ناووسیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
از [[شيعه اماميه]]. <ref> [[البدء و التاريخ]]، [[مطهر مقدسي]]، ج5، ص129 / [[تاريخ الاسماعيلية]]، [[عارف تامر]]، ج1، ص91 / [[تلبيس ابليس]]، [[ابن جوزي]]، ص42 / [[الحور العين]]، [[نشوان حميري]]، ص162 / [[جامع الفرق و المذاهب الاسلامية]]، [[امير مهنا]] و [[علي خريس]]، ص201 / [[خاندان نوبختي]]، [[عباس اقبال]]، ص266 / [[الفرق بين الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادي]]، ص79 / [[فرق الشيعة]]، [[حسن بن موسي نوبختي]]، ص67 / [[الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامية]]، [[صلاح ابوسعود]]، ص56 / [[الفصول المختارة]]، [[شيخ مفيد]]، ج2، ص307 / [[فرهنگ فِرَق اسلامي]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص436 / [[فرهنگ نامه فرقه هاي اسلامي]]، [[شريف يحيي الامين]]، ص272 / [[قاموس المذاهب و الاديان]]، [[حسين علي حمد]]، ص207 / [[معجم الفرق الاسلامية]]، [[عارف تامر]]، ص110 / [[مقباس الهداية في علم الدراية]]، [[عبدالله مامقاني]]، ص84 / [[الملل و النحل]]، [[محمد شهرستاني]]، ص148 / [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علي مقريزي]]، ج2، ص351 / [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامية]]، [[عبدالمنعم حفني]]، ص646 / [[المنية و الامل في شرح الملل و النحل]]، [[احمد بن يحيي بن مرتضي]]، ص95 / [[المهدية في الاسلام]]، [[سعد محمد حسن]]، ص86 / [[نفائس الفنون في عرايس العيون]]، [[شمس الدين محمد آملي]]، ج2، ص276</ref>
+
از [[شیعه امامیه]]. <ref> [[البدء و التاریخ]]، [[مطهر مقدسی]]، ج5، ص129 / [[تاریخ الاسماعیلیة]]، [[عارف تامر]]، ج1، ص91 / [[تلبیس ابلیس]]، [[ابن جوزی]]، ص42 / [[الحور العین]]، [[نشوان حمیری]]، ص162 / [[جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة]]، [[امیر مهنا]] و [[علی خریس]]، ص201 / [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص266 / [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص79 / [[فرق الشیعة]]، [[حسن بن موسی نوبختی]]، ص67 / [[الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة]]، [[صلاح ابوسعود]]، ص56 / [[الفصول المختارة]]، [[شیخ مفید]]، ج2، ص307 / [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص436 / [[فرهنگ نامه فرقه های اسلامی]]، [[شریف یحیی الامین]]، ص272 / [[قاموس المذاهب و الادیان]]، [[حسین علی حمد]]، ص207 / [[معجم الفرق الاسلامیة]]، [[عارف تامر]]، ص110 / [[مقباس الهدایة فی علم الدرایة]]، [[عبدالله مامقانی]]، ص84 / [[الملل و النحل]]، [[محمد شهرستانی]]، ص148 / [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص351 / [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص646 / [[المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل]]، [[احمد بن یحیی بن مرتضی]]، ص95 / [[المهدیة فی الاسلام]]، [[سعد محمد حسن]]، ص86 / [[نفائس الفنون فی عرایس العیون]]، [[شمس الدین محمد آملی]]، ج2، ص276</ref>
  
ايشان پيروان ناووس مصري <ref>بصري</ref> مي باشند.
+
ایشان پیروان ناووس مصری <ref>بصری</ref> می باشند.
  
[[ابن حزم]] ايشان را پيروان ابن ناووس مصري به حساب آورده درحالي که در منابع ديگري وي بصري دانسته شده است. <ref> [[الفصل في الملل و الاهواء و النحل]]، [[ابن حزم]]، ج3، ص112</ref>
+
[[ابن حزم]] ایشان را پیروان ابن ناووس مصری به حساب آورده درحالی که در منابع دیگری وی بصری دانسته شده است. <ref> [[الفصل فی الملل و الاهواء و النحل]]، [[ابن حزم]]، ج3، ص112</ref>
  
[[التنبيهات الجلية في کشف اسرار الباطنية]] اسم اين فرقه را [[تاوسيه]] (به تاء دو نقطه و يک واو) ضبط کرده است. که ظاهراً [[مصحّف]] است. <ref> [[التنبيهات الجلية في کشف اسرار الباطنية]]، [[محمد کريم خراساني]]، ص40</ref>
+
[[التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة]] اسم این فرقه را [[تاوسیه]] (به تاء دو نقطه و یک واو) ضبط کرده است. که ظاهراً [[مصحّف]] است. <ref> [[التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة]]، [[محمد کریم خراسانی]]، ص40</ref>
  
[[مدرسي طباطبايي]] مي نويسد: «نخستين بحران رهبري در جامعه [[شيعه اماميه]] بلافاصله پس از درگذشت [[امام صادق عليه السلام]] در سال 148هجري قمري پديدار شد که ميان پيروان آن حضرت بر سر مسئله جانشيني ايشان به شکل زير اختلاف افتاد:  
+
[[مدرسی طباطبایی]] می نویسد: «نخستین بحران رهبری در جامعه [[شیعه امامیه]] بلافاصله پس از درگذشت [[امام صادق علیه السلام]] در سال 148هجری قمری پدیدار شد که میان پیروان آن حضرت بر سر مسئله جانشینی ایشان به شکل زیر اختلاف افتاد:  
  
يک گروه که شامل بـرخي پيروان برجسته آن حضـرت مانند [[ابان بن عثمان]] و سعد بن طريف اسکاف و ديگران بود، هيچ کس را پس از آن حضرت به عنوان امام نپذيرفتند. چنين به نظر مي رسد که اعضاء اين گروه [[امام صادق عليه السلام]] را نه به عنوان امام در مفهوم خاص شيعي آن بلکه به عنوان بزرگترين عالم ديني زمان يا برجسته ترين و دانشمندترين عضو خاندان [[پيامبر صلي الله عليه و آله]] مي شناخته و پيروي مي کرده اند. از اين نظر در بينش آنان اصلاً ضرورتي نداشت که ايشان جانشيني داشته باشد چه برسد به آن که آن جانشين بايد لزوماًً از نسل ايشان هم باشد. اينان شايد هيچ يک از کساني را که به عنوان جانشين [[امام صادق عليه السلام]] در جامعه [[شيعه]] پيشنهاد شدند از نظر مقام علمي در سطحي که به پيشوايي و تقدم آنان گردن نهند نپذيرفتند و به اين معني بر [[امام صادق عليه السلام]] توقف کردند. نگارندگان کتب ملل و نحل، با اين وجود از اين گروه مذهب خاصي ساخته و گفته اند که آنان معتقدند که [[امام صادق عليه السلام]] در واقع رحلت نفرموده بلکه در غيبت رفته و در آينده به عنوان قائم بازخواهد گشت. مؤلفان اين گروه را به نام [[ناووسيه]] نام گذاري کرده اند که به زعم آنان از نام رئيس گروه که مردي از مردم [[بصره]] به نام ناووس بود، گرفته شده بود. دو صورت متباين از دليل وقف اين گروه بر [[امام صادق عليه السلام]] در منابع بالا ارائه داده شده است. با اين همه مشکل مي توان دليلي را به دست آورد کساني چنين عقيده اي را در مورد حضرت صادق عليه السلام پيدا کنند. چه هيچ يک از دلايلي که بعداً موجب حدوث چنين عقيده اي در مورد حضرت [[موسي بن جعفر]] عليهماالسلام شد در مورد ايشان صادق نبود. اولاً ايشان بارها و بارها صريحاً و آشکارا فرموده بودند که قائم، شخصي جز ايشان است و شايعه منتسب به حديث نبوي که بعداً در دوره فرزند ايشان همه جا وجود داشت در مورد ايشان نبود. ثانياً بر خلاف روش عملي فرزندشان، ايشان هرگز در سياست روزگار خود مداخله نفرمود و پس از روشي که در دوره انقلاب ضدّ اموي و سپس در مورد قيام [[نفس زکيه]] پيش گرفت هيچ کس اميد سياسي و انتظاري از ناحيه ايشان نداشت که آن انتظار و اميد با چنين دستاويزها زنده نگاه داشته شود. ثالثاً ايشان در زندان درنگذشته بود که مردم در وفات ايشان به اين دليل ترديدي کرده باشند، عاملي که در مورد حضرت [[موسي بن جعفر]] عليهماالسلام وجود داشت. گذشته از اين ها برخلاف مورد حضرت [[موسي بن جعفر]] عليهماالسلام که مردم تا ساليان دراز با فرزند ايشان بر سر اثبات وفات او گفتگو کرده و براي آن امر سند و شاهد مي طلبيدند در مورد [[امام صادق عليه السلام]] حتي يک مورد هم نقل نشده که کسي در صحت امامت جانشين او بر اين اساس ترديدي کرده يا با ايشان گفتگويي نموده باشد.
+
یک گروه که شامل بـرخی پیروان برجسته آن حضـرت مانند [[ابان بن عثمان]] و سعد بن طریف اسکاف و دیگران بود، هیچ کس را پس از آن حضرت به عنوان امام نپذیرفتند. چنین به نظر می رسد که اعضاء این گروه [[امام صادق علیه السلام]] را نه به عنوان امام در مفهوم خاص شیعی آن بلکه به عنوان بزرگترین عالم دینی زمان یا برجسته ترین و دانشمندترین عضو خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] می شناخته و پیروی می کرده اند. از این نظر در بینش آنان اصلاً ضرورتی نداشت که ایشان جانشینی داشته باشد چه برسد به آن که آن جانشین باید لزوماًً از نسل ایشان هم باشد. اینان شاید هیچ یک از کسانی را که به عنوان جانشین [[امام صادق علیه السلام]] در جامعه [[شیعه]] پیشنهاد شدند از نظر مقام علمی در سطحی که به پیشوایی و تقدم آنان گردن نهند نپذیرفتند و به این معنی بر [[امام صادق علیه السلام]] توقف کردند. نگارندگان کتب ملل و نحل، با این وجود از این گروه مذهب خاصی ساخته و گفته اند که آنان معتقدند که [[امام صادق علیه السلام]] در واقع رحلت نفرموده بلکه در غیبت رفته و در آینده به عنوان قائم بازخواهد گشت. مؤلفان این گروه را به نام [[ناووسیه]] نام گذاری کرده اند که به زعم آنان از نام رئیس گروه که مردی از مردم [[بصره]] به نام ناووس بود، گرفته شده بود. دو صورت متباین از دلیل وقف این گروه بر [[امام صادق علیه السلام]] در منابع بالا ارائه داده شده است. با این همه مشکل می توان دلیلی را به دست آورد کسانی چنین عقیده ای را در مورد حضرت صادق علیه السلام پیدا کنند. چه هیچ یک از دلایلی که بعداً موجب حدوث چنین عقیده ای در مورد حضرت [[موسی بن جعفر]] علیهماالسلام شد در مورد ایشان صادق نبود. اولاً ایشان بارها و بارها صریحاً و آشکارا فرموده بودند که قائم، شخصی جز ایشان است و شایعه منتسب به حدیث نبوی که بعداً در دوره فرزند ایشان همه جا وجود داشت در مورد ایشان نبود. ثانیاً بر خلاف روش عملی فرزندشان، ایشان هرگز در سیاست روزگار خود مداخله نفرمود و پس از روشی که در دوره انقلاب ضدّ اموی و سپس در مورد قیام [[نفس زکیه]] پیش گرفت هیچ کس امید سیاسی و انتظاری از ناحیه ایشان نداشت که آن انتظار و امید با چنین دستاویزها زنده نگاه داشته شود. ثالثاً ایشان در زندان درنگذشته بود که مردم در وفات ایشان به این دلیل تردیدی کرده باشند، عاملی که در مورد حضرت [[موسی بن جعفر]] علیهماالسلام وجود داشت. گذشته از این ها برخلاف مورد حضرت [[موسی بن جعفر]] علیهماالسلام که مردم تا سالیان دراز با فرزند ایشان بر سر اثبات وفات او گفتگو کرده و برای آن امر سند و شاهد می طلبیدند در مورد [[امام صادق علیه السلام]] حتی یک مورد هم نقل نشده که کسی در صحت امامت جانشین او بر این اساس تردیدی کرده یا با ایشان گفتگویی نموده باشد.
  
با توجه به مطالب و نکات بالا بسيار ممکن به نظر مي رسد که تمام مطالب مربوط به وجود يک گروه از شيعيان مدعي و معتقد به غيبت [[امام صادق عليه السلام]] که همه از منابع و نقل هاي [[شيعه]] سرچشمه گرفته است کلاً مستند به ذهنيت شيعيان امامي بوده باشد که همواره بايد امامي از خاندان [[پيامبر صلي الله عليه و آله]] وجود داشته باشد. چنين ذهنيتي را طبعاً آنان از همه اصحاب [[امام صادق عليه السلام]] هم انتظار داشتند. شخصي با چنين پيش فرض و ذهنيت، از دعوي برخي صحابه حضرت صادق عليه السلام به انقطاع امامت پس از آن جناب چنين برداشت مي کند که آنان معتقد به غيبت ايشان بوده اند در حالي که به احتمال زيـاد، قائلين به انقطاع امـامت چنان ذهنيتي نـداشته و چنين ادعـايي نکـرده بودنـد.» <ref> [[مکتب در فرايند تکامل]]، [[مدرسي طباطبايي]]، ص75</ref>
+
با توجه به مطالب و نکات بالا بسیار ممکن به نظر می رسد که تمام مطالب مربوط به وجود یک گروه از شیعیان مدعی و معتقد به غیبت [[امام صادق علیه السلام]] که همه از منابع و نقل های [[شیعه]] سرچشمه گرفته است کلاً مستند به ذهنیت شیعیان امامی بوده باشد که همواره باید امامی از خاندان [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] وجود داشته باشد. چنین ذهنیتی را طبعاً آنان از همه اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] هم انتظار داشتند. شخصی با چنین پیش فرض و ذهنیت، از دعوی برخی صحابه حضرت صادق علیه السلام به انقطاع امامت پس از آن جناب چنین برداشت می کند که آنان معتقد به غیبت ایشان بوده اند در حالی که به احتمال زیـاد، قائلین به انقطاع امـامت چنان ذهنیتی نـداشته و چنین ادعـایی نکـرده بودنـد.» <ref> [[مکتب در فرایند تکامل]]، [[مدرسی طباطبایی]]، ص75</ref>
  
وي در پاورقي همين صفحات در تأييد مدعاي خويش به رواياتي اشاره کرده و مي نويسد: «عنبسة بن مصعب که از قهرمانان اصلي ماجراي انشعاب گروه موسوم به [[ناووسيه]] دانسته مي شود خود از [[امام صادق عليه السلام]] روايت کرده که در پاسخ سؤال او که آيا ايشان قائم است فرموده بودند که ايشان قائم به معناي «من يقوم بالامر» و متصدي منصب امامت پس از پدر خود هستند، در برابر قائم به سيف و بنيادگذارنده حکومت حق و عدالت که مراد و منظور سائل بوده است. اشاره ديگري به اين که قائم شخصي جز ايشان است در روايت ديگري از همين راوي وجود دارد.» <ref> [[مکتب در فرايند تکامل]]، [[مدرسي طباطبايي]]، ص78</ref>
+
وی در پاورقی همین صفحات در تأیید مدعای خویش به روایاتی اشاره کرده و می نویسد: «عنبسة بن مصعب که از قهرمانان اصلی ماجرای انشعاب گروه موسوم به [[ناووسیه]] دانسته می شود خود از [[امام صادق علیه السلام]] روایت کرده که در پاسخ سؤال او که آیا ایشان قائم است فرموده بودند که ایشان قائم به معنای «من یقوم بالامر» و متصدی منصب امامت پس از پدر خود هستند، در برابر قائم به سیف و بنیادگذارنده حکومت حق و عدالت که مراد و منظور سائل بوده است. اشاره دیگری به این که قائم شخصی جز ایشان است در روایت دیگری از همین راوی وجود دارد.» <ref> [[مکتب در فرایند تکامل]]، [[مدرسی طباطبایی]]، ص78</ref>
  
[[مدرسي طباطبايي]] در وجه تسميه اين گروه به [[ناووسيه]] نيز مي نويسد: «اختلافات در نام اين شخص چنين است: فلان بن فلان الناووس از [[بصره]] ([[فرق الشيعة]])، فلان بن الناووس ([[المقالات و الفرق]])، فلان بن ناووس (مقالات، بلخي) که در چاپ ياووس شده است، ابن الناووس (کتاب الزينة)، ابن الناووس از موجّهين [[بصره]] ([[نشوان حميري]]) ابن ناووس البصري (فصل، [[ابن حزم]] که در چاپ به [[مصر]] ي تصحيف شده است.) عجلان بن ناووس ([[مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين]]، که ظاهراً عجلان تصحيف فلان است.)، عبدالله بن الناووس (مجالس مفيد، که به احتمالي عبدالله را در معني لفظي آن به کار برده است)، عبدالله بن ناووس ([[مفاتيح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمي]])، در جايي هم عبدالله بن عجلان البصري ديدم که اکنون نام منبع را به ياد ندارم و آن نوعي جمع احتياطي ميان صور بالاست. منابع بالا گفته اند که وجه تسميه گروه به [[ناووسيه]] آن بوده است که نام رهبر گروه ناووس يا ابن ناووس بود. اما برخي ديگر گفته اند که او از دهي به نام ناووسا يا ناووسي (شايد به الف مقصوره) بوده هرچند [[ياقوت حموي]] فقط يک قريه ناووسا نام در نزديک [[بغداد]] و يک ناووس الظبية در اطراف [[همدان]] ياد مي کند. از طرف ديگر در [[الفرق بين الفرق]] و [[التبصير في الدين]] اين نسبت را به يک ناووس (گورستان مسيحيان) در [[بصره]] دانسته اند.
+
[[مدرسی طباطبایی]] در وجه تسمیه این گروه به [[ناووسیه]] نیز می نویسد: «اختلافات در نام این شخص چنین است: فلان بن فلان الناووس از [[بصره]] ([[فرق الشیعة]])، فلان بن الناووس ([[المقالات و الفرق]])، فلان بن ناووس (مقالات، بلخی) که در چاپ یاووس شده است، ابن الناووس (کتاب الزینة)، ابن الناووس از موجّهین [[بصره]] ([[نشوان حمیری]]) ابن ناووس البصری (فصل، [[ابن حزم]] که در چاپ به [[مصر]] ی تصحیف شده است.) عجلان بن ناووس ([[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، که ظاهراً عجلان تصحیف فلان است.)، عبدالله بن الناووس (مجالس مفید، که به احتمالی عبدالله را در معنی لفظی آن به کار برده است)، عبدالله بن ناووس ([[مفاتیح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمی]])، در جایی هم عبدالله بن عجلان البصری دیدم که اکنون نام منبع را به یاد ندارم و آن نوعی جمع احتیاطی میان صور بالاست. منابع بالا گفته اند که وجه تسمیه گروه به [[ناووسیه]] آن بوده است که نام رهبر گروه ناووس یا ابن ناووس بود. اما برخی دیگر گفته اند که او از دهی به نام ناووسا یا ناووسی (شاید به الف مقصوره) بوده هرچند [[یاقوت حموی]] فقط یک قریه ناووسا نام در نزدیک [[بغداد]] و یک ناووس الظبیة در اطراف [[همدان]] یاد می کند. از طرف دیگر در [[الفرق بین الفرق]] و [[التبصیر فی الدین]] این نسبت را به یک ناووس (گورستان مسیحیان) در [[بصره]] دانسته اند.
  
يکي از دو نقل قولي که به عنوان اساس پيدايش اين مذهب در نقل اول ذکر شده در منابع ديگر به عنوان اساس نظريه کساني که بر حضرت [[موسي بن جعفر]] عليهماالسلام وقف نمودند ياد گرديده است.» <ref> [[مکتب در فرايند تکامل]]، [[مدرسي طباطبايي]]، ص77</ref>
+
یکی از دو نقل قولی که به عنوان اساس پیدایش این مذهب در نقل اول ذکر شده در منابع دیگر به عنوان اساس نظریه کسانی که بر حضرت [[موسی بن جعفر]] علیهماالسلام وقف نمودند یاد گردیده است.» <ref> [[مکتب در فرایند تکامل]]، [[مدرسی طباطبایی]]، ص77</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۵

از شیعه امامیه. [۱]

ایشان پیروان ناووس مصری [۲] می باشند.

ابن حزم ایشان را پیروان ابن ناووس مصری به حساب آورده درحالی که در منابع دیگری وی بصری دانسته شده است. [۳]

التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة اسم این فرقه را تاوسیه (به تاء دو نقطه و یک واو) ضبط کرده است. که ظاهراً مصحّف است. [۴]

مدرسی طباطبایی می نویسد: «نخستین بحران رهبری در جامعه شیعه امامیه بلافاصله پس از درگذشت امام صادق علیه السلام در سال 148هجری قمری پدیدار شد که میان پیروان آن حضرت بر سر مسئله جانشینی ایشان به شکل زیر اختلاف افتاد:

یک گروه که شامل بـرخی پیروان برجسته آن حضـرت مانند ابان بن عثمان و سعد بن طریف اسکاف و دیگران بود، هیچ کس را پس از آن حضرت به عنوان امام نپذیرفتند. چنین به نظر می رسد که اعضاء این گروه امام صادق علیه السلام را نه به عنوان امام در مفهوم خاص شیعی آن بلکه به عنوان بزرگترین عالم دینی زمان یا برجسته ترین و دانشمندترین عضو خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می شناخته و پیروی می کرده اند. از این نظر در بینش آنان اصلاً ضرورتی نداشت که ایشان جانشینی داشته باشد چه برسد به آن که آن جانشین باید لزوماًً از نسل ایشان هم باشد. اینان شاید هیچ یک از کسانی را که به عنوان جانشین امام صادق علیه السلام در جامعه شیعه پیشنهاد شدند از نظر مقام علمی در سطحی که به پیشوایی و تقدم آنان گردن نهند نپذیرفتند و به این معنی بر امام صادق علیه السلام توقف کردند. نگارندگان کتب ملل و نحل، با این وجود از این گروه مذهب خاصی ساخته و گفته اند که آنان معتقدند که امام صادق علیه السلام در واقع رحلت نفرموده بلکه در غیبت رفته و در آینده به عنوان قائم بازخواهد گشت. مؤلفان این گروه را به نام ناووسیه نام گذاری کرده اند که به زعم آنان از نام رئیس گروه که مردی از مردم بصره به نام ناووس بود، گرفته شده بود. دو صورت متباین از دلیل وقف این گروه بر امام صادق علیه السلام در منابع بالا ارائه داده شده است. با این همه مشکل می توان دلیلی را به دست آورد کسانی چنین عقیده ای را در مورد حضرت صادق علیه السلام پیدا کنند. چه هیچ یک از دلایلی که بعداً موجب حدوث چنین عقیده ای در مورد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شد در مورد ایشان صادق نبود. اولاً ایشان بارها و بارها صریحاً و آشکارا فرموده بودند که قائم، شخصی جز ایشان است و شایعه منتسب به حدیث نبوی که بعداً در دوره فرزند ایشان همه جا وجود داشت در مورد ایشان نبود. ثانیاً بر خلاف روش عملی فرزندشان، ایشان هرگز در سیاست روزگار خود مداخله نفرمود و پس از روشی که در دوره انقلاب ضدّ اموی و سپس در مورد قیام نفس زکیه پیش گرفت هیچ کس امید سیاسی و انتظاری از ناحیه ایشان نداشت که آن انتظار و امید با چنین دستاویزها زنده نگاه داشته شود. ثالثاً ایشان در زندان درنگذشته بود که مردم در وفات ایشان به این دلیل تردیدی کرده باشند، عاملی که در مورد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام وجود داشت. گذشته از این ها برخلاف مورد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام که مردم تا سالیان دراز با فرزند ایشان بر سر اثبات وفات او گفتگو کرده و برای آن امر سند و شاهد می طلبیدند در مورد امام صادق علیه السلام حتی یک مورد هم نقل نشده که کسی در صحت امامت جانشین او بر این اساس تردیدی کرده یا با ایشان گفتگویی نموده باشد.

با توجه به مطالب و نکات بالا بسیار ممکن به نظر می رسد که تمام مطالب مربوط به وجود یک گروه از شیعیان مدعی و معتقد به غیبت امام صادق علیه السلام که همه از منابع و نقل های شیعه سرچشمه گرفته است کلاً مستند به ذهنیت شیعیان امامی بوده باشد که همواره باید امامی از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وجود داشته باشد. چنین ذهنیتی را طبعاً آنان از همه اصحاب امام صادق علیه السلام هم انتظار داشتند. شخصی با چنین پیش فرض و ذهنیت، از دعوی برخی صحابه حضرت صادق علیه السلام به انقطاع امامت پس از آن جناب چنین برداشت می کند که آنان معتقد به غیبت ایشان بوده اند در حالی که به احتمال زیـاد، قائلین به انقطاع امـامت چنان ذهنیتی نـداشته و چنین ادعـایی نکـرده بودنـد.» [۵]

وی در پاورقی همین صفحات در تأیید مدعای خویش به روایاتی اشاره کرده و می نویسد: «عنبسة بن مصعب که از قهرمانان اصلی ماجرای انشعاب گروه موسوم به ناووسیه دانسته می شود خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده که در پاسخ سؤال او که آیا ایشان قائم است فرموده بودند که ایشان قائم به معنای «من یقوم بالامر» و متصدی منصب امامت پس از پدر خود هستند، در برابر قائم به سیف و بنیادگذارنده حکومت حق و عدالت که مراد و منظور سائل بوده است. اشاره دیگری به این که قائم شخصی جز ایشان است در روایت دیگری از همین راوی وجود دارد.» [۶]

مدرسی طباطبایی در وجه تسمیه این گروه به ناووسیه نیز می نویسد: «اختلافات در نام این شخص چنین است: فلان بن فلان الناووس از بصره (فرق الشیعة)، فلان بن الناووس (المقالات و الفرق)، فلان بن ناووس (مقالات، بلخی) که در چاپ یاووس شده است، ابن الناووس (کتاب الزینة)، ابن الناووس از موجّهین بصره (نشوان حمیری) ابن ناووس البصری (فصل، ابن حزم که در چاپ به مصر ی تصحیف شده است.) عجلان بن ناووس (مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، که ظاهراً عجلان تصحیف فلان است.)، عبدالله بن الناووس (مجالس مفید، که به احتمالی عبدالله را در معنی لفظی آن به کار برده است)، عبدالله بن ناووس (مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی)، در جایی هم عبدالله بن عجلان البصری دیدم که اکنون نام منبع را به یاد ندارم و آن نوعی جمع احتیاطی میان صور بالاست. منابع بالا گفته اند که وجه تسمیه گروه به ناووسیه آن بوده است که نام رهبر گروه ناووس یا ابن ناووس بود. اما برخی دیگر گفته اند که او از دهی به نام ناووسا یا ناووسی (شاید به الف مقصوره) بوده هرچند یاقوت حموی فقط یک قریه ناووسا نام در نزدیک بغداد و یک ناووس الظبیة در اطراف همدان یاد می کند. از طرف دیگر در الفرق بین الفرق و التبصیر فی الدین این نسبت را به یک ناووس (گورستان مسیحیان) در بصره دانسته اند.

یکی از دو نقل قولی که به عنوان اساس پیدایش این مذهب در نقل اول ذکر شده در منابع دیگر به عنوان اساس نظریه کسانی که بر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام وقف نمودند یاد گردیده است.» [۷]

پانویس

  1. البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص129 / تاریخ الاسماعیلیة، عارف تامر، ج1، ص91 / تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص42 / الحور العین، نشوان حمیری، ص162 / جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة، امیر مهنا و علی خریس، ص201 / خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص266 / الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص79 / فرق الشیعة، حسن بن موسی نوبختی، ص67 / الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة، صلاح ابوسعود، ص56 / الفصول المختارة، شیخ مفید، ج2، ص307 / فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص436 / فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، شریف یحیی الامین، ص272 / قاموس المذاهب و الادیان، حسین علی حمد، ص207 / معجم الفرق الاسلامیة، عارف تامر، ص110 / مقباس الهدایة فی علم الدرایة، عبدالله مامقانی، ص84 / الملل و النحل، محمد شهرستانی، ص148 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص351 / موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص646 / المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص95 / المهدیة فی الاسلام، سعد محمد حسن، ص86 / نفائس الفنون فی عرایس العیون، شمس الدین محمد آملی، ج2، ص276
  2. بصری
  3. الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ابن حزم، ج3، ص112
  4. التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة، محمد کریم خراسانی، ص40
  5. مکتب در فرایند تکامل، مدرسی طباطبایی، ص75
  6. مکتب در فرایند تکامل، مدرسی طباطبایی، ص78
  7. مکتب در فرایند تکامل، مدرسی طباطبایی، ص77