به یکدیگر از برهمنان گرفته تا [[سیک]]ها و [[صوفیان]] تا جوکیان، و از بودائیان تا زرتشتیان، و از [[سنّیان]] تا [[شیعیان]]، به منظور برانداختن ریشه دشمنی ها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور [[هند]]، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل، به راهنمایی بعضی وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون [[شیخ مبارک تاگوری]] و دو فرزندش ابوالفیض و [[ابوالفضل علّامی]] و [[ملا احمد تهتهی]] (تتوی) و دیگران، مذهبی ابداع کرد و آن را توحید الهی نام نهاد. » <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص125</ref> وی سپس به مخالفت علمای اسلام و عالمان دیگر ادیان با او و مقابله شدید اکبر با ایشان اشاره کرده و می نویسد: «اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتی قائل شده بود بدین گونه که طرفداران این مذهب با اشاره به نام او، به جای سلام می گفتند الله اکبر و دیگران پاسخ می دادند جلّ جلاله. » <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص126</ref>
  
 
شایان ذکر است که اکبر در سال 1542 میلادی در [[سند]] تولد یافت و در 1556 میلادی در [[پنجاب]] تاجگذاری کرده و در سال 1605 میلادی درگذشت. پس از وی پسرش جهانگیر به تخت نشست. جهانگیر مذهب او را از میان برداشت. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج2، ص489</ref>
 
شایان ذکر است که اکبر در سال 1542 میلادی در [[سند]] تولد یافت و در 1556 میلادی در [[پنجاب]] تاجگذاری کرده و در سال 1605 میلادی درگذشت. پس از وی پسرش جهانگیر به تخت نشست. جهانگیر مذهب او را از میان برداشت. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج2، ص489</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۸

ایشان پیروان ابوالفتح جلال الدین محمد اکبر، سومین پادشاه گورکانی هند می باشند.

دانشنامه جهان اسلام در شرح فرقه نقطویه به مهاجرت پیروان این فرقه به هند اشاره کرده و می نویسد: «پس از کشتار نقطویان در دوره شاه عباس اول، بقایای آنان روی به هند نهادند. آنان اکبرشاه هندی را موعود خود خواندند و دربار او را مکان مناسبی برای مناظره و مباحثات ادیان مختلف و نمایندگان آنان یافتند. اکبر، انجمنی نوزده نفری گرد آورد، و اینان آیین الهی را که ترکیبی از اسلام و هندوئیسم و ادیان ایرانی بود ایجاد کردند و اکبرشاه هندی را در یک دین گذاری جدید یاری نمودند و به او القا کردند که موعود رأس هزاره هجری، خودِ اوست. بعد از مرگ اکبرشاه هندی در 1014 هجری قمری و سختگیری دوران جهانگیر، حمایت دربار هند از نقطویان به تدریج رو به کاهش نهاد تا این که سرانجام به خصومت آشکار اورنگ زیب در نیمه سده یازدهم انجامید. » [۱]

محمد جواد مشکور پس از این که ایشان را توحید الهیه می خواند، درباره ایشان می نویسد: « توحید الهیه یا آیین اکبریه منسوب است به ابوالفتح جلال الدین محمداکبر، سومین پادشاه گورکانی هند. مادرش حمیده بیگم از نوادگان شیخ احمد جام ژنده پیل و پدرش همایون تیموری پسر بابر امپراطور هند بود. این پادشاه مدت نیم قرن بر سراسر هند حکومت کرد و سیاست و دلیری را با تفکر و متانت در هم آمیخت. وی در سال 975 هجری قمری برای نزدیک تر کردن دلهای مردم سرزمین خویش به یکدیگر از برهمنان گرفته تا سیکها و صوفیان تا جوکیان، و از بودائیان تا زرتشتیان، و از سنّیان تا شیعیان، به منظور برانداختن ریشه دشمنی ها و اختلافات فرق و ادیان کشور پهناور هند، با استفاده از مسائل و اعتقادات مشترک و مورد قبول ادیان و مذاهب مختلف، بر اساس صلح کل، به راهنمایی بعضی وزیران و دانشمندان دربار خویش، چون شیخ مبارک تاگوری و دو فرزندش ابوالفیض و ابوالفضل علّامی و ملا احمد تهتهی (تتوی) و دیگران، مذهبی ابداع کرد و آن را توحید الهی نام نهاد. » [۲] وی سپس به مخالفت علمای اسلام و عالمان دیگر ادیان با او و مقابله شدید اکبر با ایشان اشاره کرده و می نویسد: «اکبر پس از اعلام مذهب خویش، در دربار خود تشریفاتی قائل شده بود بدین گونه که طرفداران این مذهب با اشاره به نام او، به جای سلام می گفتند الله اکبر و دیگران پاسخ می دادند جلّ جلاله. » [۳]

شایان ذکر است که اکبر در سال 1542 میلادی در سند تولد یافت و در 1556 میلادی در پنجاب تاجگذاری کرده و در سال 1605 میلادی درگذشت. پس از وی پسرش جهانگیر به تخت نشست. جهانگیر مذهب او را از میان برداشت. [۴]

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج5، ص652
  2. فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص125
  3. فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص126
  4. دائرة المعارف الاسلامیة، ج2، ص489