http://www.wikiferaq.org/api.php?action=feedcontributions&user=Re.gharahi&feedformat=atomدایره المعارف فرق اسلامی - مشارکتهای کاربر [fa]2024-03-28T09:16:28Zمشارکتهای کاربرMediaWiki 1.24.1http://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%86%D8%B3%D8%A7&diff=14421نسا2015-12-16T17:31:39Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''نِسا''' از شهرهای باستانی [[ایران]] در [[خراسان]] بود. این شهر که پایتخت [[اشکانیان]] بود امروزه در محدوده کشور ترکمنستان قرار گرفتهاست.<br />
در زمان [[پارتیان]] (اشکانیان) که از اواخر قرن سوم پیش از میلاد تا اوائل قرن سوم میلادی، یعنی نزدیک به پانصد سال بر قلمرو آن زمان ایران حکومت کردند، شهر نسا از مهمترین شهرهای ایران به شمار میرفت و به نظر برخی مورخان، ارگ نسا، نخستین جایی بودهاست که اشگ اول، بنیانگذار سلسله اشکانی به عنوان مرکز فرمانروایی خود برگزید. <br />
<br />
اگرچه نسا پایتخت اشکانیان نبود اما پایگاه این خاندان به شمار میرفت و برخی شاهان اشکانی در این شهر دفن شدند.<br />
<br />
نسا در پارسی باستان به معنی آباد و آبادی بوده و هم اکنون روستاهایی با نام نسا در استانهای البرز، فارس، کرمان و خراسان وجود دارد.<br />
<br />
نام نسا در زمان فرمانروایی [[مهرداد اول]] اشکانی (۱۷۱ تا ۱۳۸ پیش از میلاد) به [[مهردادکرت]] تغییر یافت اما امروزه باستانشناسان و مورخان آن را همچنان با نام نسا میشناسند.<br />
<br />
آن گونه که در گزارشهای تاریخی آمده، نسا چند سال پیش از میلاد مسیح بر اثر زمین لرزه سهمگینی ویران شد اما دوباره بازسازی شد و به حیات خود ادامه داد.<br />
<br />
پس از آنکه [[ساسانیان]] به فرمانروایی اشکانیان پایان دادند، نسا اهمیت خود را از دست داد و رو به زوال نهاد اما [[پیروز]]، پادشاه ساسانی این شهر را دوباره احیا کرد.<br />
<br />
در شاهنامه [[فردوسی]] دست کم در دو جا به نام به این شهر اشاره شدهاست:<br />
<br />
ز گرگان بیامد به شهر نسا/یکی رهنمون پیش پر کیمیا (در داستان لشکرکشی بهرام برای نبرد با خاقان) و بدر بر یکی مرد بد از نسا/پرستنده و کاردار بسا<br />
که در داستان جنگ [[انوشیروان]] ساسانی با رومیان از این شهر نام برده شدهاست.<br />
<br />
در متون تاریخی فارسی و عربی پس از اسلام پیوسته از نسا به عنوان یکی از شهرهای مهم خراسان یاد شدهاست.<br />
<br />
از زمان [[صفویه]] که در نتیجه جنگ میان صفویان و امرای [[خیوه]]، ترکمنان به صورت گسترده از نواحی شمالی تر آسیای میانه به مناطقی که اکنون در جنوب [[ترکمنستان]] و شمال شرق ایران قرار دارند کوچیدند، نسا جای خود را به شهر باقر داد که از مراکز خانهای ترکمن بود.<br />
<br />
با اشغال آسیای میانه به دست روسها و در قرارداد تعیین سرحد ایران و روسیه که در سال ۱۸۸۵ میان دو کشور منعقد شد، نسا جزو خاک روسیه قرار گرفت، هرچند فاصله چندانی از مرز ایران ندارد.<br />
<br />
هم اکنون از نسا تنها بقایای ارگ کهن اشکانی آن مانده که در نوع خود از آثار باستانی منحصربهفرد جهانی به شمار میرود و مورد بازدید عمومی قرار دارد، از خان نشین باقر در نزدیکی آن هم روستایی به همین نام باقی است. <br />
<br />
در کاوشهای باستانی ارگ نسا، دخمهها و پرستشگاههای مربوط به آیین [[مهرپرستی]] که پیش از همه گیر شدن کیش زرتشت در ایران رواج داشته به دست آمدهاست.<br />
<br />
برخی از آثار باستانی کشف شده در این ارگ، نشانههای هنر باستانی یونانی را دارند که به دوران سلطه جانشینان [[اسکندر مقدونی]] به ایران باز میگردند و اشکانیان فرمانروایی شان را برچیدند.<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* ویکیپدیا انگلیسی<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:آثار تاریخی ترکمنستان]]<br />
[[رده:استان آخال]]<br />
[[رده:شهرهای اشکانیان]]<br />
[[رده:شهرهای باستانی ایران]]<br />
[[رده:شهرهای ربع نیشابور]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی سابق در ترکمنستان]]<br />
[[رده:میراث جهانی یونسکو در ترکمنستان]]<br />
[[رده:معماری دوره اشکانیان]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B2%D9%86%DA%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B1&diff=14420زنگبار2015-12-16T17:30:40Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''زَنگبار''' نام یکی از جزایر مهم [[تانزانیا]] و پایتخت منطقه نیمهخودمختار زنگبار است این سرزمین در سال ۱۹۶۳ با [[تانگانیکا]] متحد شد و دولت جدیدی بنام [[جمهوری فدرال]] [[تانزانیا]] را تأسیس کرد. <br />
<br />
== نام ==<br />
«زنگ» واژهای [[فارسی]] است به معنی تیرهرنگ، قهوهای و سیاه، «بار» به معنی ساحل، کناره و کرانه (مثل: جویبار، رودبار، ارسباران ...) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان» و یا «سرزمین سیاهان». اعراب این کلمه را ''زنجبار'' تلفظ میکنند و اروپاییان نیز زنجبار را به Zanzibar تغییر دادهاند. ایرانیها از دوره هخامنشی با این منطقه دادوستد تجاری داشتهاند.<br />
== تمدن سواحیلی ==<br />
از مگادیشو تا سفالا و کیپ دلگادو موزامبیک 36 شهر ساحلی و جزیره ای وجود دارد که مردمان ان دارای اداب ، رسوم ، فرهنگ ، [[مذهب و زبان]] مشترکی هستند که به ان فرهنگ و تمدن سواحیلی میگویند. این فرهنگ و تمدن به داخل قاره افریقا نیز نفوذ پیدا کرده و منطقه شرق افریقا را در برمیگرد.<ref>.نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا روزنامه همشهری مورخ17 خرداد1380 </ref><br />
<br />
بعدها بویژه در دوره بعد از اسلام مهاجران زیادی از [[شیراز]]، [[شوشتر]] و [[سیراف]] به زنگبار کوچیدند و در آنجا ساکن شدند. رهبر شیرازیهای کوچنده، حاکم ایالت شیراز [[علی بن سلطان حسن]] نام داشت. او در سال ۹۵۶، در زمان حکومت [[آل بویه]]، با هفت پسرش علی، محمد، باشت، سلیمان، حسین و داوود و حدود ۷۰۰ نفر از یارانش با چندین کشتی راهی [[آفریقا]] گردیدند و در زنگبار ساکن شدند. این گروه که بعدها به شیرازی معروف شدند و بعدها در قرن 19 به همراه اعراب و بلوش ها(بلوچ های) [[عمانی]] تاثیر زیادی در شکلگیری مدنییت و بازرگانی در زنگبار داشتند. شیرازیها این سرزمین جدید را ''زنگی بار'' نامیدند که بعدها به زنگبار تغییر یافت.<ref>.نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا روزنامه همشهری مورخ17 خرداد1380 </ref><br />
<br />
از زمان [[هخامنشیان]] میان ایران و ساحل شرق آفریقاحبشه و زنگبار ارتبطاتی بود و در دروه ساسانی بیشتر هم شد داستان معروف شهریار ابن هرمز از یک شاهزاده کیلوا که اسیر ایرانیان شده است معروف است.(بی بی سی آفریکا) ولی ایرانی شدن زنگبار را بیشتر به دوره ی آل بویه نسبت می دهند. گفته شده که یکی از پسران سلطان دیلمی در پی اختلافی خانوادگی با 7 کشتی به کنیا مهاجرت کرد و به تدریج این خاندان توانستند امپراتوری کیلوا را ایجاد کنندکه تا موسمبیک و بیرا ادامه داشت.آورده اندچون مادر [[علی بن حسین]] شاهزاده ی دیلمی حبشی و [[سیاه پوست]] بود برادرش وی را مسخره می کرد و او مجبور به ترک ایران شد مقصد او هند بود اما از ساحل حبشه سر درآورد. به گفته ی گراپف و سی ولتن 20 درصد واژگان [[زبان سواحیلی]] فارسی شد. <br />
<br />
سواحیلی یکی از با نفوذ ترین زبانهای آفریقایی است .<br />
به گفته ی اسکار یومان خود سواحیلی ها به زبانشان شیرازی می گویند.<br />
به گفته ی وان دردکن امروزه مردم سواحیلی لقب شیرازی دارند و این نام سواحیلی را که اعراب رویشان گذاشته اند به کار نمیبرند.<br />
<br />
ورود [[شیراز|شیرازیها]] به جزایر شرق [[آفریقا]] و تشکیل "امپراطوری زنج" یکی از سازمانیافتهترین مهاجرت بیگانگان درسواحل [[شرق آفریقا]] و زنگبار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق دگرگونیهای عمیقی پدید آورد و منجر به پیدایش "زبان سواحیلی" و نژاد موسوم به "افروشیرازی" گردید. <ref>.<br />
<br />
نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا روزنامه همشهری مورخ17 خرداد1380 </ref> در اواخر [[قرن پانزدهم میلادی]] «فضیل بن لیمان» به حکومت میرسد و همزمان «واسکودوگاما» پس از اقامت در موازمبیک و کسب اطلاعاتی نسبت به [[شیوه حکومت]] ایرانیان در سال ۱۵۰۲ میلادی در شهر «کیلوا» پایتخت امپراطوری زنج لنگر انداخته و با توپ و سایر سلاحهای جنگی که به همراه داشت سلطان فضیل را خراجگزار پادشاهی<br />
پرتغال کرد و شیرازیها سالیانه مبلغ یک هزار لیره به وی پرداخت میکردند و پرچم امپراطوری پرتغال بر فراز کاخ حکومتی کیلوا برافراشته شد. انگلیس در قرن 19 پرتغالی ها را در ممباسا شکست داد و در نهایت انگلیسی ها به طور رسمی زنگبار را مستعمره ی خود ساختند.<br />
<br />
زبان سواحلی ترکیبی است از زبان مردم بومی منطقه به ویژه بنتو و بسیاری از واژههای عربی و فارسی. این زبان در شرق و تا حدودی مرکز آفریقا بکار برده میشود.<br />
<br />
در زبان سواحلی برخی واژهها با گویش بندری فارسی بسیار نزدیک و هممعنی هستند مانند:<br />
کاکا= برادر..........<br />
دادا= خواهر...........<br />
بندری= بندری (بندرگاه)........<br />
سیفه=سیفه (روغن کوسه)...........<br />
منشوه= منشوه (یک نوع قایق).........<br />
چنگو= چنگو (یک نوع ماهی خوش مزه برای برشتن)..........<br />
رفیقی= رفیق............<br />
<br />
در اصطلاحات دریانوردی و لنجداری و مراسم زار واژههای فارسی بیشتری وجود دارد.<br />
<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{ویکیانبار-رده|Zanzibar}}<br />
{{ویکیواژه|زنگبار}}<br />
{{پانویس}}<br />
* - 19-Mazrui, Ali M, 1995 Africa and Other Civilizations: Conquest and Counterconquest in "Africa in World politics, Francisco, Westview Press,<br />
* - 20-African Islam and competitive Religion. Between Revivalism and Expansion" TWQ 10 March 1998<br />
* -East Africa Newspaper April 2-8-2001-focus on Mombasa<br />
* دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد ، '' «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)» '' ،. چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.<br />
* العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری ، '' «(الأنساب)» '' ،. چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.<br />
* العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری ، '' «(أمارة زنجار وسلاطین عمان)» '' ،. چاپ سوم، سال انتشار ۱۹۷۷ میلادی.<br />
* الهاشمی ، عبدالمنعم ، (مَوسُوعَة تاریخ اَلعَرَب) دارالبحار و مکتبة الهلال ، عام ۲۰۰۶<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:زنگبار]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۶۳ (میلادی)]]<br />
[[رده:ایرانیان در آفریقا]]<br />
[[رده:تحتالحمایههای سابق بریتانیا]]<br />
[[رده:جزیرههای اقیانوس هند]]<br />
[[رده:جزیرههای تانزانیا]]<br />
[[رده:جزیرههای زنگبار]]<br />
[[رده:شهرهای دارای میراث جهانی یونسکو]]<br />
[[رده:کشورهای سابق عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:مجمعالجزایر زنگبار]]<br />
[[رده:مستعمرات سابق پرتغال]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%86%D8%B3%D8%A7&diff=14419نسا2015-12-16T17:30:15Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''نِسا''' از شهرهای باستانی [[ایران]] در [[خراسان]] بود. این شهر که پایتخت [[اشکانیان]] بود امروزه در محدوده کشور ترکمنستان قرار گرفتهاست.<br />
در زمان [[پارتیان]] (اشکانیان) که از اواخر قرن سوم پیش از میلاد تا اوائل قرن سوم میلادی، یعنی نزدیک به پانصد سال بر قلمرو آن زمان ایران حکومت کردند، شهر نسا از مهمترین شهرهای ایران به شمار میرفت و به نظر برخی مورخان، ارگ نسا، نخستین جایی بودهاست که اشگ اول، بنیانگذار سلسله اشکانی به عنوان مرکز فرمانروایی خود برگزید. <br />
<br />
اگرچه نسا پایتخت اشکانیان نبود اما پایگاه این خاندان به شمار میرفت و برخی شاهان اشکانی در این شهر دفن شدند.<br />
<br />
نسا در پارسی باستان به معنی آباد و آبادی بوده و هم اکنون روستاهایی با نام نسا در استانهای البرز، فارس، کرمان و خراسان وجود دارد.<br />
<br />
نام نسا در زمان فرمانروایی [[مهرداد اول]] اشکانی (۱۷۱ تا ۱۳۸ پیش از میلاد) به [[مهردادکرت]] تغییر یافت اما امروزه باستانشناسان و مورخان آن را همچنان با نام نسا میشناسند.<br />
<br />
آن گونه که در گزارشهای تاریخی آمده، نسا چند سال پیش از میلاد مسیح بر اثر زمین لرزه سهمگینی ویران شد اما دوباره بازسازی شد و به حیات خود ادامه داد.<br />
<br />
پس از آنکه [[ساسانیان]] به فرمانروایی اشکانیان پایان دادند، نسا اهمیت خود را از دست داد و رو به زوال نهاد اما [[پیروز]]، پادشاه ساسانی این شهر را دوباره احیا کرد.<br />
<br />
در شاهنامه [[فردوسی]] دست کم در دو جا به نام به این شهر اشاره شدهاست:<br />
<br />
ز گرگان بیامد به شهر نسا/یکی رهنمون پیش پر کیمیا (در داستان لشکرکشی بهرام برای نبرد با خاقان) و بدر بر یکی مرد بد از نسا/پرستنده و کاردار بسا<br />
که در داستان جنگ [[انوشیروان]] ساسانی با رومیان از این شهر نام برده شدهاست.<br />
<br />
در متون تاریخی فارسی و عربی پس از اسلام پیوسته از نسا به عنوان یکی از شهرهای مهم خراسان یاد شدهاست.<br />
<br />
از زمان [[صفویه]] که در نتیجه جنگ میان صفویان و امرای [[خیوه]]، ترکمنان به صورت گسترده از نواحی شمالی تر آسیای میانه به مناطقی که اکنون در جنوب [[ترکمنستان]] و شمال شرق ایران قرار دارند کوچیدند، نسا جای خود را به شهر باقر داد که از مراکز خانهای ترکمن بود.<br />
<br />
با اشغال آسیای میانه به دست روسها و در قرارداد تعیین سرحد ایران و روسیه که در سال ۱۸۸۵ میان دو کشور منعقد شد، نسا جزو خاک روسیه قرار گرفت، هرچند فاصله چندانی از مرز ایران ندارد.<br />
<br />
هم اکنون از نسا تنها بقایای ارگ کهن اشکانی آن مانده که در نوع خود از آثار باستانی منحصربهفرد جهانی به شمار میرود و مورد بازدید عمومی قرار دارد، از خان نشین باقر در نزدیکی آن هم روستایی به همین نام باقی است. <br />
<br />
در کاوشهای باستانی ارگ نسا، دخمهها و پرستشگاههای مربوط به آیین [[مهرپرستی]] که پیش از همه گیر شدن کیش زرتشت در ایران رواج داشته به دست آمدهاست.<br />
<br />
برخی از آثار باستانی کشف شده در این ارگ، نشانههای هنر باستانی یونانی را دارند که به دوران سلطه جانشینان [[اسکندر مقدونی]] به ایران باز میگردند و اشکانیان فرمانروایی شان را برچیدند.<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* ویکیپدیا انگلیسی<br />
* [http://zamaaneh.com/rohani/2010/05/post_319.html «نسا»، شهری اشکانی در ترکمنستان]، رادیو زمانه، برداشت شده در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹.<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:آثار تاریخی ترکمنستان]]<br />
[[رده:استان آخال]]<br />
[[رده:شهرهای اشکانیان]]<br />
[[رده:شهرهای باستانی ایران]]<br />
[[رده:شهرهای ربع نیشابور]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی سابق در ترکمنستان]]<br />
[[رده:میراث جهانی یونسکو در ترکمنستان]]<br />
[[رده:معماری دوره اشکانیان]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B3%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C&diff=14418سومالی2015-12-16T17:28:44Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''سومالی''' کشوری است در شرق قارهٔ [[آفریقا]]. پایتخت آن [[موگادیشو]] است. <br />
<br />
«سومالی» (به [[زبان سومالیایی]]: «سوومالیاً؛ به [[زبان عربی]]: الصومال)، که قبلاً با نام» جمهوری دمکراتیک سومالی" شناخته میشد، یک کشور ساحلی است که در منطقه [[شاخ آفریقا]] در [[شرق آفریقا]] واقع شدهاست. <br />
<br />
مرزهای این کشور در غرب به [[اتیوپی]]، از شمال و نیمه غربی به [[جیبوتی]]، از جنوب غرب به [[کنیا]]، از شمال به [[خلیج عدن]] و [[اقیانوس هند]] در شرق محدود میگردد. در حال حاضر [[حاکمیت]] سومالی انحصاراً در حد [[حقوق قانونی]] قرار داشته و این کشور فاقد حاکمیت دولت مرکزی برسمیت شناخته شده بوده و از هرگونه شاخصهای مرتبط با دولت مستقل ثابت محروم است. مقامات [[غیر رسمی]] در اختیار دولتهای نهادی غیر منتخب مناطق [[سومالی لند]]، [[پانت لند]]، [[شورای عالی دیوان اسلامی]] و دولت انتقالی موقت ضعیف ولی قابل قبول [[سازمان ملل متحد]] مستقر در شهر [[بایدوا]] واقع در حدود ۲۵۰ کیلومتری شمال غرب پایتخت، موگادیشو قرار دارد. خشونت بمانند آفتی کشنده سومالی را از زمان جنگهای داخلی برآمده از از اخراج [[محمد زیادباره]] دیکتاتور پیشین در سال [[۱۹۹۱ (میلادی)|۱۹۹۱]] فرا گرفتهاست.<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
<br />
[[رده:سومالی|سومالی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۶۰ (میلادی)]]<br />
[[رده:جمهوریها]]<br />
[[رده:جمهوریهای عربی]]<br />
[[رده:شاخ آفریقا]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آفریقا]]<br />
[[رده:کشورهای اقیانوس هند]]<br />
[[رده:کشورهای درحال توسعه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه آفریقا]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای فدرال]]<br />
[[رده:مناطق تقسیمشده]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7&diff=14417ایتالیا2015-12-16T17:27:24Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''ایتالیا''' کشوری در جنوب [[اروپا]] و پایتخت آن شهر [[رم]] است. این کشور از [[شبهجزیره ایتالیا]] و دو جزیره [[سیسیل]] و [[ساردنی|ساردِنی]] در [[دریای مدیترانه]] تشکیل شدهاست. امروزه ایتالیا کشوری توسعهیافته است و جزو [[گروه هشت]] بهشمار میآید.<br />
<br />
واحد پول این کشور [[یورو]] و زبان رسمی آن [[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] است. جمعیت ایتالیا ۶۰ میلیون و ششصد هزار نفر است و ۹۱.۶ درصد مردم آن مسیحی هستند.<br />
<br />
ایتالیا پنجمین کشور پرجمعیت اروپا و بیست و سومین کشور پرجمعیت دنیا است. ایتالیا آبوهوای معتدل فصلی دارد و آبوهوای مناطق ساحلی آن با شرایط هوایی کوهستانهای داخلی تفاوت زیادی دارد.<br />
<br />
دو کشور مستقل بسیار کوچک به نامهای [[واتیکان]] و [[سان مارینو]] در درون خاک ایتالیا قرار دارند و یک تکه از خاک ایتالیا نیز بیرون از خاک اصلی این کشور و در سوئیس قرار دارد که [[کامپیونه دیتالیا]] نامیده میشود.<br />
<br />
[[رم]]، پایتخت ایتالیا، به عنوان پایتخت [[امپراتوری روم]] و اقامتگاه [[پاپ]]، برای سدههای پیاپی از مراکز سیاسی و مذهبی تمدن غرب بود.<br />
<br />
پس از فروپاشی امپراتوری روم، منطقه ایتالیا به مناطق و شهرهای خودگردان بسیاری تقسیم شدهبود (ازجمله [[جمهوری ونیز]] و [[دولت کلیسا]]) ولی واحدهای مختلف سیاسی در منطقه ایتالیا در سال [[۱۸۶۱ (میلادی)|۱۸۶۱]] متحد شده و کشور کنونی ایتالیا را بهوجود آوردند.<br />
<br />
== تاریخ ==<br />
'''دوران باستان و میانه'''<br />
<br />
[[اتروسک|اتروسکها]] [[یونان|یونانیها]] و سپس رومیها در دوران باستان بر ایتالیا حکمرانی میکردند و در قرون وسطی کنترل ایتالیا در دست پاپها، فرانکها، بیزانسیها و سپس اعراب و نورمانها در پارهای از اوقات بودهاست.<br />
<br />
از میان مشکلات پرشماری که اتحاد ایتالیا (۱۸۷۰ - ۱۸۴۸) درپی داشت، آنچه بیش از همه اضطراری مینمود، همانا یکدست ساختن سرزمینی بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بود.<br />
<br />
== وحدت ایتالیا ==<br />
<br />
بکار گیری ساختارهای اداری دوره [[رژیم سلطنتی ساوویا]] در طول زمان باعث وخیم تر شدن اختلافات قبلی میان مناطق مختلف ایتالیا گردید و به دنیال آن موج مهاجرت طبقهٔ روستایی به سوی [[آمریکای شمالی]] و جنوبی آغاز شد. میان سالهای پایانی [[قرن نوزدهم]] و سالهای آغازین [[قرن بیستم]]، چند میلیون ایتالیایی به خارج از کشور مهاجرت نمودند. <br />
<br />
از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، دورهٔ قبل از اتحاد تا زمان آغاز [[جنگ اول جهانی]] با پدیده رشد کلی کشور همراه بود که با تکیه به موقعیت بینالمللی مثبت، این امکان را یافت تا سر و سامانی به وضعیت مالی و ساختارهای دولتی داده و بخشهای اصلی برای کمک به پیشرفت و توسعهٔ صنعتی را گسترش دهد و در این راستا البته از کمک سخاوتمندانه سرمایههای خارجی نیز بهره برد. <br />
شرایط اجتماعی کشور، که همراه با اختلافات پیش گفته میان مناطق روستایی و شهری بود، سالهای اولیه ”صنعتیسازی کشور” و نخستین گامها به سوی یک ساختار نوین اجتماعی را با شکلگیری احزاب سیاسی رقم زد. <br />
<br />
ظهور این احزاب سیاسی و تنشهای اجتماعی ناشی از آن تأثیر گستردهای بر جریانهای بعدی تاریخی ایتالیا بجای گذاشت. <br />
<br />
=== جنگ جهانی اول ===<br />
<br />
به دنبال بر خورداری شهروندان [[ایتالیایی]] از حق رأی در سال [[۱۹۱۳ (میلادی)|۱۹۱۳]]، روند یکپارچه سازی سیاسی کشور تکمیل شد و این در حالی بود که چهرهٔ بینالمللی ایتالیا که بهدنبال اصلاحات آغاز شده از فردای روز اتحاد، هماهنگ تر و مدرنتر شده بود، وجهه بیشتری یافته و تقویت میشد. <br />
<br />
در آستانهٔ جنگ اول جهانی، ایتالیا چشم انداز ترسیم شده تا آن زمان را دگرگون ساخته و در کنار قدرتهای متحد [[فرانسه]]، [[انگلیس]] و [[ایالات متحده]] وارد جنگ شد. بهدنبال [[کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹)|کنفرانس صلح پاریس]] در سال [[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]] مناطق شمالی [[ترنتینو]]، [[التوادیجه]] و [[ونتریا جولیا]] را که برای کامل ساختن روند اتحاد ملی مورد نیاز بود، بدست آورد. <br />
<br />
ایتالیا هر چند که از مبارزه پیروز خارج شده بود، اما از نقطه نظر اقتصادی زیر بار فشارهای وارده، دچار چنان آشفتگیهایی گردیده بود که دولتهای وقت آن زمان توان هدایت آن را بهسوی دست آوردههای مثبت نداشتند. <br />
<br />
در این برهه برخی از تشکیلات سیاسی که بعدها بهمدت دهها سال بر آینده کشور تأثیرات عمیقی گذاشت، پا به عرصه وجود گذاردند، از جمله [[حزب ملت ایتالیا|حزب ملت]] (۱۹۱۹) که بعدها به [[حزب دموکرات مسیحی ایتالیا|حزب دموکرات مسیحی]] تغییر شکل داد، [[حزب سوسیالیست ایتالیا|حزب سوسیالیست]]، [[حزب کمونیست ایتالیا|حزب کمونیست]] که توسط [[گرامشی]] پایه گذاری شد ([[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]]) و طبقات مبارز که توسط [[موسولینی]] شکل گرفت (۱۹۱۹) و بعداً در سال ۱۹۲۱ به [[حزب فاشیست ملی]] تغییر شکل داد و عامل به قدرت رسیدن [[موسولینی]] شد.<br />
<br />
=== ایتالیا میان دو جنگ ===<br />
<br />
در سال [[۱۹۲۵ (میلادی)]] با ممنوع شدن فعالیت تمامی دیگر احزاب، دوره رژیم [[فاشیست]] آغاز میشود که با سیاست استبدادی و در پوشش ملی گرایی، باعث دگرگونیهای ریشهای در زندگی کشور گردید و آزادیهای سیاسی را محدود نمود. این رژیم برای ممانعت از دشمنی [[کلیسای کاتولیک]]، به توافقی با واتیکان ([[۱۹۲۹ (میلادی)|۱۹۲۹]]) دست یافت. <br />
<br />
در آن سالها اقدامات جدی برای تقویت و توسعه فعالیتهای صنعتی و کشاورزی صورت گرفت. در زمینه سیاست خارجی، موسولینی سعی کرد با اتکا به سیاست توسعه طلبانه و قدرتهای متحد، پرستیژ خود را تثبیت نماید که نقطهٔ اوج آن اتحاد با آلمان و ورود به [[جنگ دوم جهانی]] (۱۹۴۵ - ۱۹۴۰) علیه [[متفقین]] و متعاقباً سقوط رژیم فاشیست بهدنبال ناکامیهای نظامی بود. <br />
<br />
بازسازی دموکراسی و اداره وضعیت سخت کشور پس از پایان جنگ و کوشش در از بین بردن هر آنچه از رژیم فاشیست به ارث مانده بود، باعث شد تا [[مجمع قانون اساسی]] شکل بگیرد. <br />
<br />
در دوم [[ژوئیه]] سال [[۱۹۴۶ (میلادی)|۱۹۴۶]]، و بهدنبال انجام همهپرسی «جمهوری ایتالیا» متولد شد و این تاریخ تبدیل به جشن ملی شد. قانون اساسی جدید از تاریخ اول ژانویه [[۱۹۴۸ (میلادی)|۱۹۴۸]] رسمیت یافته و به مرحله اجرا در آمد.<br />
<br />
ایتالیا بعد از جنگ، تلاش زیادی برای نزدیکی به کشورهای غرب انجام داد و در این راستا به ”[[اتحاد آتلانتیک]]” ملحق شد که سازمانی نظامی دفاعی است که به ابتکار [[آمریکا]] شکل گرفت و اکثر کشورهای [[اروپایی غربی]] نیز به آن پیوستند. <br />
<br />
در سطح اروپا، ایتالیا در آن دوره از جمله کشورهایی بود با حداکثر توان در راستای یکپارچگی اروپا در طی مراحل مختلف آن، چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی کوشش نمود. <br />
<br />
از اول ژانویه [[۱۹۹۹ (میلادی)]]، ایتالیا از جمله ۱۱ کشوری است که واحد پولی [[یورو]] را به عنوان پول واحد بر گزید.<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
<br />
ایتالیا در جنوب اروپا با مختصات جغرافیایی تقریبی ۵۰ ۲۲ شمالی، ۳۰ ۱۲ شرقی قرار دارد.<br />
<br />
مساحت کل آن ۳۰۱۳۲۳ کیلومتر مربع (تقریباً یک پنجم [[ایران]]) است که از آن ۲۹۴۰۲۹ کیلومتر مربع خشکی و ۷۲۱۰ کیلومتر مربع آب است. ۷۶۰۰ کیلومتر ساحل دارد.<br />
<br />
نکتهٔ جالب در مورد نقشهٔ کشور ایتالیا این است که نقشهٔ این کشور شبیه [[چکمه]] میباشد.<br />
<br />
جزایر [[ساردنی]] و [[سیسیل]] در دریای مدیترانه نیز جزو ایتالیا است.<br />
<br />
مرزهای این کشور ۲۹۳۲۱ کیلومتر است. با کشورهای زیر مرز مشترک دارد:<br />
* [[اتریش]]: ۴۳۰ کیلومتر<br />
* [[فرانسه]]: ۴۸۸ کیلومتر<br />
* [[واتیکان]]: ۳٫۲ کیلومتر (واتیکان در داخل شهر رم پایتخت ایتالیا قرار دارد)<br />
* [[سان مارینو]]: ۳۹ کیلومتر (کشور سان مارینو در شمال ایتالیا و در دل [[ایالت امیلیا رومانیا]] قرار دارد)<br />
* [[اسلوونی]]: ۲۳۲ کیلومتر<br />
* [[سوئیس]]: ۷۴۰ کیلومتر<br />
<br />
آب و هوای ایتالیا مدیترانهای است. در شمال به دلیل وجود [[رشتهکوه آلپ]] سرد، در جنوب خشک و در کل کشوری تقریباً گرم است.<br />
<br />
بلندترین نقطه آن [[کوه مونته بیانکو]] با ارتفاع ۴۸۰۸ متر از سطح دریا و کمترین ارتفاع آن دریای مدیترانهاست.<br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
کشور ایتالیا از نظر جغرافیایی به ۲۰ ناحیه تقسیم می شود که ۵ تا از آن ها دارای نوعی خودمختاری در وضع قوانین محلی می باشند.<br />
<br />
از سوی دیگر ایتالیا به ۱۱۰ استان و ۸٬۱۰۰ شهرداری تقسیم می شود. علاوه بر این در سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۵ شهر ایتالیا به عنوان [[ابرشهر]] ([[متروپولیس]]) در نظر گرفته شدند که البته این تقسیمات جدید هنوز به جرحله رسمی و اجرایی نرسیده است.<br />
<br />
<br />
{| class="sortable wikitable" style="text-align:right; width:45%" align="right"<br />
|-<br />
! [[فهرست ناحیههای ایتالیا|ناحیهها]] !! مرکز!! مساحت (کیلومتر مربع) !! مساحت (مایل مربع) !! جمعیت<br />
|-<br />
| [[آبروتزو]] || [[لاکوئیلا]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۰٬۷۶۳<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۱۵۶<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۳۴۲٬۱۷۷<br />
|-<br />
| [[واله دائوستا]]* || [[ائوستا]]<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۲۶۳<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۲۶۰<br />
| style="text-align:right" | ۱۲۸٬۱۲۹<br />
|-<br />
| [[آپولیا]] || [[باری (ایتالیا)|باری]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۹٬۳۵۸<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۴۷۴<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۰۹۰٬۵۷۷<br />
|-<br />
| [[باسیلیکاتا]] || [[پوتنزا]]<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۹۵<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۸۵۹<br />
| style="text-align:right" | ۵۸۷٬۶۸۰<br />
|-<br />
| [[کالابریا]] || [[کاتانزارو]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۵٬۰۸۰<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۸۲۲<br />
| style="text-align:right" | ۲٬۰۱۱٬۵۳۷<br />
|-<br />
| [[کامپانیا]] || [[ناپل]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۳٬۵۹۰<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۲۴۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۸۳۳٬۱۳۱<br />
|-<br />
| [[امیلیا-رومانیا]] || [[بولونیا]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۲٬۴۴۶<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۶۶۶<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۲۹٬۷۶۶<br />
|-<br />
| [[فریولی ونتزیا جولیا]]* || [[تریسته]]<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۸۵۸<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۰۳۴<br />
| style="text-align:right"|۱٬۲۳۵٬۷۶۱<br />
|-<br />
| [[لاتزیو]] || [[رم]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۷٬۲۳۶<br />
| style="text-align:right" | ۶٬۶۵۵<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۷۲۴٬۳۶۵<br />
|-<br />
| [[لیگوریا]] || [[جنوا]]<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۴۲۲<br />
| style="text-align:right" | ۲٬۰۹۳<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۶۱۶٬۹۹۳<br />
|-<br />
| [[لمباردی]] || [[میلان]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۳٬۸۴۴<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۲۰۶<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۰۹٬۳۴۸<br />
|-<br />
| [[مارکه]] || [[آنکونا]]<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۳۶۶<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۶۱۶<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۵۶۴٬۸۸۶<br />
|-<br />
| [[مولیز]] || [[کامپوباسو]]<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۳۸<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۷۱۳<br />
| style="text-align:right" | ۳۱۹٬۸۳۴<br />
|-<br />
| [[پیمونت]] || [[تورین]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۵٬۴۰۲<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۸۰۸<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۵۶٬۵۳۲<br />
|-<br />
| [[ساردنی]]* || [[کالیاری]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۴٬۰۹۰<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۳۰۱<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۶۷۵٬۲۸۶<br />
|-<br />
| [[سیسیل]]* || [[پالرمو]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۵٬۷۱۱<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۲۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۰۵۰٬۴۸۶<br />
|-<br />
| [[توسکانی]] || [[فلورانس]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۲٬۹۹۳<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۸۷۸<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۷۴۹٬۰۷۴<br />
|-<br />
| [[ترنتینو آلتو آدیجه]]* || [[ترنتو]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۳٬۶۰۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۲۵۴<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۰۳۶٬۶۳۹<br />
|-<br />
| [[اومبریا]] || [[پروجا]]<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۴۵۶<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۲۶۵<br />
| style="text-align:right" | ۹۰۶٬۶۷۵<br />
|-<br />
| [[ونتو]] || [[ونیز]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۸٬۳۹۹<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۱۰۴<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۹۳۶٬۱۹۷<br />
|}<br />
<br />
{{clear}}<br />
<br />
== شهرها ==<br />
{{شهرهای اصلی ایتالیا}}<br />
رم بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر ایتالیا<br />
فلورانس<br />
میلان<br />
رجینا<br />
<br />
== گروههای قومی و نژادی ==<br />
ایتالیاییها. گروههای نژادی [[آلمان|آلمانی]]، [[فرانسوی]] و [[ایتالیایی اسلاوتبار]] در شمال و [[ایتالیایی آلبانیاییتبار]] و [[ایتالیایی یونانیتبار]] نیز در جنوب هستند.در سال [[۲۰۰۵]] نزدیک به ٪۵.۸ از جمعیت ایتالیا خارجیها بودهاند. ۱۱.۴٪ کودکانی که در سال [[۲۰۰۷]] در ایتالیا بدنیا آمدهاند دستکم یکی از والدینشان خارجی بودهاند.در سال ۲۰۰۷ بیشترین مهاجرتها به ایتالیا به ترتیب از[[اروپا|اروپای]] شرقی(۵۲.۰۲٪) [[شمال آفریقا]] (۱۶.۱۷٪) [[آسیا]] (۱۶.۰۸٪) و [[آمریکا لاتین]] (۸.۵٪) بودهاست.<br />
<br />
== زبانها ==<br />
عمده ایتالیاییها رومی تبار هستند و زبانهای رایج در ایتالیا هم تقریباً همگی شاخههایی از [[زبان رومی]] بشمار میروند. با وجود اینکه زبان رسمی ایتالیا زبان ایتالیایی است اما زبانهای پرگویشور دیگری در این کشور وجود دارند که حالتی نیمه رسمی و گاه محلی دارند. بسیاری از این زبانها در معرض نابودی قرار گرفتهاند که شروع مرگ تدریجی اینزبانها به دوره حکومت [[فاشیسم]] بر ایتالیا باز میگردد.<br />
[[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] زبان رسمی این کشور است که از سال ۱۸۶۱ تا کنون این مقام را دارد.<br />
* [[زبان آلمانی|آلمانی]]: آلمانی زبان رسمی [[ایالت خودمختار]] [[تیرول جنوبی]] در [[شمال]] ایتالیا است. همچنین در بخشهایی از [[ایالت بولتزانو]] به دلیل هممرزبودن با [[اتریش]] مردم به این زبان تکلم می کنند.<br />
* [[زبان فرانسوی|فرانسوی]]: در شمال غربی و در [[ایالت وال له داوستا]] به دلیل هم مرز بودن با [[فرانسه]] مردم با این زبان آشنایی دارند.<br />
* [[زبان لیگوری-رومی|لیگوری]]: در مناطق شمالی ایتالیا بویژه شهر جنوا رایج است و بیش از یک میلیون گویشور در ایتالیا دارد. [[گویش جنوایی]] و [[زبان بریگاسکی|بریگاسکی]] از مهمترین گویشهای این زبان در ایتالیا هستند.<br />
* [[زبان اسلوونیایی|اسلوونیایی]]: در شهرهای [[تریسته]] و [[گوریتزیا]] مردم به دلیل همسایگی با [[اسلوونی]] با این زبان آشنایی دارند.<br />
* [[زبان لومبارد|لومباردی]]: در مناطق شمالی ایتالیا بویژه نقاط هممرز با [[سوئیس]] رایج است و بیش از سه میلیون گویشور در ایتالیا دارد.<br />
* [[زبان پیدمونتی|پیدمونتی]]: زبان رایج منطقه [[پیدمونت]] ایتالیاست که بیش از دومیلیون نفر از مردم ایتالیا بدان تکلم میکنند.<br />
* [[زبان ونتی|ونیزی]]: زبان قدیمی منطقه [[ونیز]] که از [[زبانهای رومی]] بشمار میرود و در ایتالیا قریب دو میلیون نفر از اهالی منطقه ونیز و مناطق مجاور بدان تکلم میکنند. این زبان در [[اسلوونی]] نیز رایج است.<br />
* [[زبان ناپولی|ناپلی]]: زبان رایج منطقه جنوب ایتالیا بویژه نواحی [[پالرمو]] و [[ناپولی]] است که بیش از شش میلیون نفر از سکنه ایتالیا بدان سخن میگویند. [[گویش ایتالیایی جنوبی]] در واقع گویشی از همین زبان است و نه ایتالیایی.<br />
* [[زبان توسکانی|توسکانی]]: زبان رایج در منطقه توسکانی است که گاهی گویشی از زبان ایتالیایی نیز شمرده میشود. حدود سه میلیون تن به این زبان تکلم میکنند.<br />
* [[زبان ساساری|ساساری]]: این زبان اگرچه تنها ۱۲۵ هزارتن گویشور دارد اما در منطقه خودمختار [[ساردینیا]] زبان رسمی بشمار میرود.<br />
* [[زبان ساردوکمپیدانی|ساردوکمپیدانی]] از زبانهای بومی جنوب ایتالیاست که هنوز نزدیک به یک میلیون گویشور دارد اما بیشتر گویشورانش در مناطق کوهستانی شمال ایتالیا بسر میبرند که این بدلیل سیاستهای فاشیستی ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم بودهاست.<br />
* [[زبان ایتالیایی-یهودی]] از [[زبانهای رومی]] است که در ایتالیا امروزه بیش از دویست تن گویشور ندارد.<br />
<br />
== مذاهب ==<br />
{{bar box<br />
|title=دین در ایتالیا، سال ۲۰۰۱<ref>[http://www.statistics.gov.uk/cci/nugget.asp?id=954 Religious Populations] Office for National Statistics</ref><br />
|titlebar=#ddd<br />
|left1=دین<br />
|right1=درصد<br />
|float=left<br />
|bars=<br />
{{bar percent|مسیحیت|blue|91.6}}<br />
{{bar percent|''بدون دین''|gray|5.8}}<br />
{{bar percent|اسلام|#009000|1.9}}<br />
{{bar percent|[[بودیسم]]|#013220|0.3}}<br />
{{bar percent|[[هندوئیسم]]|#FF4500|0.2}}<br />
{{bar percent|[[سیکیسم]]|#FFDF00|0.1}}<br />
{{bar percent|یهودیت|#0047AB|0.1}}<br />
}}<br />
حاکمیت و اکثریت با [[مسیحیت]] [[کاتولیک]] است، ولی [[پروتستان|پروتستانها]]، [[یهودی|یهودیها]] و [[مسلمان|مسلمانان]] (که اکثراً مهاجر هستند) نیز در این کشور زندگی میکنند. ۹۱.۶٪ جمعیت ایتالیا مسیحی و بیشتر [[کاتولیک]] هستند که یک سوم آنها (۳۶.۸٪) عضو فعال هستند.امروزه ۸۲۵۰۰۰ نفر مسلمان در ایتالیا زندگی میکنند که (۱.۴٪)<br />
جمعیت ایتالیا را تشکیل میدهند که از بین آنها فقط۵۰۰۰۰ نفر ملیت ایتالیایی دارند.<br />
<br />
<br />
=== قوهٔ مقننه ایتالیا ===<br />
<br />
مجلس نمایندگان ایتالیا: ۶۳۰ نفر<br />
<br />
مجلس سنا ایتالیا: ۳۱۵ نفر<br />
<br />
<br />
<br />
== جستارهای وابسته ==<br />
* [[برج پیزا]]<br />
* [[فهرست ناحیههای ایتالیا]]<br />
* [[فهرست استانهای ایتالیا]]<br />
* [[فهرست شهرهای ایتالیا]]<br />
* [[آثار تاریخی ایتالیا]]<br />
* [[مشاهیر ایتالیا]]<br />
* [[فوتبال ایتالیا]]<br />
* [[حزب کمونیست ایتالیا]]<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
<br />
<br />
=== وبگاههای دولت ایتالیا ===<br />
* [http://www.ambteheran.esteri.it/ambasciata_teheran وبگاه سفارت ایتالیا در تهران]<br />
* [http://www.italia.gov.it وبگاه دولت ایتالیا] <br />
* [http://www.quirinale.it وبگاه ریاست جمهوری ایتالیا]<br />
* [http://www.senato.it وبگاه مجلس سنای ایتالیا]<br />
* [http://www.camera.it وبگاه مجلس نمایندگان ایتالیا]<br />
* [http://www.Cortecostituzionale.it دیوان عالی کشور ایتالیا]<br />
* [http://www.palazzochigi.it/governo/index.html اطلاعات در مورد قوه مجریه ایتالیا]<br />
<br />
== پانویس ==<br />
* [http://www.ambteheran.esteri.it/ambasciata_teheran وبگاه سفارت ایتالیا در تهران]<br />
* [http://www.italia.gov.it وبگاه دولت ایتالیا] <br />
* [http://www.quirinale.it وبگاه ریاست جمهوری ایتالیا]<br />
* [http://www.senato.it وبگاه مجلس سنای ایتالیا]<br />
* [http://www.camera.it وبگاه مجلس نمایندگان ایتالیا]<br />
* [http://www.Cortecostituzionale.it دیوان عالی کشور ایتالیا]<br />
* [http://www.palazzochigi.it/governo/index.html اطلاعات در مورد قوه مجریه ایتالیا]<br />
* [http://Italytourist.com/ ایتالی توریست]<br />
* [http://worldwar2.com/ ایتالیا در جنگ جهانی]<br />
* [[:w:en:Italy/|ویکیپدیای انگلیسی]]<br />
* [[:w:it:Italia/|ویکیپدیای ایتالیایی]]<br />
* [http://gitipedia.com/ ایتالیا]<br />
<br />
{{موضوع اروپا}}<br />
{{کشورهای اتحادیه اروپا}}<br />
{{اعضای ناتو}}<br />
{{گروه هشت}}<br />
{{حماسههای منظوم جهان}}<br />
{{سازمان امنیت و همکاری اروپا}}<br />
{{کشورهای مستقل اروپا}}<br />
{{گروه بیست}}<br />
{{کشورهای گروه هشت}}<br />
{{سازمانهای اطلاعاتی جهان}}<br />
<br />
[[رده:ایتالیا]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۸۶۱ (میلادی)]]<br />
[[رده:جمهوریها]]<br />
[[رده:کشورهای آفریقا]]<br />
[[رده:کشورهای آلپ]]<br />
[[رده:کشورهای اروپایی]]<br />
[[رده:کشورهای ساحلی مدیترانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه اروپا]]<br />
[[رده:کشورهای عضو جی ۸]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو ناتو]]<br />
[[رده:کشورهای گروه ۲۰]]<br />
[[رده:لیبرال دموکراسی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7&diff=14416ایتالیا2015-12-16T17:24:39Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''ایتالیا''' کشوری در جنوب [[اروپا]] و پایتخت آن شهر [[رم]] است. این کشور از [[شبهجزیره ایتالیا]] و دو جزیره [[سیسیل]] و [[ساردنی|ساردِنی]] در [[دریای مدیترانه]] تشکیل شدهاست. امروزه ایتالیا کشوری توسعهیافته است و جزو [[گروه هشت]] بهشمار میآید.<br />
<br />
واحد پول این کشور [[یورو]] و زبان رسمی آن [[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] است. جمعیت ایتالیا ۶۰ میلیون و ششصد هزار نفر است و ۹۱.۶ درصد مردم آن مسیحی هستند.<br />
<br />
ایتالیا پنجمین کشور پرجمعیت اروپا و بیست و سومین کشور پرجمعیت دنیا است. ایتالیا آبوهوای معتدل فصلی دارد و آبوهوای مناطق ساحلی آن با شرایط هوایی کوهستانهای داخلی تفاوت زیادی دارد.<br />
<br />
دو کشور مستقل بسیار کوچک به نامهای [[واتیکان]] و [[سان مارینو]] در درون خاک ایتالیا قرار دارند و یک تکه از خاک ایتالیا نیز بیرون از خاک اصلی این کشور و در سوئیس قرار دارد که [[کامپیونه دیتالیا]] نامیده میشود.<br />
<br />
[[رم]]، پایتخت ایتالیا، به عنوان پایتخت [[امپراتوری روم]] و اقامتگاه [[پاپ]]، برای سدههای پیاپی از مراکز سیاسی و مذهبی تمدن غرب بود.<br />
<br />
پس از فروپاشی امپراتوری روم، منطقه ایتالیا به مناطق و شهرهای خودگردان بسیاری تقسیم شدهبود (ازجمله [[جمهوری ونیز]] و [[دولت کلیسا]]) ولی واحدهای مختلف سیاسی در منطقه ایتالیا در سال [[۱۸۶۱ (میلادی)|۱۸۶۱]] متحد شده و کشور کنونی ایتالیا را بهوجود آوردند.<br />
<br />
== تاریخ ==<br />
{{نوشتار اصلی|تاریخ ایتالیا}}<br />
'''دوران باستان و میانه'''<br />
<br />
[[اتروسک|اتروسکها]] [[یونان|یونانیها]] و سپس رومیها در دوران باستان بر ایتالیا حکمرانی میکردند و در قرون وسطی کنترل ایتالیا در دست پاپها، فرانکها، بیزانسیها و سپس اعراب و نورمانها در پارهای از اوقات بودهاست.<br />
<br />
از میان مشکلات پرشماری که اتحاد ایتالیا (۱۸۷۰ - ۱۸۴۸) درپی داشت، آنچه بیش از همه اضطراری مینمود، همانا یکدست ساختن سرزمینی بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بود.<br />
<br />
== وحدت ایتالیا ==<br />
<br />
بکار گیری ساختارهای اداری دوره [[رژیم سلطنتی ساوویا]] در طول زمان باعث وخیم تر شدن اختلافات قبلی میان مناطق مختلف ایتالیا گردید و به دنیال آن موج مهاجرت طبقهٔ روستایی به سوی [[آمریکای شمالی]] و جنوبی آغاز شد. میان سالهای پایانی [[قرن نوزدهم]] و سالهای آغازین [[قرن بیستم]]، چند میلیون ایتالیایی به خارج از کشور مهاجرت نمودند. <br />
<br />
از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، دورهٔ قبل از اتحاد تا زمان آغاز [[جنگ اول جهانی]] با پدیده رشد کلی کشور همراه بود که با تکیه به موقعیت بینالمللی مثبت، این امکان را یافت تا سر و سامانی به وضعیت مالی و ساختارهای دولتی داده و بخشهای اصلی برای کمک به پیشرفت و توسعهٔ صنعتی را گسترش دهد و در این راستا البته از کمک سخاوتمندانه سرمایههای خارجی نیز بهره برد. <br />
[[پرونده:Map of Italy in 1794 Samuel Dunn Map of the World in Hemispheres.JPG|بندانگشتی|راست|ایتالیا در [[نقشه ساموئل دان (۱۷۹۴)]]]]<br />
شرایط اجتماعی کشور، که همراه با اختلافات پیش گفته میان مناطق روستایی و شهری بود، سالهای اولیه ”صنعتیسازی کشور” و نخستین گامها به سوی یک ساختار نوین اجتماعی را با شکلگیری احزاب سیاسی رقم زد. <br />
<br />
ظهور این احزاب سیاسی و تنشهای اجتماعی ناشی از آن تأثیر گستردهای بر جریانهای بعدی تاریخی ایتالیا بجای گذاشت. <br />
<br />
=== جنگ جهانی اول ===<br />
<br />
به دنبال بر خورداری شهروندان [[ایتالیایی]] از حق رأی در سال [[۱۹۱۳ (میلادی)|۱۹۱۳]]، روند یکپارچه سازی سیاسی کشور تکمیل شد و این در حالی بود که چهرهٔ بینالمللی ایتالیا که بهدنبال اصلاحات آغاز شده از فردای روز اتحاد، هماهنگ تر و مدرنتر شده بود، وجهه بیشتری یافته و تقویت میشد. <br />
[[پرونده:Italian Colonial Empire (orthographic projection).svg|بندانگشتی|280px|ایتالیا و مستعمرات پیشینش.]]<br />
<br />
در آستانهٔ جنگ اول جهانی، ایتالیا چشم انداز ترسیم شده تا آن زمان را دگرگون ساخته و در کنار قدرتهای متحد [[فرانسه]]، [[انگلیس]] و [[ایالات متحده]] وارد جنگ شد. بهدنبال [[کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹)|کنفرانس صلح پاریس]] در سال [[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]] مناطق شمالی [[ترنتینو]]، [[التوادیجه]] و [[ونتریا جولیا]] را که برای کامل ساختن روند اتحاد ملی مورد نیاز بود، بدست آورد. <br />
<br />
ایتالیا هر چند که از مبارزه پیروز خارج شده بود، اما از نقطه نظر اقتصادی زیر بار فشارهای وارده، دچار چنان آشفتگیهایی گردیده بود که دولتهای وقت آن زمان توان هدایت آن را بهسوی دست آوردههای مثبت نداشتند. <br />
<br />
در این برهه برخی از تشکیلات سیاسی که بعدها بهمدت دهها سال بر آینده کشور تأثیرات عمیقی گذاشت، پا به عرصه وجود گذاردند، از جمله [[حزب ملت ایتالیا|حزب ملت]] (۱۹۱۹) که بعدها به [[حزب دموکرات مسیحی ایتالیا|حزب دموکرات مسیحی]] تغییر شکل داد، [[حزب سوسیالیست ایتالیا|حزب سوسیالیست]]، [[حزب کمونیست ایتالیا|حزب کمونیست]] که توسط [[گرامشی]] پایه گذاری شد ([[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]]) و طبقات مبارز که توسط [[موسولینی]] شکل گرفت (۱۹۱۹) و بعداً در سال ۱۹۲۱ به [[حزب فاشیست ملی]] تغییر شکل داد و عامل به قدرت رسیدن [[موسولینی]] شد.<br />
<br />
=== ایتالیا میان دو جنگ ===<br />
<br />
در سال [[۱۹۲۵ (میلادی)]] با ممنوع شدن فعالیت تمامی دیگر احزاب، دوره رژیم [[فاشیست]] آغاز میشود که با سیاست استبدادی و در پوشش ملی گرایی، باعث دگرگونیهای ریشهای در زندگی کشور گردید و آزادیهای سیاسی را محدود نمود. این رژیم برای ممانعت از دشمنی [[کلیسای کاتولیک]]، به توافقی با واتیکان ([[۱۹۲۹ (میلادی)|۱۹۲۹]]) دست یافت. <br />
<br />
در آن سالها اقدامات جدی برای تقویت و توسعه فعالیتهای صنعتی و کشاورزی صورت گرفت. در زمینه سیاست خارجی، موسولینی سعی کرد با اتکا به سیاست توسعه طلبانه و قدرتهای متحد، پرستیژ خود را تثبیت نماید که نقطهٔ اوج آن اتحاد با آلمان و ورود به [[جنگ دوم جهانی]] (۱۹۴۵ - ۱۹۴۰) علیه [[متفقین]] و متعاقباً سقوط رژیم فاشیست بهدنبال ناکامیهای نظامی بود. <br />
<br />
بازسازی دموکراسی و اداره وضعیت سخت کشور پس از پایان جنگ و کوشش در از بین بردن هر آنچه از رژیم فاشیست به ارث مانده بود، باعث شد تا [[مجمع قانون اساسی]] شکل بگیرد. <br />
<br />
در دوم [[ژوئیه]] سال [[۱۹۴۶ (میلادی)|۱۹۴۶]]، و بهدنبال انجام همهپرسی «جمهوری ایتالیا» متولد شد و این تاریخ تبدیل به جشن ملی شد. قانون اساسی جدید از تاریخ اول ژانویه [[۱۹۴۸ (میلادی)|۱۹۴۸]] رسمیت یافته و به مرحله اجرا در آمد.<br />
<br />
ایتالیا بعد از جنگ، تلاش زیادی برای نزدیکی به کشورهای غرب انجام داد و در این راستا به ”[[اتحاد آتلانتیک]]” ملحق شد که سازمانی نظامی دفاعی است که به ابتکار [[آمریکا]] شکل گرفت و اکثر کشورهای [[اروپایی غربی]] نیز به آن پیوستند. <br />
<br />
در سطح اروپا، ایتالیا در آن دوره از جمله کشورهایی بود با حداکثر توان در راستای یکپارچگی اروپا در طی مراحل مختلف آن، چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی کوشش نمود. <br />
<br />
از اول ژانویه [[۱۹۹۹ (میلادی)]]، ایتالیا از جمله ۱۱ کشوری است که واحد پولی [[یورو]] را به عنوان پول واحد بر گزید.<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
[[پرونده:Satellite image of Italy in March 2003.jpg|بندانگشتی|280px|تصویر ماهوارهای از ایتالیا]]<br />
ایتالیا در جنوب اروپا با مختصات جغرافیایی تقریبی ۵۰ ۲۲ شمالی، ۳۰ ۱۲ شرقی قرار دارد.<br />
<br />
مساحت کل آن ۳۰۱۳۲۳ کیلومتر مربع (تقریباً یک پنجم [[ایران]]) است که از آن ۲۹۴۰۲۹ کیلومتر مربع خشکی و ۷۲۱۰ کیلومتر مربع آب است. ۷۶۰۰ کیلومتر ساحل دارد.<br />
<br />
نکتهٔ جالب در مورد نقشهٔ کشور ایتالیا این است که نقشهٔ این کشور شبیه [[چکمه]] میباشد.<br />
<br />
جزایر [[ساردنی]] و [[سیسیل]] در دریای مدیترانه نیز جزو ایتالیا است.<br />
<br />
مرزهای این کشور ۲۹۳۲۱ کیلومتر است. با کشورهای زیر مرز مشترک دارد:<br />
* [[اتریش]]: ۴۳۰ کیلومتر<br />
* [[فرانسه]]: ۴۸۸ کیلومتر<br />
* [[واتیکان]]: ۳٫۲ کیلومتر (واتیکان در داخل شهر رم پایتخت ایتالیا قرار دارد)<br />
* [[سان مارینو]]: ۳۹ کیلومتر (کشور سان مارینو در شمال ایتالیا و در دل [[ایالت امیلیا رومانیا]] قرار دارد)<br />
* [[اسلوونی]]: ۲۳۲ کیلومتر<br />
* [[سوئیس]]: ۷۴۰ کیلومتر<br />
<br />
آب و هوای ایتالیا مدیترانهای است. در شمال به دلیل وجود [[رشتهکوه آلپ]] سرد، در جنوب خشک و در کل کشوری تقریباً گرم است.<br />
<br />
بلندترین نقطه آن [[کوه مونته بیانکو]] با ارتفاع ۴۸۰۸ متر از سطح دریا و کمترین ارتفاع آن دریای مدیترانهاست.<br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
کشور ایتالیا از نظر جغرافیایی به ۲۰ ناحیه تقسیم می شود که ۵ تا از آن ها دارای نوعی خودمختاری در وضع قوانین محلی می باشند.<br />
<br />
از سوی دیگر ایتالیا به ۱۱۰ استان و ۸٬۱۰۰ شهرداری تقسیم می شود. علاوه بر این در سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۵ شهر ایتالیا به عنوان [[ابرشهر]] ([[متروپولیس]]) در نظر گرفته شدند که البته این تقسیمات جدید هنوز به جرحله رسمی و اجرایی نرسیده است.<br />
<br />
{{نقشه کلیکخور ایتالیا}}<br />
<br />
{| class="sortable wikitable" style="text-align:right; width:45%" align="right"<br />
|-<br />
! [[فهرست ناحیههای ایتالیا|ناحیهها]] !! مرکز!! مساحت (کیلومتر مربع) !! مساحت (مایل مربع) !! جمعیت<br />
|-<br />
| [[آبروتزو]] || [[لاکوئیلا]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۰٬۷۶۳<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۱۵۶<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۳۴۲٬۱۷۷<br />
|-<br />
| [[واله دائوستا]]* || [[ائوستا]]<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۲۶۳<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۲۶۰<br />
| style="text-align:right" | ۱۲۸٬۱۲۹<br />
|-<br />
| [[آپولیا]] || [[باری (ایتالیا)|باری]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۹٬۳۵۸<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۴۷۴<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۰۹۰٬۵۷۷<br />
|-<br />
| [[باسیلیکاتا]] || [[پوتنزا]]<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۹۵<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۸۵۹<br />
| style="text-align:right" | ۵۸۷٬۶۸۰<br />
|-<br />
| [[کالابریا]] || [[کاتانزارو]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۵٬۰۸۰<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۸۲۲<br />
| style="text-align:right" | ۲٬۰۱۱٬۵۳۷<br />
|-<br />
| [[کامپانیا]] || [[ناپل]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۳٬۵۹۰<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۲۴۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۸۳۳٬۱۳۱<br />
|-<br />
| [[امیلیا-رومانیا]] || [[بولونیا]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۲٬۴۴۶<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۶۶۶<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۲۹٬۷۶۶<br />
|-<br />
| [[فریولی ونتزیا جولیا]]* || [[تریسته]]<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۸۵۸<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۰۳۴<br />
| style="text-align:right"|۱٬۲۳۵٬۷۶۱<br />
|-<br />
| [[لاتزیو]] || [[رم]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۷٬۲۳۶<br />
| style="text-align:right" | ۶٬۶۵۵<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۷۲۴٬۳۶۵<br />
|-<br />
| [[لیگوریا]] || [[جنوا]]<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۴۲۲<br />
| style="text-align:right" | ۲٬۰۹۳<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۶۱۶٬۹۹۳<br />
|-<br />
| [[لمباردی]] || [[میلان]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۳٬۸۴۴<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۲۰۶<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۰۹٬۳۴۸<br />
|-<br />
| [[مارکه]] || [[آنکونا]]<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۳۶۶<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۶۱۶<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۵۶۴٬۸۸۶<br />
|-<br />
| [[مولیز]] || [[کامپوباسو]]<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۳۸<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۷۱۳<br />
| style="text-align:right" | ۳۱۹٬۸۳۴<br />
|-<br />
| [[پیمونت]] || [[تورین]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۵٬۴۰۲<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۸۰۸<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۴۵۶٬۵۳۲<br />
|-<br />
| [[ساردنی]]* || [[کالیاری]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۴٬۰۹۰<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۳۰۱<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۶۷۵٬۲۸۶<br />
|-<br />
| [[سیسیل]]* || [[پالرمو]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۵٬۷۱۱<br />
| style="text-align:right" | ۹٬۹۲۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۰۵۰٬۴۸۶<br />
|-<br />
| [[توسکانی]] || [[فلورانس]]<br />
| style="text-align:right" | ۲۲٬۹۹۳<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۸۷۸<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۷۴۹٬۰۷۴<br />
|-<br />
| [[ترنتینو آلتو آدیجه]]* || [[ترنتو]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۳٬۶۰۷<br />
| style="text-align:right" | ۵٬۲۵۴<br />
| style="text-align:right" | ۱٬۰۳۶٬۶۳۹<br />
|-<br />
| [[اومبریا]] || [[پروجا]]<br />
| style="text-align:right" | ۸٬۴۵۶<br />
| style="text-align:right" | ۳٬۲۶۵<br />
| style="text-align:right" | ۹۰۶٬۶۷۵<br />
|-<br />
| [[ونتو]] || [[ونیز]]<br />
| style="text-align:right" | ۱۸٬۳۹۹<br />
| style="text-align:right" | ۷٬۱۰۴<br />
| style="text-align:right" | ۴٬۹۳۶٬۱۹۷<br />
|}<br />
<br />
{{clear}}<br />
<br />
== شهرها ==<br />
{{شهرهای اصلی ایتالیا}}<br />
رم بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر ایتالیا<br />
فلورانس<br />
میلان<br />
رجینا<br />
<br />
== گروههای قومی و نژادی ==<br />
ایتالیاییها. گروههای نژادی [[آلمان|آلمانی]]، [[فرانسوی]] و [[ایتالیایی اسلاوتبار]] در شمال و [[ایتالیایی آلبانیاییتبار]] و [[ایتالیایی یونانیتبار]] نیز در جنوب هستند.در سال [[۲۰۰۵]] نزدیک به ٪۵.۸ از جمعیت ایتالیا خارجیها بودهاند. ۱۱.۴٪ کودکانی که در سال [[۲۰۰۷]] در ایتالیا بدنیا آمدهاند دستکم یکی از والدینشان خارجی بودهاند.در سال ۲۰۰۷ بیشترین مهاجرتها به ایتالیا به ترتیب از[[اروپا|اروپای]] شرقی(۵۲.۰۲٪) [[شمال آفریقا]] (۱۶.۱۷٪) [[آسیا]] (۱۶.۰۸٪) و [[آمریکا لاتین]] (۸.۵٪) بودهاست.<br />
<br />
== زبانها ==<br />
عمده ایتالیاییها رومی تبار هستند و زبانهای رایج در ایتالیا هم تقریباً همگی شاخههایی از [[زبان رومی]] بشمار میروند. با وجود اینکه زبان رسمی ایتالیا زبان ایتالیایی است اما زبانهای پرگویشور دیگری در این کشور وجود دارند که حالتی نیمه رسمی و گاه محلی دارند. بسیاری از این زبانها در معرض نابودی قرار گرفتهاند که شروع مرگ تدریجی اینزبانها به دوره حکومت [[فاشیسم]] بر ایتالیا باز میگردد.<br />
[[زبان ایتالیایی|ایتالیایی]] زبان رسمی این کشور است که از سال ۱۸۶۱ تا کنون این مقام را دارد.<br />
* [[زبان آلمانی|آلمانی]]: آلمانی زبان رسمی [[ایالت خودمختار]] [[تیرول جنوبی]] در [[شمال]] ایتالیا است. همچنین در بخشهایی از [[ایالت بولتزانو]] به دلیل هممرزبودن با [[اتریش]] مردم به این زبان تکلم می کنند.<br />
* [[زبان فرانسوی|فرانسوی]]: در شمال غربی و در [[ایالت وال له داوستا]] به دلیل هم مرز بودن با [[فرانسه]] مردم با این زبان آشنایی دارند.<br />
* [[زبان لیگوری-رومی|لیگوری]]: در مناطق شمالی ایتالیا بویژه شهر جنوا رایج است و بیش از یک میلیون گویشور در ایتالیا دارد. [[گویش جنوایی]] و [[زبان بریگاسکی|بریگاسکی]] از مهمترین گویشهای این زبان در ایتالیا هستند.<br />
* [[زبان اسلوونیایی|اسلوونیایی]]: در شهرهای [[تریسته]] و [[گوریتزیا]] مردم به دلیل همسایگی با [[اسلوونی]] با این زبان آشنایی دارند.<br />
* [[زبان لومبارد|لومباردی]]: در مناطق شمالی ایتالیا بویژه نقاط هممرز با [[سوئیس]] رایج است و بیش از سه میلیون گویشور در ایتالیا دارد.<br />
* [[زبان پیدمونتی|پیدمونتی]]: زبان رایج منطقه [[پیدمونت]] ایتالیاست که بیش از دومیلیون نفر از مردم ایتالیا بدان تکلم میکنند.<br />
* [[زبان ونتی|ونیزی]]: زبان قدیمی منطقه [[ونیز]] که از [[زبانهای رومی]] بشمار میرود و در ایتالیا قریب دو میلیون نفر از اهالی منطقه ونیز و مناطق مجاور بدان تکلم میکنند. این زبان در [[اسلوونی]] نیز رایج است.<br />
* [[زبان ناپولی|ناپلی]]: زبان رایج منطقه جنوب ایتالیا بویژه نواحی [[پالرمو]] و [[ناپولی]] است که بیش از شش میلیون نفر از سکنه ایتالیا بدان سخن میگویند. [[گویش ایتالیایی جنوبی]] در واقع گویشی از همین زبان است و نه ایتالیایی.<br />
* [[زبان توسکانی|توسکانی]]: زبان رایج در منطقه توسکانی است که گاهی گویشی از زبان ایتالیایی نیز شمرده میشود. حدود سه میلیون تن به این زبان تکلم میکنند.<br />
* [[زبان ساساری|ساساری]]: این زبان اگرچه تنها ۱۲۵ هزارتن گویشور دارد اما در منطقه خودمختار [[ساردینیا]] زبان رسمی بشمار میرود.<br />
* [[زبان ساردوکمپیدانی|ساردوکمپیدانی]] از زبانهای بومی جنوب ایتالیاست که هنوز نزدیک به یک میلیون گویشور دارد اما بیشتر گویشورانش در مناطق کوهستانی شمال ایتالیا بسر میبرند که این بدلیل سیاستهای فاشیستی ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم بودهاست.<br />
* [[زبان ایتالیایی-یهودی]] از [[زبانهای رومی]] است که در ایتالیا امروزه بیش از دویست تن گویشور ندارد.<br />
<br />
== مذاهب ==<br />
{{bar box<br />
|title=دین در ایتالیا، سال ۲۰۰۱<ref>[http://www.statistics.gov.uk/cci/nugget.asp?id=954 Religious Populations] Office for National Statistics</ref><br />
|titlebar=#ddd<br />
|left1=دین<br />
|right1=درصد<br />
|float=left<br />
|bars=<br />
{{bar percent|مسیحیت|blue|91.6}}<br />
{{bar percent|''بدون دین''|gray|5.8}}<br />
{{bar percent|اسلام|#009000|1.9}}<br />
{{bar percent|[[بودیسم]]|#013220|0.3}}<br />
{{bar percent|[[هندوئیسم]]|#FF4500|0.2}}<br />
{{bar percent|[[سیکیسم]]|#FFDF00|0.1}}<br />
{{bar percent|یهودیت|#0047AB|0.1}}<br />
}}<br />
حاکمیت و اکثریت با [[مسیحیت]] [[کاتولیک]] است، ولی [[پروتستان|پروتستانها]]، [[یهودی|یهودیها]] و [[مسلمان|مسلمانان]] (که اکثراً مهاجر هستند) نیز در این کشور زندگی میکنند. ۹۱.۶٪ جمعیت ایتالیا مسیحی و بیشتر [[کاتولیک]] هستند که یک سوم آنها (۳۶.۸٪) عضو فعال هستند.امروزه ۸۲۵۰۰۰ نفر مسلمان در ایتالیا زندگی میکنند که (۱.۴٪)<br />
جمعیت ایتالیا را تشکیل میدهند که از بین آنها فقط۵۰۰۰۰ نفر ملیت ایتالیایی دارند.<br />
<br />
== اقتصاد ==<br />
از جمله مهمترین صنایع کشور میتوان به صنایع فلزکاری، ماشینآلات، شیمیایی، وسائط نقلیه، مواد غذایی و مشروبات، منسوجات و البسه، هواپیماسازی، کشتیسازی، پتروشیمی، الکتریکی، اتمی و جنگافزار اشاره نمود. گندم، جو، سیبزمینی، چغندرقند، سیب، ذرت، برنج، انگور، ماهی، گاو و خوک نیز مهمترین محصولات کشاورزی و دامپروری کشور را تشکیل میدهند.<br />
<br />
سرانه زمین مزروعی برای هر نفر بالغ بر ۳۲/۰ هکتار است. تولید سالیانه گوشت گاو ۴۰۰/۱ هزار تن، گوشت خوک ۵۰۰/۱ هزار تن، گوشت گوسفند ۹۰۰/۱۵۴ تن و ۸۰۶ هزار تن صید ماهی است. تولید سالیانه نیروی الکتریسیته نیز معادل ۱/۲۴۱ میلیارد کیلووات ساعت است.<br />
<br />
== گردشگری ==<br />
<br />
ایتالیا در مرکز دریای مدیترانه واقع شدهاست، دریایی که تولد تمدنهای بسیاری را بخود دیدهاست. <br />
ایتالیا دارای تاریخی غنی از تماسها و تبادلاتی میباشد که بر مردم، اقتصاد و فرهنگش تأثیر گذاشتهاست.<br />
<br />
[[فنیقی|فنیقیها]]، [[یونانی|یونانیها]]، [[کارتاژ|کارتاژها]]، [[اعراب]] و [[نورمن|نورمنها]] از جمله مللی میباشند که در طول سدهها با تأثیر گذاشتن بر فرهنگ محلی ایتالیا، باعث گردیدهاند تا ایتالیا بطور فوق العادهای غنی از آثار معماری و هنری میباشد.<br />
<br />
بر اساس محاسبهای که یونسکو انجام داده، بیش از نیمی از میراث فرهنگی جهان در کشور ایتالیا واقع شدهاست، کشوری کوچک که مساحتش فقط ۰/۲۵ ٪ از کل خشکیهای جهان است.<br />
<br />
نشانههای باقیمانده از گذشته، آثار هنری و تنوع فوق العاده طبیعت در [[شبه جزیره ایتالیا]] از جمله عوامل جذب توریست به این کشور میباشد که امروزه یکی از توریستیترین کشورهای جهان بشمار میآید.<br />
<br />
رم، [[فلورانس]]، ونیز و بسیاری شهرهای دیگر، از جمله مقصدهای هنری هستند که برنامه هر بازدید کنندهای از شبه جزیره ایتالیا را تشکیل میدهند. در کنار این شهرهای بزرگ و معروف، میراثهای فرهنگی پنهانی هم در شهرهایی با تاریخ هزار ساله وجود دارند که البته در مسیر اصلی بازدیدها قرار ندارند و علیرغم اینکه کمتر شناخته شدهاند، اما به همان اندازه شهرهای هنری ایتالیا دارای جذابیت میباشند. <br />
<br />
شناخت ایتالیا با بازدید از شهرهای معروف و موزهها و میادین آن کافی نیست، بلکه برای نیل به این مهم، باید دنیای رنگارنگ به اصطلاح ایتالیای کوچک را که غنی از زیباییهای طبیعی و هنری بی حساب و صدها مرکز شهری کوچک و متوسط که برخی از آنها پایتختهای باستانی با آثاری اصیل و بی نظیر میباشند، نیز در نوردید. <br />
<br />
برای تکمیل این شناخت البته باید دسرها و غذاهای ایتالیا را هم تجربه کرد. غنا و تنوع رسوم و لهجهها در هر گوشه از کشور به آسانی قابل تشخیص میباشد. غذاهای ایتالیایی آینده این تنوع است. بخاطر همین تنوع منطقهای میباشد که ایتالیا تبدیل به یکی از اصلیترین قطبهای توریسم بینالمللی شدهاست. از جمله دیگر عواملی که در پیشرفت صنعت توریسم در این کشور زیبا نقش داشتهاند میتوان به نزدیکی ایتالیا به کشورهای صنعتی مرکز و شمال غرب اروپا، وجود وسایل ارتباطی سریع و اقتصادی با دیگر قارهها و سطح عالی امکانات پذیرش توریست که کمتر کشوری از آن برخوردار میباشد، اشاره نمود.<br />
<br />
هر ساله بطور میانگین حدود بیست میلیون گردشگر خارجی از ایتالیا بازدید میکنند و این رقم طبیعتاً علاوه بر میلیونها ایتالیایی میباشد که کشورشان را برای گذراندن تعطیلاتشان انتخاب میکنند و البته در این انتخاب، تکیه بر سی و پنج هزار واحد اقامتی موجود در کشور که دارای تقریباً دو میلیون تخت میباشند، دارند. <br />
<br />
توریسم در عمل یکی از مهمترین منابع اقتصادی ایتالیا به شمار میرود که حدود ۵/۵٪ از تولید داخلی کشور را به خود اختصاص دادهاست و این به معنای آنست که از نظر ارزش بالاتر از کل تولید بخش کشاورزی قرار دارد.<br />
<br />
'''سینمای ایتالیا'''<br />
صنعت سینمای ایتالیا از اعتبار خوبی در سراسر جهان برخوردار است. گواه آن جوایزی است که ساختههایش در فستیوالهای متعدد و بینالمللی دریافت میکند.<br />
=== قوهٔ مقننه ایتالیا ===<br />
<br />
مجلس نمایندگان ایتالیا: ۶۳۰ نفر<br />
<br />
مجلس سنا ایتالیا: ۳۱۵ نفر<br />
<br />
== ارتش ==<br />
* [[نیروی زمینی]]: ۲۳۰٬۰۰۰ نفر<br />
<br />
۱۹۲۰ دستگاه [[تانک]]<br />
* [[نیروی هوایی]]: ۷۶٬۰۰۰ نفر<br />
<br />
۴۴۹ فروند [[هواپیمای جنگی]]<br />
* [[نیروی دریایی]]: ۴۸٬۰۰۰ نفر<br />
<br />
۱ فروند [[ناو هواپیمابر]]، ۸ فروند [[زیردریایی]]، ۱ فروند [[ناو موشکانداز]]، ۳ فروند [[رزمناو]]، ۲۴ فروند [[ناوشکن]]<br />
<br />
== جستارهای وابسته ==<br />
* [[برج پیزا]]<br />
* [[فهرست ناحیههای ایتالیا]]<br />
* [[فهرست استانهای ایتالیا]]<br />
* [[فهرست شهرهای ایتالیا]]<br />
* [[آثار تاریخی ایتالیا]]<br />
* [[مشاهیر ایتالیا]]<br />
* [[فوتبال ایتالیا]]<br />
* [[حزب کمونیست ایتالیا]]<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
== پیوند به بیرون ==<br />
{{ویکیسفر}}<br />
{{ویکیانبار|italy|ایتالیا}}<br />
<br />
=== وبگاههای دولت ایتالیا ===<br />
* [http://www.ambteheran.esteri.it/ambasciata_teheran وبگاه سفارت ایتالیا در تهران]<br />
* [http://www.italia.gov.it وبگاه دولت ایتالیا] <br />
* [http://www.quirinale.it وبگاه ریاست جمهوری ایتالیا]<br />
* [http://www.senato.it وبگاه مجلس سنای ایتالیا]<br />
* [http://www.camera.it وبگاه مجلس نمایندگان ایتالیا]<br />
* [http://www.Cortecostituzionale.it دیوان عالی کشور ایتالیا]<br />
* [http://www.palazzochigi.it/governo/index.html اطلاعات در مورد قوه مجریه ایتالیا]<br />
<br />
== پانویس ==<br />
* [http://www.ambteheran.esteri.it/ambasciata_teheran وبگاه سفارت ایتالیا در تهران]<br />
* [http://www.italia.gov.it وبگاه دولت ایتالیا] <br />
* [http://www.quirinale.it وبگاه ریاست جمهوری ایتالیا]<br />
* [http://www.senato.it وبگاه مجلس سنای ایتالیا]<br />
* [http://www.camera.it وبگاه مجلس نمایندگان ایتالیا]<br />
* [http://www.Cortecostituzionale.it دیوان عالی کشور ایتالیا]<br />
* [http://www.palazzochigi.it/governo/index.html اطلاعات در مورد قوه مجریه ایتالیا]<br />
* [http://Italytourist.com/ ایتالی توریست]<br />
* [http://worldwar2.com/ ایتالیا در جنگ جهانی]<br />
* [[:w:en:Italy/|ویکیپدیای انگلیسی]]<br />
* [[:w:it:Italia/|ویکیپدیای ایتالیایی]]<br />
* [http://gitipedia.com/ ایتالیا]<br />
<br />
{{موضوع اروپا}}<br />
{{کشورهای اتحادیه اروپا}}<br />
{{اعضای ناتو}}<br />
{{گروه هشت}}<br />
{{حماسههای منظوم جهان}}<br />
{{سازمان امنیت و همکاری اروپا}}<br />
{{کشورهای مستقل اروپا}}<br />
{{گروه بیست}}<br />
{{کشورهای گروه هشت}}<br />
{{سازمانهای اطلاعاتی جهان}}<br />
<br />
[[رده:ایتالیا]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۸۶۱ (میلادی)]]<br />
[[رده:جمهوریها]]<br />
[[رده:کشورهای آفریقا]]<br />
[[رده:کشورهای آلپ]]<br />
[[رده:کشورهای اروپایی]]<br />
[[رده:کشورهای ساحلی مدیترانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه اروپا]]<br />
[[رده:کشورهای عضو جی ۸]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو ناتو]]<br />
[[رده:کشورهای گروه ۲۰]]<br />
[[رده:لیبرال دموکراسی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86&diff=14415غرجستان2015-12-16T17:22:01Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div><br />
در [[افغانستان]] امروز، این منطقه که نام اصلی آن «غَرشِستان» می باشد. در لسان محاوره ای [[غرجستان]] نیز نامیده می شود. غرشستان از طرف غرب به [[هرات]]، از طرف شرق به [[غرور]]، از شمال به [[مرو]] و از سمت جنوب به [[غزنه]] محدود است. <ref> [[معجم البلدان]]، [[یاقوت حموی]]، ج3، ص381</ref><br />
<br />
'''غرجستان''' سرزمینی کوهستانی در خاور [[بادغیس]] و جایی که [[مرغاب]] سرچشمه میگیرد است.<br />
<br />
جغرافینویسان پیشین [[عرب]] آن ناحیه را ''غرجالشار'' نامیدهاند. پادشاهان آن ناحیه موسوم بود به «شار» و به گفته [[مقدسی]] واژ «غرج» در زبان اهالی آن ناحیه به معنی کوهستان و بنابراین غرجالشار به مفهوم ''کوهستان پادشاه'' است. در اواخر سدههای میانه آن سرزمین را ''غرجستان'' میگفتند و در بیان جنگهای [[مغول]] نیز به همین یاد شده است. یاقوت گوید غرجستان بیشتر به صورت ''غرشستان'' و ''غرستان'' نوشته میشود و بیشتر با [[غورستان]] که سرزمینی در خاور غرجستان است اشتباه میگردد.<ref>{{یادکرد |کتاب=جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی |نویسنده=لسترنج |ترجمه=محمود عرفان |ناشر=شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |چاپ=سوم |شهر=|صفحه=ص۴۴۲ |سال=۱۳۶۷ |شابک=}}</ref><br />
<br />
اهالی ولایت غرچستان را غرچ میگفتند. غرچ یک اصطلاح قومی است که تا به امروز به شکل [[غلج]] در [[آسیای مرکزی]] باقیمانده که در مورد سکنه [[آریایی]] ولایت کوهستانی سمت بالایی [[آمودریا]] به کار میبرند. این اصطلاح به گمان [[توماشک]] از کلمه گَر(کوه) [[زبان باختری]] قدیم مشتق است.<ref>{{یادکرد |کتاب=تذکره جغرافیای تاریخی ایران |نویسنده=و.بارتولد |ناشر=توس |چاپ=سوم |شهر=تهران|صفحه=ص۷۵ |سال=۱۳۷۲ |شابک=}}</ref><br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|2}}<br />
<br />
[[رده:تاریخ آسیای مرکزی]]<br />
[[رده:تاریخ افغانستان]]<br />
[[رده:تاریخ ایران]]<br />
[[رده:کشورهای قدیم در آسیای مرکزی]]<br />
[[رده:مذهب بودا در افغانستان]]<br />
[[رده:منطقههای افغانستان]]<br />
[[رده:هزارهجات]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%86&diff=14414غزنین2015-12-16T17:21:47Z<p>Re.gharahi: «غزنین» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[غزنه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%86&diff=14413غزنین2015-12-16T17:21:33Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به غزنه</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[غزنه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%87&diff=14412غزنه2015-12-16T17:20:15Z<p>Re.gharahi: «غزنه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''غزنی''' شناخته شده با نام تاریخی '''غزنین''' و '''غزنه'''، شهری است در مرکز شرقی افغانستان. این شهر با جمعیت تقریبی ٢٣٢٣٠٠٠ نفر و در ارتفاع ۲۲۱۹ متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر مرکز ولایت غزنی است. [[شاهراه کابل – قندهار]] که شهرهای شمالی را به شهرهای جنوبی افغانستان وصل می کنید از این شهر نیز می گذرد.ساکنان شهر غزنی را «غزنوی» و در گویش عامه «غزنیچی» مینامند. در پیرامون غزنی آرامگاههای چند تن از شاعران و دانشمندان ازجمله آرامگاه [[ابوریحان بیرونی]] واقع شدهاست. ویرانههای غزنهٔ کهن، یعنی پایتخت دودمان [[غزنویان]]، در شمال شرقی این شهر به فاصلهٔ پنج کیلومتری از آن قرار دارد. <br />
غزنی همچنین به داشتن [[مناره|منارههای]] ستاره شکلی از سده دوازدهم میلادی مشهور است. این منارهها باقیماندهٔ مسجد [[بهرامشاه]] هستند. اطراف این منارهها با طرحهای هندسی و با آیات قرآن با [[خط کوفی]] مزین بودهاست. قسمت گنبد آنها خراب شدهاست. بر اساس تصویب اجلاس سال ۲۰۰۷ وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی، غزنی پایتخت فرهنگی [[جهان اسلام]] در سال ۲۰۱۳ خواهد بود.<br />
<br />
بیش از ۷۰ درصد مردم این شهر پارسیزبانند و ترکیب جمعیتی شهر غزنین شامل ۵۰٪ [[تاجیک]] ٬ ۲۵٪ [[پشتون]] ٬ ۲۰٪ [[هزاره]] و ۵٪ [[هندو]] میباشد.<ref>{{Cite web<br />
|url=http://www.aims.org.af/afg/dist_profiles/unhcr_district_profiles/centra/ghazni/ghazni_city.pdf<br />
|title=UNHCR Sub-Office Central Region, District Profile<br />
|accessdate=2007-07-15<br />
|format=PDF}}</ref><ref>{{cite web |url=http://ngm.nationalgeographic.com/ngm/0311/feature2/images/mp_download.2.pdf |title=2003 National Geographic Population Map |format=PDF |work= Thomas Gouttierre, Center For Afghanistan Studies, [[دانشگاه نبراسکا در لینکلن|University of Nebraska]] at Omaha; Matthew S. Baker, Stratfor |publisher=[[انجمن جغرافیای ملی|National Geographic Society]] |year=2003 |accessdate=2011-04-11}}</ref><br />
<br />
== نام ==<br />
نام غزنه تلفظی در [[زبانهای ایرانی شرقی]] است از واژه گَنزَک که در زبانهای ایرانی قدیم به معنای [[گنج]] بودهاست و نام غزنه پس از روی دادن [[جایگشت آوایی]] گنزک/گزنک به شکل کنونی در آمدهاست.<ref>Gibb, H. A. R. 1954. The encyclopaedia of Islam. Leiden: Brill. Entry: Ghazna, written by C. E. Bosworth.</ref><br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
[[پرونده:Ghazni_City_during_1839-42.jpg|چپ|200px|بندانگشتی|غزنین در ۱۸۳۹ میلادی، دوران [[جنگ اول افغان و انگلیس]]]]<br />
بر طبق گفته های کلادیوس بطلیموس دانای رومی- یونانی مقیم مصر غزنی در عهد باستان یک بازار کوچک بود. در قرن ششم قبل از میلاد سیروس دوم؛پادشاه وقت خاندان هخامنشی غزنی را تصرف کرده و آن را شامل قلمرو امپراتوری پارس کرد.<ref name="Ghazni- Infoplease.com">[http://www.infoplease.com/ce6/world/A0820705.html اطلاعات غزنی]،.</ref><br />
<br />
تا سده هفتم میلادی غزنی یکی از مراکز بوادیی در آسیای مرکزی بود. با ورد ارتش اعراب مسلمان در منطقه مردم این شهر به [[اسلام]] دعوت شدند. اما مخالفت ها با دین جدید باعث شد تا [[یقوب لیث صفاری]] از [[زرنج]] این شهر را به زور تصرف و قوانین اسلام را در آنجا حاکم کند. غزنی در سال 341 هجری شمسی به عنوان [[پایتخت]] سلسله [[غزنویان]] انتخاب شد.<br />
در قرن 11 میلادی غزنی یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی ادبی پارسی در منطقه بود. علاقه ادبی سلطان [[محمود غزنویی]] باعث شده بود تا بسیاری از شاعران و فیلسوفان [[پارسی]] در [[دربار]] او مشغول باشند.<ref name="test">[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 ادبیات پارسی]، سایت بریتانیکا(انگلیسی).</ref><br />
<br />
غزنه از پیش از اسلام مرکز [[زابلستان]] بوده و مردم آن از آغاز [[ایرانیتبار]] بودهاند.<ref>همان.</ref> زابلستان در [[شاهنامه]] فردوسی به عنوان کانون پهلوانان از اهمیت زیادی برخوردار است.<ref>همان.</ref><br />
<br />
غزنه از دوران پس از اسلام نیز شهری بزرگ در [[خراسان بزرگ|خراسان]] بوده، و از جملهٔ آبادترین و زیباترین شهرهای [[آسیا]] به شمار میآمدهاست. این شهر هزار باب مدرسه داشته است، و مرکز تجمع دانشمندان بسیاری مانند [[ابوریحان بیرونی]]، [[فردوسی]]، [[ابوالفضل بیهقی]]، [[عبدالحی گردیزی]]، [[سنایی]]، [[مسعود سعد سلمان]]، [[عنصری]] و [[فرخی سیستانی]] بودهاست.<br />
غزنی پایتخت سلطنت [[غزنویان]] در سالهای (۱۱۸۷-۹۷۵ میلادی) بود و [[سلطان محمود غزنوی]] سالها در آبادی و گسترش آن کوشید. در دهههای نخست سده یازده میلادی غزنی مهمترین کانون [[ادبیات پارسی]] بود و این نتیجه کوششهای سلطان محمود غزنوی بود که انجمنی از دانشوران، فیلسوفان و شاعران را به گرد تختگاه خود گرد هم آوردهبود.<ref>Encyclopædia Britannica: [http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 Persian literature], retrieved </ref><br />
<br />
در جنگهایی که میان افغانها و انگلستان در سالهای ۱۸۴۲ - ۱۸۳۸ م. واقع شد، غزنی به تصرف انگلیسیها درآمده بود.<br />
[[پرونده:Ghazni123.jpg|بندانگشتی|400px|بالاحصار شهر غزنی]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
شهر غزنی در شمال ولایت غزنی قرار دارد. این شهر مانند مانند اکثر مناطق افغانستان در محصار کوه ها بوده و داری آب و هوای خیلی گرم در تابستان و خیلی سرد در زمستان می باشد.<br />
<br />
<br />
== مکانهای تاریخی غزنین ==<br />
* ارگ غزنی<br />
* منارههای غزنی <br />
* قصر [[سلطان مسعود غزنوی]]<br />
* مقبرهٔ [[سبکتگین]]، بنیانگذار دودمان غزنوی<br />
* مقبرهٔ سلطان محمود غزنوی<br />
* مقبرهٔ [[سنایی غزنوی]]<br />
* [[تپه سردار]]<br />
* [[مقبرهء محمد شریف خان]]<br />
مکانهای دیدنی دورهٔ غزنوی:<br />
* باغ پیروزی: باغی که محل نشاط و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بودهاست. مقبرهٔ سلطان محمود نیز بر طبق وصیت خودش در آن باغ است.<br />
* باغ صدهزار یا باغ صدهزاره<br />
* باغ محمودی: باغی که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط آنان بودهاست.<br />
* باغ هزاردرخت: باغی ساختهٔ سلطان محمود.<br />
<br />
حکیم سنایی در [[حدیقةالحقیقه]] غزنی را اینگونه وصف کردهاست: <br />
<br />
{{شعر}}<br />
{{ب| عرصهٔ مملکت چو باغ بهشت | مشک اذفر سرشته با گل و خشت}}<br />
{{ب| خاک مملکت شده کافور | چشم بد باد ازین حوالی دور}}<br />
{{ب| گر ببینی تو ملکت غزنین | باز نشناسی از بهشت برین}}<br />
{{پایان شعر}}<br />
<br />
<blockquote>{{سخ}}</blockquote><br />
<br />
=<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* معجم البلدان<br />
* آنندراج <br />
* فتوحی، دکتر محمود، و محمدخانی، علیاصغر. ''شوریدهای در غزنه، اندیشهها و آثار حکیم سنایی''، انتشارات سخن، تهران، 1385. ISBN:964 - 372 - 171 - x<br />
<br />
این کتاب، در بردارنده مقالهای است با عنوان ''غزنه، زادگاه سنایی''، که توسط دکتر عبدالجبار عابد، عضو [[آکادمی علوم افغانستان]] نوشته شدهاست.<br />
* ویکیپدیای انگلیسی<br />
<br />
== پانوشتهها ==<br />
{{پانویس|۲|اندازه=ریز}}{{ویکیانبار-رده|Ghazni}}<br />
<br />
[[رده:آثار تاریخی افغانستان]]<br />
[[رده:آیین هندو در افغانستان]]<br />
[[رده:باستانشناسی در آسیا]]<br />
[[رده:شهرها در افغانستان]]<br />
[[رده:شهرهای آسیای میانه]]<br />
[[رده:شهرهای راه ابریشم]]<br />
[[رده:شهرهای یونان باستان]]<br />
[[رده:مذهب بودا در افغانستان]]<br />
[[رده:مراکز استان در افغانستان]]<br />
[[رده:مکانهای یونان باستان در آسیای مرکزی]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در ولایت غزنی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3&diff=14411فارس2015-12-16T17:20:00Z<p>Re.gharahi: «فارس» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''سرزمین فارس''' یا '''فارس قدیم''' ناحیه جنوبی ایران منتهی به خلیج فارس که اشتراکات تاریخی، اقلیمی، فرهنگی و بخصوص گویشی دارند و شامل استانهای [[استان فارس|فارس]]، [[استان بوشهر|بوشهر]]، [[استان کهگیلویه و بویراحمد|کهگیلویه و بویراحمد]]،<br />
[[استان هرمزگان]] و جنوب شرق [[استان خوزستان]] و بخش غربی [[استان کرمان]] میباشد که آنرا خاستگاه [[زبان فارسی]] و میراث دار [[پارسی میانه]] میدانند.<ref name="Iranica1">{{یادکرد |شهر= New York |کتاب= Encyclopædia Iranica |نویسنده= Skjaervo, Prods Oktor|زبان=en |مقاله= [http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v13f4/v13f4001c.html IRAN vi, continued] |نشریه=Columbia University |تاریخ=2006-10-25 }} Retrieved on 2009-04-08.</ref><ref name="Iranica2">{{یادکرد|شهر= New York|کتاب= Encyclopædia Iranica|نویسنده= SWindfuhr, Gernot|نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=en |مقاله= [http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v9f3/v9f393c.html#viii FARROḴZĀD,FORŪḠ-ZAMĀN] |ژورنال= |نشریه=Columbia University |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}} Retrieved on 2009-04-08.</ref><ref name="salami2004">Salami, A. , 1383 [[گاهشماری ایران|AP]] / 2004 [[گاهشماری میلادی|AD]]. Ganjineye guyeššenâsiye Fârs (The treasury of the dialectology of Fars). First Volume, [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی]]. [http://persianacademy.ir/fa/ganjifars01.aspx] ISBN 964-7531-32-X {{fa icon}}</ref><ref name="salami2005">Salami, A. , 1384 [[گاهشماری ایران|AP]] / 2005 [[گاهشماری میلادی|AD]]. Ganjineye guyeššenâsiye Fârs (The treasury of the dialectology of Fars). Second Volume, The academy of Persian language and literature. [http://persianacademy.ir/fa/ganjifars02.aspx] ISBN 964-7531-39-7 {{fa icon}}</ref><ref name="salami2006">Salami, A. , 1385 [[گاهشماری ایران|AP]] / 2006 [[گاهشماری میلادی|AD]]. Ganjineye guyeššenâsiye Fârs (The treasury of the dialectology of Fars). Third Volume, The academy of Persian language and literature. [http://persianacademy.ir/fa/ganjifars03.aspx] ISBN 964-7531-54-0 {{fa icon}}</ref><ref name="salami2007">Salami, A. , 1386 [[گاهشماری ایران|AP]] / 2007 [[گاهشماری میلادی|AD]]. Ganjineye guyeššenâsiye Fârs (The treasury of the dialectology of Fars). Forth Volume, The academy of Persian language and literature. [http://persianacademy.ir/fa/s1504871.aspx] ISBN 978-964--7531-73-3 {{fa icon}}</ref> که تا امروزه نیز بخصوص از جهت فرهنگی و زبانی از تشخص و تمایز برخوردار است.<br />
<br />
در سال ۵۵۸ پیش از میلاد پادشاهی [[کوروش بزرگ]] (کوروش دوم) در [[انشان]] (فارس) و خوزستان آغاز شد و پایتخت [[هخامنشیان]] به [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] منتقل شد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref><br />
== جغرافیای تاریخی فارس ==<br />
{{اصلی|جغرافیای تاریخی فارس}}<br />
'''فارس قدیم''' یا '''ایالت فارس''' از جهت تاریخ سیاسی در دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی یک ایالت بوده و شامل استانهای [[استان فارس|فارس]] کنونی، [[استان بوشهر|بوشهر]]، [[استان هرمزگان]]، [[استان کهگیلویه و بویراحمد]] و حتی [[استان یزد]] و [[شهرستان بهبهان]] از [[استان خوزستان]] بودهاست. [[ابن حوقل]] حدود این ایالت را از مشرق به [[کرمان]]، از مغرب به [[خوزستان]] و از شمال به بیابان منتهی به [[خراسان]] و قسمتی از [[اصفهان]] و از جنوب همجوار [[خلیج فارس]] دانستهاست. منطقه فارس تا قرن اخیر نیز در تقسیمبندی سیاسی با تفاوتهایی نسبت به گذشته ایالتی یکپارچه محسوب میشد.<br />
<br />
== منابع ==<br />
* {{یادکرد|نویسنده=نهچیری، عبدالحسین|کتاب=جغرافیای تاریخی شهرها|ترجمه=|چاپ=اول|سال=۱۳۷۰|ناشر=انتشارات مدرسه وابسته به دفتر انتشارات کمک آموزشی|شهر=تهران|شابک=}}<br />
<br />
[[رده:جغرافیای تاریخی فارس]]<br />
[[رده:سرزمینهای کهن شرق]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%87&diff=14410غزنه2015-12-16T17:19:56Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''غزنی''' شناخته شده با نام تاریخی '''غزنین''' و '''غزنه'''، شهری است در مرکز شرقی افغانستان. این شهر با جمعیت تقریبی ٢٣٢٣٠٠٠ نفر و در ارتفاع ۲۲۱۹ متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر مرکز ولایت غزنی است. [[شاهراه کابل – قندهار]] که شهرهای شمالی را به شهرهای جنوبی افغانستان وصل می کنید از این شهر نیز می گذرد.ساکنان شهر غزنی را «غزنوی» و در گویش عامه «غزنیچی» مینامند. در پیرامون غزنی آرامگاههای چند تن از شاعران و دانشمندان ازجمله آرامگاه [[ابوریحان بیرونی]] واقع شدهاست. ویرانههای غزنهٔ کهن، یعنی پایتخت دودمان [[غزنویان]]، در شمال شرقی این شهر به فاصلهٔ پنج کیلومتری از آن قرار دارد. <br />
غزنی همچنین به داشتن [[مناره|منارههای]] ستاره شکلی از سده دوازدهم میلادی مشهور است. این منارهها باقیماندهٔ مسجد [[بهرامشاه]] هستند. اطراف این منارهها با طرحهای هندسی و با آیات قرآن با [[خط کوفی]] مزین بودهاست. قسمت گنبد آنها خراب شدهاست. بر اساس تصویب اجلاس سال ۲۰۰۷ وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی، غزنی پایتخت فرهنگی [[جهان اسلام]] در سال ۲۰۱۳ خواهد بود.<br />
<br />
بیش از ۷۰ درصد مردم این شهر پارسیزبانند و ترکیب جمعیتی شهر غزنین شامل ۵۰٪ [[تاجیک]] ٬ ۲۵٪ [[پشتون]] ٬ ۲۰٪ [[هزاره]] و ۵٪ [[هندو]] میباشد.<ref>{{Cite web<br />
|url=http://www.aims.org.af/afg/dist_profiles/unhcr_district_profiles/centra/ghazni/ghazni_city.pdf<br />
|title=UNHCR Sub-Office Central Region, District Profile<br />
|accessdate=2007-07-15<br />
|format=PDF}}</ref><ref>{{cite web |url=http://ngm.nationalgeographic.com/ngm/0311/feature2/images/mp_download.2.pdf |title=2003 National Geographic Population Map |format=PDF |work= Thomas Gouttierre, Center For Afghanistan Studies, [[دانشگاه نبراسکا در لینکلن|University of Nebraska]] at Omaha; Matthew S. Baker, Stratfor |publisher=[[انجمن جغرافیای ملی|National Geographic Society]] |year=2003 |accessdate=2011-04-11}}</ref><br />
<br />
== نام ==<br />
نام غزنه تلفظی در [[زبانهای ایرانی شرقی]] است از واژه گَنزَک که در زبانهای ایرانی قدیم به معنای [[گنج]] بودهاست و نام غزنه پس از روی دادن [[جایگشت آوایی]] گنزک/گزنک به شکل کنونی در آمدهاست.<ref>Gibb, H. A. R. 1954. The encyclopaedia of Islam. Leiden: Brill. Entry: Ghazna, written by C. E. Bosworth.</ref><br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
[[پرونده:Ghazni_City_during_1839-42.jpg|چپ|200px|بندانگشتی|غزنین در ۱۸۳۹ میلادی، دوران [[جنگ اول افغان و انگلیس]]]]<br />
بر طبق گفته های کلادیوس بطلیموس دانای رومی- یونانی مقیم مصر غزنی در عهد باستان یک بازار کوچک بود. در قرن ششم قبل از میلاد سیروس دوم؛پادشاه وقت خاندان هخامنشی غزنی را تصرف کرده و آن را شامل قلمرو امپراتوری پارس کرد.<ref name="Ghazni- Infoplease.com">[http://www.infoplease.com/ce6/world/A0820705.html اطلاعات غزنی]،.</ref><br />
<br />
تا سده هفتم میلادی غزنی یکی از مراکز بوادیی در آسیای مرکزی بود. با ورد ارتش اعراب مسلمان در منطقه مردم این شهر به [[اسلام]] دعوت شدند. اما مخالفت ها با دین جدید باعث شد تا [[یقوب لیث صفاری]] از [[زرنج]] این شهر را به زور تصرف و قوانین اسلام را در آنجا حاکم کند. غزنی در سال 341 هجری شمسی به عنوان [[پایتخت]] سلسله [[غزنویان]] انتخاب شد.<br />
در قرن 11 میلادی غزنی یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی ادبی پارسی در منطقه بود. علاقه ادبی سلطان [[محمود غزنویی]] باعث شده بود تا بسیاری از شاعران و فیلسوفان [[پارسی]] در [[دربار]] او مشغول باشند.<ref name="test">[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 ادبیات پارسی]، سایت بریتانیکا(انگلیسی).</ref><br />
<br />
غزنه از پیش از اسلام مرکز [[زابلستان]] بوده و مردم آن از آغاز [[ایرانیتبار]] بودهاند.<ref>همان.</ref> زابلستان در [[شاهنامه]] فردوسی به عنوان کانون پهلوانان از اهمیت زیادی برخوردار است.<ref>همان.</ref><br />
<br />
غزنه از دوران پس از اسلام نیز شهری بزرگ در [[خراسان بزرگ|خراسان]] بوده، و از جملهٔ آبادترین و زیباترین شهرهای [[آسیا]] به شمار میآمدهاست. این شهر هزار باب مدرسه داشته است، و مرکز تجمع دانشمندان بسیاری مانند [[ابوریحان بیرونی]]، [[فردوسی]]، [[ابوالفضل بیهقی]]، [[عبدالحی گردیزی]]، [[سنایی]]، [[مسعود سعد سلمان]]، [[عنصری]] و [[فرخی سیستانی]] بودهاست.<br />
غزنی پایتخت سلطنت [[غزنویان]] در سالهای (۱۱۸۷-۹۷۵ میلادی) بود و [[سلطان محمود غزنوی]] سالها در آبادی و گسترش آن کوشید. در دهههای نخست سده یازده میلادی غزنی مهمترین کانون [[ادبیات پارسی]] بود و این نتیجه کوششهای سلطان محمود غزنوی بود که انجمنی از دانشوران، فیلسوفان و شاعران را به گرد تختگاه خود گرد هم آوردهبود.<ref>Encyclopædia Britannica: [http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 Persian literature], retrieved </ref><br />
<br />
در جنگهایی که میان افغانها و انگلستان در سالهای ۱۸۴۲ - ۱۸۳۸ م. واقع شد، غزنی به تصرف انگلیسیها درآمده بود.<br />
[[پرونده:Ghazni123.jpg|بندانگشتی|400px|بالاحصار شهر غزنی]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
شهر غزنی در شمال ولایت غزنی قرار دارد. این شهر مانند مانند اکثر مناطق افغانستان در محصار کوه ها بوده و داری آب و هوای خیلی گرم در تابستان و خیلی سرد در زمستان می باشد.<br />
<br />
<br />
== مکانهای تاریخی غزنین ==<br />
* ارگ غزنی<br />
* منارههای غزنی <br />
* قصر [[سلطان مسعود غزنوی]]<br />
* مقبرهٔ [[سبکتگین]]، بنیانگذار دودمان غزنوی<br />
* مقبرهٔ سلطان محمود غزنوی<br />
* مقبرهٔ [[سنایی غزنوی]]<br />
* [[تپه سردار]]<br />
* [[مقبرهء محمد شریف خان]]<br />
مکانهای دیدنی دورهٔ غزنوی:<br />
* باغ پیروزی: باغی که محل نشاط و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بودهاست. مقبرهٔ سلطان محمود نیز بر طبق وصیت خودش در آن باغ است.<br />
* باغ صدهزار یا باغ صدهزاره<br />
* باغ محمودی: باغی که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط آنان بودهاست.<br />
* باغ هزاردرخت: باغی ساختهٔ سلطان محمود.<br />
<br />
حکیم سنایی در [[حدیقةالحقیقه]] غزنی را اینگونه وصف کردهاست: <br />
<br />
{{شعر}}<br />
{{ب| عرصهٔ مملکت چو باغ بهشت | مشک اذفر سرشته با گل و خشت}}<br />
{{ب| خاک مملکت شده کافور | چشم بد باد ازین حوالی دور}}<br />
{{ب| گر ببینی تو ملکت غزنین | باز نشناسی از بهشت برین}}<br />
{{پایان شعر}}<br />
<br />
<blockquote>{{سخ}}</blockquote><br />
<br />
=<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* معجم البلدان<br />
* آنندراج <br />
* فتوحی، دکتر محمود، و محمدخانی، علیاصغر. ''شوریدهای در غزنه، اندیشهها و آثار حکیم سنایی''، انتشارات سخن، تهران، 1385. ISBN:964 - 372 - 171 - x<br />
<br />
این کتاب، در بردارنده مقالهای است با عنوان ''غزنه، زادگاه سنایی''، که توسط دکتر عبدالجبار عابد، عضو [[آکادمی علوم افغانستان]] نوشته شدهاست.<br />
* ویکیپدیای انگلیسی<br />
<br />
== پانوشتهها ==<br />
{{پانویس|۲|اندازه=ریز}}{{ویکیانبار-رده|Ghazni}}<br />
<br />
[[رده:آثار تاریخی افغانستان]]<br />
[[رده:آیین هندو در افغانستان]]<br />
[[رده:باستانشناسی در آسیا]]<br />
[[رده:شهرها در افغانستان]]<br />
[[رده:شهرهای آسیای میانه]]<br />
[[رده:شهرهای راه ابریشم]]<br />
[[رده:شهرهای یونان باستان]]<br />
[[رده:مذهب بودا در افغانستان]]<br />
[[رده:مراکز استان در افغانستان]]<br />
[[رده:مکانهای یونان باستان در آسیای مرکزی]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در ولایت غزنی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B2%D9%86%D9%87&diff=14409غزنه2015-12-16T17:18:37Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''غزنی''' شناخته شده با نام تاریخی '''غزنین''' و '''غزنه'''، شهری است در مرکز شرقی افغانستان. این شهر با جمعیت تقریبی ٢٣٢٣٠٠٠ نفر و در ارتفاع ۲۲۱۹ متری از سطح دریا قرار دارد. این شهر مرکز ولایت غزنی است. [[شاهراه کابل – قندهار]] که شهرهای شمالی را به شهرهای جنوبی افغانستان وصل می کنید از این شهر نیز می گذرد.ساکنان شهر غزنی را «غزنوی» و در گویش عامه «غزنیچی» مینامند. در پیرامون غزنی آرامگاههای چند تن از شاعران و دانشمندان ازجمله آرامگاه [[ابوریحان بیرونی]] واقع شدهاست. ویرانههای غزنهٔ کهن، یعنی پایتخت دودمان [[غزنویان]]، در شمال شرقی این شهر به فاصلهٔ پنج کیلومتری از آن قرار دارد. <br />
غزنی همچنین به داشتن [[مناره|منارههای]] ستاره شکلی از سده دوازدهم میلادی مشهور است. این منارهها باقیماندهٔ مسجد [[بهرامشاه]] هستند. اطراف این منارهها با طرحهای هندسی و با آیات قرآن با [[خط کوفی]] مزین بودهاست. قسمت گنبد آنها خراب شدهاست. بر اساس تصویب اجلاس سال ۲۰۰۷ وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی، غزنی پایتخت فرهنگی [[جهان اسلام]] در سال ۲۰۱۳ خواهد بود.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/11/091110_a-ghazni-pix.shtml وبگاه فارسی بیبیسی، .عکس: غزنی، 'پایتخت فرهنگی جهان اسلام'، بازیابی در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹]</ref><br />
<br />
بیش از ۷۰ درصد مردم این شهر پارسیزبانند و ترکیب جمعیتی شهر غزنین شامل ۵۰٪ [[تاجیک]] ٬ ۲۵٪ [[پشتون]] ٬ ۲۰٪ [[هزاره]] و ۵٪ [[هندو]] میباشد.<ref>{{Cite web<br />
|url=http://www.aims.org.af/afg/dist_profiles/unhcr_district_profiles/centra/ghazni/ghazni_city.pdf<br />
|title=UNHCR Sub-Office Central Region, District Profile<br />
|accessdate=2007-07-15<br />
|format=PDF}}</ref><ref>{{cite web |url=http://ngm.nationalgeographic.com/ngm/0311/feature2/images/mp_download.2.pdf |title=2003 National Geographic Population Map |format=PDF |work= Thomas Gouttierre, Center For Afghanistan Studies, [[دانشگاه نبراسکا در لینکلن|University of Nebraska]] at Omaha; Matthew S. Baker, Stratfor |publisher=[[انجمن جغرافیای ملی|National Geographic Society]] |year=2003 |accessdate=2011-04-11}}</ref><br />
<br />
== نام ==<br />
نام غزنه تلفظی در [[زبانهای ایرانی شرقی]] است از واژه گَنزَک که در زبانهای ایرانی قدیم به معنای [[گنج]] بودهاست و نام غزنه پس از روی دادن [[جایگشت آوایی]] گنزک/گزنک به شکل کنونی در آمدهاست.<ref>Gibb, H. A. R. 1954. The encyclopaedia of Islam. Leiden: Brill. Entry: Ghazna, written by C. E. Bosworth.</ref><br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
[[پرونده:Ghazni_City_during_1839-42.jpg|چپ|200px|بندانگشتی|غزنین در ۱۸۳۹ میلادی، دوران [[جنگ اول افغان و انگلیس]]]]<br />
بر طبق گفته های کلادیوس بطلیموس دانای رومی- یونانی مقیم مصر غزنی در عهد باستان یک بازار کوچک بود. در قرن ششم قبل از میلاد سیروس دوم؛پادشاه وقت خاندان هخامنشی غزنی را تصرف کرده و آن را شامل قلمرو امپراتوری پارس کرد.<ref name="Ghazni- Infoplease.com">[http://www.infoplease.com/ce6/world/A0820705.html اطلاعات غزنی]،.</ref><br />
<br />
تا سده هفتم میلادی غزنی یکی از مراکز بوادیی در آسیای مرکزی بود. با ورد ارتش اعراب مسلمان در منطقه مردم این شهر به [[اسلام]] دعوت شدند. اما مخالفت ها با دین جدید باعث شد تا [[یقوب لیث صفاری]] از [[زرنج]] این شهر را به زور تصرف و قوانین اسلام را در آنجا حاکم کند. غزنی در سال 341 هجری شمسی به عنوان [[پایتخت]] سلسله [[غزنویان]] انتخاب شد.<br />
در قرن 11 میلادی غزنی یکی از مهم ترین مراکز فرهنگی ادبی پارسی در منطقه بود. علاقه ادبی سلطان [[محمود غزنویی]] باعث شده بود تا بسیاری از شاعران و فیلسوفان [[پارسی]] در [[دربار]] او مشغول باشند.<ref name="test">[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 ادبیات پارسی]، سایت بریتانیکا(انگلیسی).</ref><br />
<br />
غزنه از پیش از اسلام مرکز [[زابلستان]] بوده و مردم آن از آغاز [[ایرانیتبار]] بودهاند.<ref>همان.</ref> زابلستان در [[شاهنامه]] فردوسی به عنوان کانون پهلوانان از اهمیت زیادی برخوردار است.<ref>همان.</ref><br />
<br />
غزنه از دوران پس از اسلام نیز شهری بزرگ در [[خراسان بزرگ|خراسان]] بوده، و از جملهٔ آبادترین و زیباترین شهرهای [[آسیا]] به شمار میآمدهاست. این شهر هزار باب مدرسه داشته است، و مرکز تجمع دانشمندان بسیاری مانند [[ابوریحان بیرونی]]، [[فردوسی]]، [[ابوالفضل بیهقی]]، [[عبدالحی گردیزی]]، [[سنایی]]، [[مسعود سعد سلمان]]، [[عنصری]] و [[فرخی سیستانی]] بودهاست.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/11/091110_a-ghazni-pix.shtml وبگاه فارسی بیبیسی، .عکس: غزنی، 'پایتخت فرهنگی جهان اسلام'، بازیابی در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹]</ref><br />
<br />
غزنی پایتخت سلطنت [[غزنویان]] در سالهای (۱۱۸۷-۹۷۵ میلادی) بود و [[سلطان محمود غزنوی]] سالها در آبادی و گسترش آن کوشید. در دهههای نخست سده یازده میلادی غزنی مهمترین کانون [[ادبیات پارسی]] بود و این نتیجه کوششهای سلطان محمود غزنوی بود که انجمنی از دانشوران، فیلسوفان و شاعران را به گرد تختگاه خود گرد هم آوردهبود.<ref>Encyclopædia Britannica: [http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452843/Persian-literature/277134/The-proliferation-of-court-patronage?anchor=ref997402 Persian literature], retrieved </ref><br />
<br />
در جنگهایی که میان افغانها و انگلستان در سالهای ۱۸۴۲ - ۱۸۳۸ م. واقع شد، غزنی به تصرف انگلیسیها درآمده بود.<br />
[[پرونده:Ghazni123.jpg|بندانگشتی|400px|بالاحصار شهر غزنی]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
شهر غزنی در شمال ولایت غزنی قرار دارد. این شهر مانند مانند اکثر مناطق افغانستان در محصار کوه ها بوده و داری آب و هوای خیلی گرم در تابستان و خیلی سرد در زمستان می باشد.<br />
<br />
<br />
== مکانهای تاریخی غزنین ==<br />
* ارگ غزنی<br />
* منارههای غزنی <br />
* قصر [[سلطان مسعود غزنوی]]<br />
* مقبرهٔ [[سبکتگین]]، بنیانگذار دودمان غزنوی<br />
* مقبرهٔ سلطان محمود غزنوی<br />
* مقبرهٔ [[سنایی غزنوی]]<br />
* [[تپه سردار]]<br />
* [[مقبرهء محمد شریف خان]]<br />
مکانهای دیدنی دورهٔ غزنوی:<br />
* باغ پیروزی: باغی که محل نشاط و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بودهاست. مقبرهٔ سلطان محمود نیز بر طبق وصیت خودش در آن باغ است.<br />
* باغ صدهزار یا باغ صدهزاره<br />
* باغ محمودی: باغی که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط آنان بودهاست.<br />
* باغ هزاردرخت: باغی ساختهٔ سلطان محمود.<br />
<br />
حکیم سنایی در [[حدیقةالحقیقه]] غزنی را اینگونه وصف کردهاست: <br />
<br />
{{شعر}}<br />
{{ب| عرصهٔ مملکت چو باغ بهشت | مشک اذفر سرشته با گل و خشت}}<br />
{{ب| خاک مملکت شده کافور | چشم بد باد ازین حوالی دور}}<br />
{{ب| گر ببینی تو ملکت غزنین | باز نشناسی از بهشت برین}}<br />
{{پایان شعر}}<br />
<br />
<blockquote>{{سخ}}</blockquote><br />
<br />
=<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* معجم البلدان<br />
* آنندراج <br />
* فتوحی، دکتر محمود، و محمدخانی، علیاصغر. ''شوریدهای در غزنه، اندیشهها و آثار حکیم سنایی''، انتشارات سخن، تهران، 1385. ISBN:964 - 372 - 171 - x<br />
<br />
این کتاب، در بردارنده مقالهای است با عنوان ''غزنه، زادگاه سنایی''، که توسط دکتر عبدالجبار عابد، عضو [[آکادمی علوم افغانستان]] نوشته شدهاست.<br />
* ویکیپدیای انگلیسی<br />
<br />
== پانوشتهها ==<br />
{{پانویس|۲|اندازه=ریز}}{{ویکیانبار-رده|Ghazni}}<br />
<br />
[[رده:آثار تاریخی افغانستان]]<br />
[[رده:آیین هندو در افغانستان]]<br />
[[رده:باستانشناسی در آسیا]]<br />
[[رده:شهرها در افغانستان]]<br />
[[رده:شهرهای آسیای میانه]]<br />
[[رده:شهرهای راه ابریشم]]<br />
[[رده:شهرهای یونان باستان]]<br />
[[رده:مذهب بودا در افغانستان]]<br />
[[رده:مراکز استان در افغانستان]]<br />
[[رده:مکانهای یونان باستان در آسیای مرکزی]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در ولایت غزنی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B1%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%87&diff=14408غرناطه2015-12-16T17:17:07Z<p>Re.gharahi: «غرناطه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''گرانادا''' {{اسپانیایی|Granada}} یا '''غرناطه''' مرکز [[گرانادا (استان)|استان گرانادای]] [[اسپانیا]] است.<br />
<br />
این شهر تا سال ۱۴۹۲ در دست مسلمانان [[اندلس]] بود.<br />
<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{ویکیانبار-رده|Granada}}<br />
{{پانویس}}<br />
* Wikipedia contributors, "Granada," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Granada&oldid=191869235 (accessed February 17, 2008).<br />
<br />
<br />
[[رده:گرانادا]]<br />
[[رده:پایتخت کشورهای سابق]]<br />
[[رده:جوامع تاریخی یهودیت]]<br />
[[رده:شهرهای اسپانیا]]<br />
[[رده:شهرهای دانشگاهی]]<br />
[[رده:شهرهای دانشگاهی در اسپانیا]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%BA%D8%B1%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%87&diff=14407غرناطه2015-12-16T17:16:55Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''گرانادا''' {{اسپانیایی|Granada}} یا '''غرناطه''' مرکز [[گرانادا (استان)|استان گرانادای]] [[اسپانیا]] است.<br />
<br />
این شهر تا سال ۱۴۹۲ در دست مسلمانان [[اندلس]] بود.<br />
<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{ویکیانبار-رده|Granada}}<br />
{{پانویس}}<br />
* Wikipedia contributors, "Granada," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Granada&oldid=191869235 (accessed February 17, 2008).<br />
<br />
<br />
[[رده:گرانادا]]<br />
[[رده:پایتخت کشورهای سابق]]<br />
[[رده:جوامع تاریخی یهودیت]]<br />
[[رده:شهرهای اسپانیا]]<br />
[[رده:شهرهای دانشگاهی]]<br />
[[رده:شهرهای دانشگاهی در اسپانیا]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%AF%D9%86&diff=14406عدن2015-12-16T17:15:43Z<p>Re.gharahi: «عدن» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''عَدَن''' یکی از جنوبیترین شهرهای یمن است، و [[مرکز استان]] [[استان عدن|عَدَن]] در کشور [[یمن]] در [[شبه جزیره عربستان]] است. این شهر در ساحل [[خلیج عدن]] واقع شدهاست. شغل بسیاری از مردم شهر عدن ماهیگیری و کشتی سازی است. عدن یکی از مهمترین بندرگاهای [[یمن جنوبی]] است. <br />
<br />
مورخان تاریخ پیدایش بندر یمن را تا ۵۰۰۰ سال برآورد میکنند. در زمان [[جنگ جهانی دوم]] انگلستان در این بندر چندین پایگاه نظامی احداث کرد و فرودگاه [[شیخ عثمان]] این شهر را برای استقرار هواپیماهای خود مورد استفاده قرار داد. [[بریتانیا]] این شهر را پایگاهی برای نظارت و کنترل بهتر [[اقیانوس هند]] و [[کانال سوئز]] میدانست.<br />
<br />
بعد از [[جنگ جهانی]] دوم، انگلستان یک فرودگاه در شهر [[خرمکسر]] در نزدیکی این شهر احداث کرد و اسکادران هشتم خود را در آنجا مستقر کرد.<br />
<br />
از زمان استقرار نیروهای بریتانیایی در این شهر، مخالفتهای مردمی با حضور انگلستان در این منطقه شکل گرفت و گسترش یافت. در نهایت در بهار ۱۹۶۷ [[ارتش بریتانیا]] این شهر را ترک و از یمن خارج شد.<ref>[http://www.acig.org/artman/publish/article_204.shtml South Arabia and Yemen, 1945-1995] ''By Tom Cooper''</ref><br />
<br />
در سال ۱۹۹۴ این شهر مرکز تجزیهطلبان و مخالفان [[حکومت مرکزی]] بود و تجزیهطلبان آن را به عنوان پایتخت کشور تازه استقلال یافته جمهوری دموکراتیک یمن معرفی کرده بودند؛ ولی با آرام شدن شرایط اجتماعی، این شهر مجدداً به کشور یمن ملحق شد.<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* دکتر: شامی، یحیی ، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* المقحفی، ابراهیم، احمد ، ''(مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ''، منشورات دارالحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).<br />
* صنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، ''(اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ''، منشورات دارالیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).<br />
<br />
<br />
[[رده:عدن]]<br />
[[رده:پایتخت کشورهای سابق]]<br />
[[رده:پایگاههای اتحاد جماهیر شوروی و روسیه]]<br />
[[رده:خلیج عدن]]<br />
[[رده:شهرهای استان عدن]]<br />
[[رده:شهرهای بندری در شبهجزیره عربستان]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در استان عدن]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی ساحلی در یمن]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86&diff=14405عمان2015-12-16T17:15:38Z<p>Re.gharahi: «عمان» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''سلطاننشین عُمان ''' {{به عربی|سلطنة عمان}} کشوری پادشاهی است در شرق [[شبه جزیره عربستان]]. [[پایتخت]] این کشور شهر [[مسقط]] است. عمان از شرق به [[دریای عرب]] و از شمال به [[دریای عمان]] محدود میشود. این کشور از جنوب با [[یمن]] و از غرب با [[عربستان سعودی]] و [[امارت متحده عربی]] همسایه است. عمان همچنین دارای [[مرز (سرحد)|مرز دریایی]] با [[ایران]] است.<ref name="B">عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی.</ref><ref name="D">سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی۱۹۸۸.</ref><br />
<br />
این کشور دارای دو [[برونبوم]] است. قطعهٔ کوچکی از عمان در قسمت جنوبی [[تنگه هرمز]] قرار دارد که [[مسندم]] نام دارد. این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. برون بوم دیگر [[مدحاء]] نام دارد که توسط [[امارات متحده عربی]] احاطه شدهاست.<ref name="B"></ref><br />
<br />
از قرن ۱۷ میلادی عمان دارای سلطنت مستقل بوده است. در قرن ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده است. با کاهش قدرت در قرن بیستم میلادی این کشور تحت تاثیر و نفوذ گسترده [[پادشاهی بریتانیای کبیر]] قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان ارتباطات گسترده نظامی و سیاسی با [[ایالات متحده آمریکا]] و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد ولی سیاست خارجی مستقلی اتخاذ میکند.<br />
حکومت این کشور پادشاهی مطلقه است اما پارلمان نیز نقش قانون گذاری و نظارتی اندکی دارد.<br />
<br />
همانند سایر [[کشورهای عربی خلیج فارس]] منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولید کننده متوسطی است. [[کشاورزی]] و [[ماهیگیری]] نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر [[گردشگری]] است.<br />
<br />
== نام ==<br />
سرزمین فعلی عمان در طول تاریخ به نامهای مختلفی نامیده شدهاست. اما بارزترین نامها مگان و تغییر یافته آن '''مجان''' بودهاست. مجان در زمانهای قدیم تر نام ایالتی در جنوب ایران بوده است که بعدها به آن مکران نیز گفتهاند همین نام را به منطقه عمان فعلی نیز این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی سازی و [[معدن|معادن]] [[مس]] «نحاس» در زبان [[سومریان]] داشتهاست. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بودهاست بخاطر وجود تعداد زیادی از چشمههای آب شیرین در این مناطق. همچنین «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بودهاست در یمن واز آنجا قبائل عربی بعد از ویران شدن [[سد مأرب]] به عمان مهاجرت نمودهاند. اما بعضی از مؤرخین نوشتهاند که علت نام گذاری عمان به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم).<ref> العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)»، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.</ref><ref name="A">دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)»، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.</ref><br />
<br />
== تاریخ ==<br />
'''تاریخ عمان''' به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار بوده است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی و قبرستانهای ولایت [[بریمی]] در منطقه [[ظاهره]] و ولایت [[ابراء]] در [[منطقه شرقیه]] و [[محوت]] در [[منطقه وسطی]] و [[نزوی]] در [[منطقه داخلیه]] و دیگر مناطق [[سلطنت عمان]] و بویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گستردهای در مابین ایران و [[هند]] و [[میانرودان]] داشتهاست واین روابط تجارتی متین بودهاست.<ref name="G">السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان درهزاره سوم قبل از میلاد ===<br />
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست. حسب دلاله گویش سومریان که به ساخت [[کِشتی|کشتی]] و معادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست. هم اکنون نیز مس یکی از منابع اصلی اقتصادی عمان به شما میآید. [[معدن مس صحار]] بعد از بازسازی توسط جانب دولت یکی از معادن مهم کشور است.<ref name="H">دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف ایت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸.</ref><br />
تاریخ عمان نشان میدهد که [[مردم عرب]] از زمانهای قدیم در عمان ساکن شدهاند. «عاد و قبیلهاش» در تپههای شنی (کثبان رملی) و [[تلماسه|تلماسههایی]] که بین عمان و [[استان حضرموت]] قرار دارد زندگی میکردهاند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
=== عمان در دوران ===<br />
در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان پارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه [[قنات]] که به عربی به آن «اَلفَلجَ» و جمع آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار [[نبی الله داوود]] است.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><ref name="D"></ref><br />
<br />
=== عمان در دوران [[ساسانیان]] ===<br />
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودهاست.<ref name="E">دکتر: زاهیة، قدوره، (تاریخ العرب الحدیث)، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۰ میلادی به (عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان و بنی ازد ===<br />
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت [[سبا]] ویران میشود. با ویران شدن [[سد]] شورشی اجتماعی واقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند، وپس از ویرانی وانحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ [[بنی ازد]] به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم [[مالک بن فهم الأزدی]] وارد عمان میشوند. بعد از مدتی وپس از استقرار در عمان بنی ازد دست به نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بیگانهای که در عمان وجود داشتند میزند ودر مدت کوتاهی بنی ازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید واستقرار وامنیت در عمان برقرار نماید واولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند.<ref name="D"></ref><br />
مهمترین جنگ بنی ازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به [[جنگ سلوت]] مشهور است.<br />
[[سلوت]] نام صحرایی است که در آن سپاهیان ازد به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراطوری [[دارا بن داراب]] یا همان [[داریوش سوم]] میجنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان میکند.<ref> المستشار: مانع، محمد، مانع، الموسوعة الخلیجیة (العواصم والمدن الخلیجیة)، ناشر، وکالة باناجة للاعلام، چاپ سال، ۱۹۸۷ میلادی به (عربی).</ref><br />
تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنی ازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام [[آلجلندی]] معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.<ref name="F">لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.</ref><br />
<br />
<br />
== فرمانروایان ==<br />
* ۱ـ [[احمد بن سعید البوسعیدی]]<br />
* ۲ـ [[سعید بن احمد بن سعید]]<br />
* ۳ـ [[حمد بن سعید]]<br />
* ۴ـ [[سلطان بن احمد بن سعید]]<br />
* ۵ـ [[بدر بن سیف]]<br />
* ۶ـ [[سعید بن سلطان بن احمد]]<br />
* ۷ـ [[ثوینی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۸ـ [[سالم بن ثوینی بن سعید]]<br />
* ۹ـ [[عزان بن قیس بن عزان]]<br />
* ۱۰ـ [[ترکی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۱۱ـ [[فیصل بن ترکی بن سعید]]<br />
* ۱۲ـ [[تیمور بن فیصل]]<br />
* ۱۳ـ [[سعید بن تیمور]]<br />
* ۱۴ـ [[قابوس بن سعید]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
کشور عمان دارای شهرستانی [[برونبوم|برونبومی]] است بنام [[مدحاء| شهرستان مدحاء]] که در خاک [[امارات متحده عربی]] واقع شدهاست بطوریکه خاک امارات از چهار جهت این شهرستان را احاطه نمودهاست. جمعیت آن پیرامون ۲٬۶۰۰ نفر میباشد. همچنین دو روستا به نامهای [[شیص]] و [[نحوه]] که از توابع امارة [[شارجه]] از توابع [[امارات متحده عربی]] در وسط خاکهای این شهرستان واقع میباشد.<br />
<br />
کشور پادشاهی ''' عمان ''' دومین کشور بزرگی است در [[شبه جزیره عربستان]] از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان میباشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است ودر اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شدهاست. در بیشتر بخشهای کشور عمان رشتهکوههای بزرگ و سختگذر ''' حجر ''' که از دشتها و [[جلگه|جلگههای]] از رأس [[مسندم]] شروع میشود ودر امتداد امارت [[رأسالخیمه]] و [[فجیره]] و [[سلطنت عمان]] میگذرد تا بیابانها و هامونهای «الجو» امتداد یافتهاست، میپوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ این رشتهکوههای بزرگ که از این مناطق عبور میکند [[کوه حجر]] نامی میشود. در وسط این کوه [[جبل اخضر]] قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر میرسد. ارتفاعات این کوه رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است. این کوه دربین سهل ودشت و تپهماهورهای بزرگ واقع شدهاست.<br />
در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای [[سبخ]] در کرانه [[دریا]]، تا سهل حاصلخیر [[باطنه]] در جنوب شرقی و [[مسقط]]، واز صحرای پهناور [[ربعالخالی]] تا حدود کوههای سرسبز [[صلاله]] که شبیه مناطق [[استوائی]] است.<br />
محدوده کشور عمان از مغرب [[امارات متحده عربی]] و [[عربستان سعودی]]، از جنوب کشور [[یمن]]، از شمال [[تنگه هرمز]]، واز سمت مشرق به [[دریای عرب]] محدود میشود، درازی ساحل عمان ۱٬۷۰۰ کیلومتر میباشد.<br />
[[پرونده:Clanculus ormophorus 01.JPG|بندانگشتی|چپ|300px|[[صدف فرفرهای کلنکولوس اورموفوروس]] از موجودات دریایی دریای عمان]]<br />
عمان از مناطق مناسب برای [[صخرهنوردی]] است. بسیاری از صخرههای سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی [[تتیس]] که میان ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
{{نقشه استانهای عمان}}<br />
کشور عمان به نه واحد اداری بخش میگردد<br />
* ''' چهار استان:'''<br />
** [[مسقط]]<br />
** [[ مسندم]]<br />
** [[ظفار]]<br />
** [[بریمی]]<br />
* ''' و پنج منطقه:'''<br />
** منطقه [[باطنه]]<br />
** منطقه [[ظاهره]]<br />
** [[منطقه داخلیه]]<br />
** [[منطقه شرقیه]]<br />
** [[منطقه وسطی]]<br />
{{پاککن}}<br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
<br />
[[رده:عمان|عمان]]<br />
[[رده:آسیای غربی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۷۵۱ (میلادی)]]<br />
[[رده:شبه جزیره عربستان]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای حاشیه خلیج فارس]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%DA%A9%D8%A7&diff=14404عکا2015-12-16T17:15:18Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عکا''' (در [[عبری]]: עכו) (در انگلیسی:'''Acre''' یا '''Akko''')، نام شهری بندری در [[استان شمالی فلسطین اشغالی]] است که جمعیت آن در سال [[۲۰۰۶ (میلادی)|۲۰۰۶]] ۴۶٬۰۰۰ نفر و مساحت آن ۱۳٬۵۳۳ [[کیلومتر]] مربع بوده است.<br />
<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
* ویکیپدیای انگلیسی<br />
<br />
<br />
[[رده:عکا]]<br />
[[رده:مستعمرات امپراتوری روم]]<br />
[[رده:مکانهای مقدس]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86&diff=14403عمان2015-12-16T17:15:07Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''سلطاننشین عُمان ''' {{به عربی|سلطنة عمان}} کشوری پادشاهی است در شرق [[شبه جزیره عربستان]]. [[پایتخت]] این کشور شهر [[مسقط]] است. عمان از شرق به [[دریای عرب]] و از شمال به [[دریای عمان]] محدود میشود. این کشور از جنوب با [[یمن]] و از غرب با [[عربستان سعودی]] و [[امارت متحده عربی]] همسایه است. عمان همچنین دارای [[مرز (سرحد)|مرز دریایی]] با [[ایران]] است.<ref name="B">عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی.</ref><ref name="D">سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی۱۹۸۸.</ref><br />
<br />
این کشور دارای دو [[برونبوم]] است. قطعهٔ کوچکی از عمان در قسمت جنوبی [[تنگه هرمز]] قرار دارد که [[مسندم]] نام دارد. این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. برون بوم دیگر [[مدحاء]] نام دارد که توسط [[امارات متحده عربی]] احاطه شدهاست.<ref name="B"></ref><br />
<br />
از قرن ۱۷ میلادی عمان دارای سلطنت مستقل بوده است. در قرن ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده است. با کاهش قدرت در قرن بیستم میلادی این کشور تحت تاثیر و نفوذ گسترده [[پادشاهی بریتانیای کبیر]] قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان ارتباطات گسترده نظامی و سیاسی با [[ایالات متحده آمریکا]] و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد ولی سیاست خارجی مستقلی اتخاذ میکند.<br />
حکومت این کشور پادشاهی مطلقه است اما پارلمان نیز نقش قانون گذاری و نظارتی اندکی دارد.<br />
<br />
همانند سایر [[کشورهای عربی خلیج فارس]] منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولید کننده متوسطی است. [[کشاورزی]] و [[ماهیگیری]] نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر [[گردشگری]] است.<br />
<br />
== نام ==<br />
سرزمین فعلی عمان در طول تاریخ به نامهای مختلفی نامیده شدهاست. اما بارزترین نامها مگان و تغییر یافته آن '''مجان''' بودهاست. مجان در زمانهای قدیم تر نام ایالتی در جنوب ایران بوده است که بعدها به آن مکران نیز گفتهاند همین نام را به منطقه عمان فعلی نیز این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی سازی و [[معدن|معادن]] [[مس]] «نحاس» در زبان [[سومریان]] داشتهاست. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بودهاست بخاطر وجود تعداد زیادی از چشمههای آب شیرین در این مناطق. همچنین «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بودهاست در یمن واز آنجا قبائل عربی بعد از ویران شدن [[سد مأرب]] به عمان مهاجرت نمودهاند. اما بعضی از مؤرخین نوشتهاند که علت نام گذاری عمان به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم).<ref> العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)»، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.</ref><ref name="A">دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)»، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.</ref><br />
<br />
== تاریخ ==<br />
'''تاریخ عمان''' به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار بوده است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی و قبرستانهای ولایت [[بریمی]] در منطقه [[ظاهره]] و ولایت [[ابراء]] در [[منطقه شرقیه]] و [[محوت]] در [[منطقه وسطی]] و [[نزوی]] در [[منطقه داخلیه]] و دیگر مناطق [[سلطنت عمان]] و بویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گستردهای در مابین ایران و [[هند]] و [[میانرودان]] داشتهاست واین روابط تجارتی متین بودهاست.<ref name="G">السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان درهزاره سوم قبل از میلاد ===<br />
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست. حسب دلاله گویش سومریان که به ساخت [[کِشتی|کشتی]] و معادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست. هم اکنون نیز مس یکی از منابع اصلی اقتصادی عمان به شما میآید. [[معدن مس صحار]] بعد از بازسازی توسط جانب دولت یکی از معادن مهم کشور است.<ref name="H">دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف ایت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸.</ref><br />
تاریخ عمان نشان میدهد که [[مردم عرب]] از زمانهای قدیم در عمان ساکن شدهاند. «عاد و قبیلهاش» در تپههای شنی (کثبان رملی) و [[تلماسه|تلماسههایی]] که بین عمان و [[استان حضرموت]] قرار دارد زندگی میکردهاند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
=== عمان در دوران ===<br />
در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان پارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه [[قنات]] که به عربی به آن «اَلفَلجَ» و جمع آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار [[نبی الله داوود]] است.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><ref name="D"></ref><br />
<br />
=== عمان در دوران [[ساسانیان]] ===<br />
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودهاست.<ref name="E">دکتر: زاهیة، قدوره، (تاریخ العرب الحدیث)، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۰ میلادی به (عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان و بنی ازد ===<br />
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت [[سبا]] ویران میشود. با ویران شدن [[سد]] شورشی اجتماعی واقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند، وپس از ویرانی وانحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ [[بنی ازد]] به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم [[مالک بن فهم الأزدی]] وارد عمان میشوند. بعد از مدتی وپس از استقرار در عمان بنی ازد دست به نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بیگانهای که در عمان وجود داشتند میزند ودر مدت کوتاهی بنی ازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید واستقرار وامنیت در عمان برقرار نماید واولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند.<ref name="D"></ref><br />
مهمترین جنگ بنی ازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به [[جنگ سلوت]] مشهور است.<br />
[[سلوت]] نام صحرایی است که در آن سپاهیان ازد به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراطوری [[دارا بن داراب]] یا همان [[داریوش سوم]] میجنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان میکند.<ref> المستشار: مانع، محمد، مانع، الموسوعة الخلیجیة (العواصم والمدن الخلیجیة)، ناشر، وکالة باناجة للاعلام، چاپ سال، ۱۹۸۷ میلادی به (عربی).</ref><br />
تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنی ازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام [[آلجلندی]] معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.<ref name="F">لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.</ref><br />
<br />
<br />
== فرمانروایان ==<br />
* ۱ـ [[احمد بن سعید البوسعیدی]]<br />
* ۲ـ [[سعید بن احمد بن سعید]]<br />
* ۳ـ [[حمد بن سعید]]<br />
* ۴ـ [[سلطان بن احمد بن سعید]]<br />
* ۵ـ [[بدر بن سیف]]<br />
* ۶ـ [[سعید بن سلطان بن احمد]]<br />
* ۷ـ [[ثوینی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۸ـ [[سالم بن ثوینی بن سعید]]<br />
* ۹ـ [[عزان بن قیس بن عزان]]<br />
* ۱۰ـ [[ترکی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۱۱ـ [[فیصل بن ترکی بن سعید]]<br />
* ۱۲ـ [[تیمور بن فیصل]]<br />
* ۱۳ـ [[سعید بن تیمور]]<br />
* ۱۴ـ [[قابوس بن سعید]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
کشور عمان دارای شهرستانی [[برونبوم|برونبومی]] است بنام [[مدحاء| شهرستان مدحاء]] که در خاک [[امارات متحده عربی]] واقع شدهاست بطوریکه خاک امارات از چهار جهت این شهرستان را احاطه نمودهاست. جمعیت آن پیرامون ۲٬۶۰۰ نفر میباشد. همچنین دو روستا به نامهای [[شیص]] و [[نحوه]] که از توابع امارة [[شارجه]] از توابع [[امارات متحده عربی]] در وسط خاکهای این شهرستان واقع میباشد.<br />
<br />
کشور پادشاهی ''' عمان ''' دومین کشور بزرگی است در [[شبه جزیره عربستان]] از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان میباشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است ودر اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شدهاست. در بیشتر بخشهای کشور عمان رشتهکوههای بزرگ و سختگذر ''' حجر ''' که از دشتها و [[جلگه|جلگههای]] از رأس [[مسندم]] شروع میشود ودر امتداد امارت [[رأسالخیمه]] و [[فجیره]] و [[سلطنت عمان]] میگذرد تا بیابانها و هامونهای «الجو» امتداد یافتهاست، میپوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ این رشتهکوههای بزرگ که از این مناطق عبور میکند [[کوه حجر]] نامی میشود. در وسط این کوه [[جبل اخضر]] قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر میرسد. ارتفاعات این کوه رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است. این کوه دربین سهل ودشت و تپهماهورهای بزرگ واقع شدهاست.<br />
در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای [[سبخ]] در کرانه [[دریا]]، تا سهل حاصلخیر [[باطنه]] در جنوب شرقی و [[مسقط]]، واز صحرای پهناور [[ربعالخالی]] تا حدود کوههای سرسبز [[صلاله]] که شبیه مناطق [[استوائی]] است.<br />
محدوده کشور عمان از مغرب [[امارات متحده عربی]] و [[عربستان سعودی]]، از جنوب کشور [[یمن]]، از شمال [[تنگه هرمز]]، واز سمت مشرق به [[دریای عرب]] محدود میشود، درازی ساحل عمان ۱٬۷۰۰ کیلومتر میباشد.<br />
[[پرونده:Clanculus ormophorus 01.JPG|بندانگشتی|چپ|300px|[[صدف فرفرهای کلنکولوس اورموفوروس]] از موجودات دریایی دریای عمان]]<br />
عمان از مناطق مناسب برای [[صخرهنوردی]] است. بسیاری از صخرههای سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی [[تتیس]] که میان ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
{{نقشه استانهای عمان}}<br />
کشور عمان به نه واحد اداری بخش میگردد<br />
* ''' چهار استان:'''<br />
** [[مسقط]]<br />
** [[ مسندم]]<br />
** [[ظفار]]<br />
** [[بریمی]]<br />
* ''' و پنج منطقه:'''<br />
** منطقه [[باطنه]]<br />
** منطقه [[ظاهره]]<br />
** [[منطقه داخلیه]]<br />
** [[منطقه شرقیه]]<br />
** [[منطقه وسطی]]<br />
{{پاککن}}<br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
<br />
[[رده:عمان|عمان]]<br />
[[رده:آسیای غربی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۷۵۱ (میلادی)]]<br />
[[رده:شبه جزیره عربستان]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای حاشیه خلیج فارس]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D8%AA&diff=14402عرفات2015-12-16T17:14:29Z<p>Re.gharahi: «عرفات» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''عَرَفات''' دشتی است درحدود ۲۰ کیلومتری جنوب خاوری [[مکه مکرمه]] در عربستان سعودی. این دشت در بیشتر سال غیرمسکونی است و در روز حج، نهم ماه ذیالحجه معروف به روز عرفه، زائران از منا به عرفات میروند تا مهمترین بخش از آیینهای حج را برگزار کنند. خطبه حج و لبیک و دعا و نمازهای ظهر و عصر در عرفات خوانده میشود. شامگاه، حجگذاران به [[مزدلفه|مُزدَلِفه]] (گردآمدنگاه) بازمیگردند.<ref>لغتنامه دهخدا: عرفات.</ref><br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
اگر منطقه عرفات را به صورت کمانی در نظر بگیریم، اطراف قوس این کمان را رشته کوههایی فرا گرفتهاست که وتر آن وادی عُرَنَه است. عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز میگویند، و از خاور به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است، و از جنوب به رشتهکوهی که بلندترین آن را «امالرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه.<br />
<br />
همه این مناطق از آن [[قریش]] بودهاست. درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا میخوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» - به کسر و فتح الف - و «نابت» نامیده شدهاست و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شدهاست.<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
== تاریخ ==<br />
تا قبل از پیدایش زمزم، به دلیل وجود چاههای آب در اطراف عرفات برخی قبایل، چون جرهمیان، این منطقه را بعنوان محلّ سکونت خود برگزیده بودند. [[جرهمیان]] تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده، و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند. لیکن با پر شدن چاه زمزم، و کمبود آب در مکّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند. برخی در آنجا ساکن شده، و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان میآمدند. مدّتی بعد، آب چاههای موجود در عرفات را به مکّه منتقل و مردم از آن بهره میگرفتند.<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
[[ازرقی]] به نقل از [[ابن عباس]] مینویسد: چون قریش در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه، در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت. همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشتهاست، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بودهاند. بشاری در گزارش خود از عرفات مینویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانههای زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود میآیند.»<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
البته یاقوت حموی مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، میداند. آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی مینامیدهاند. زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است.<br />
<br />
دولت عربستان، درختان زیادی در عرفات کاشته، که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه بعنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند.<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
[[رده:حج]]<br />
[[رده:مکه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86&diff=14401عمان2015-12-16T17:14:00Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''سلطاننشین عُمان ''' {{به عربی|سلطنة عمان}} کشوری پادشاهی است در شرق [[شبه جزیره عربستان]]. [[پایتخت]] این کشور شهر [[مسقط]] است. عمان از شرق به [[دریای عرب]] و از شمال به [[دریای عمان]] محدود میشود. این کشور از جنوب با [[یمن]] و از غرب با [[عربستان سعودی]] و [[امارت متحده عربی]] همسایه است. عمان همچنین دارای [[مرز (سرحد)|مرز دریایی]] با [[ایران]] است.<ref name="B">عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی.</ref><ref name="D">سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی۱۹۸۸.</ref><br />
<br />
این کشور دارای دو [[برونبوم]] است. قطعهٔ کوچکی از عمان در قسمت جنوبی [[تنگه هرمز]] قرار دارد که [[مسندم]] نام دارد. این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. برون بوم دیگر [[مدحاء]] نام دارد که توسط [[امارات متحده عربی]] احاطه شدهاست.<ref name="B"></ref><br />
<br />
از قرن ۱۷ میلادی عمان دارای سلطنت مستقل بوده است. در قرن ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده است. با کاهش قدرت در قرن بیستم میلادی این کشور تحت تاثیر و نفوذ گسترده [[پادشاهی بریتانیای کبیر]] قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان ارتباطات گسترده نظامی و سیاسی با [[ایالات متحده آمریکا]] و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد ولی سیاست خارجی مستقلی اتخاذ میکند.<br />
حکومت این کشور پادشاهی مطلقه است اما پارلمان نیز نقش قانون گذاری و نظارتی اندکی دارد.<br />
<br />
همانند سایر [[کشورهای عربی خلیج فارس]] منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولید کننده متوسطی است. [[کشاورزی]] و [[ماهیگیری]] نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر [[گردشگری]] است.<br />
<br />
== نام ==<br />
سرزمین فعلی عمان در طول تاریخ به نامهای مختلفی نامیده شدهاست. اما بارزترین نامها مگان و تغییر یافته آن '''مجان''' بودهاست. مجان در زمانهای قدیم تر نام ایالتی در جنوب ایران بوده است که بعدها به آن مکران نیز گفتهاند همین نام را به منطقه عمان فعلی نیز این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی سازی و [[معدن|معادن]] [[مس]] «نحاس» در زبان [[سومریان]] داشتهاست. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بودهاست بخاطر وجود تعداد زیادی از چشمههای آب شیرین در این مناطق. همچنین «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بودهاست در یمن واز آنجا قبائل عربی بعد از ویران شدن [[سد مأرب]] به عمان مهاجرت نمودهاند. اما بعضی از مؤرخین نوشتهاند که علت نام گذاری عمان به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم).<ref> العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)»، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.</ref><ref name="A">دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)»، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.</ref><br />
<br />
== تاریخ ==<br />
'''تاریخ عمان''' به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار بوده است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی و قبرستانهای ولایت [[بریمی]] در منطقه [[ظاهره]] و ولایت [[ابراء]] در [[منطقه شرقیه]] و [[محوت]] در [[منطقه وسطی]] و [[نزوی]] در [[منطقه داخلیه]] و دیگر مناطق [[سلطنت عمان]] و بویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گستردهای در مابین ایران و [[هند]] و [[میانرودان]] داشتهاست واین روابط تجارتی متین بودهاست.<ref name="G">السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان درهزاره سوم قبل از میلاد ===<br />
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست. حسب دلاله گویش سومریان که به ساخت [[کِشتی|کشتی]] و معادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست. هم اکنون نیز مس یکی از منابع اصلی اقتصادی عمان به شما میآید. [[معدن مس صحار]] بعد از بازسازی توسط جانب دولت یکی از معادن مهم کشور است.<ref name="H">دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف ایت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸.</ref><br />
تاریخ عمان نشان میدهد که [[مردم عرب]] از زمانهای قدیم در عمان ساکن شدهاند. «عاد و قبیلهاش» در تپههای شنی (کثبان رملی) و [[تلماسه|تلماسههایی]] که بین عمان و [[استان حضرموت]] قرار دارد زندگی میکردهاند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
=== عمان در دوران ===<br />
در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان پارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه [[قنات]] که به عربی به آن «اَلفَلجَ» و جمع آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار [[نبی الله داوود]] است.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><ref name="D"></ref><br />
<br />
=== عمان در دوران [[ساسانیان]] ===<br />
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودهاست.<ref name="E">دکتر: زاهیة، قدوره، (تاریخ العرب الحدیث)، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۰ میلادی به (عربی).</ref><br />
<br />
=== عمان و بنی ازد ===<br />
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت [[سبا]] ویران میشود. با ویران شدن [[سد]] شورشی اجتماعی واقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند، وپس از ویرانی وانحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ [[بنی ازد]] به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم [[مالک بن فهم الأزدی]] وارد عمان میشوند. بعد از مدتی وپس از استقرار در عمان بنی ازد دست به نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بیگانهای که در عمان وجود داشتند میزند ودر مدت کوتاهی بنی ازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید واستقرار وامنیت در عمان برقرار نماید واولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند.<ref name="D"></ref><br />
مهمترین جنگ بنی ازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به [[جنگ سلوت]] مشهور است.<br />
[[سلوت]] نام صحرایی است که در آن سپاهیان ازد به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراطوری [[دارا بن داراب]] یا همان [[داریوش سوم]] میجنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان میکند.<ref> المستشار: مانع، محمد، مانع، الموسوعة الخلیجیة (العواصم والمدن الخلیجیة)، ناشر، وکالة باناجة للاعلام، چاپ سال، ۱۹۸۷ میلادی به (عربی).</ref><br />
تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنی ازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام [[آلجلندی]] معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.<ref name="F">لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.</ref><br />
<br />
<br />
== فرمانروایان ==<br />
* ۱ـ [[احمد بن سعید البوسعیدی]]<br />
* ۲ـ [[سعید بن احمد بن سعید]]<br />
* ۳ـ [[حمد بن سعید]]<br />
* ۴ـ [[سلطان بن احمد بن سعید]]<br />
* ۵ـ [[بدر بن سیف]]<br />
* ۶ـ [[سعید بن سلطان بن احمد]]<br />
* ۷ـ [[ثوینی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۸ـ [[سالم بن ثوینی بن سعید]]<br />
* ۹ـ [[عزان بن قیس بن عزان]]<br />
* ۱۰ـ [[ترکی بن سعید بن سلطان]]<br />
* ۱۱ـ [[فیصل بن ترکی بن سعید]]<br />
* ۱۲ـ [[تیمور بن فیصل]]<br />
* ۱۳ـ [[سعید بن تیمور]]<br />
* ۱۴ـ [[قابوس بن سعید]]<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
کشور عمان دارای شهرستانی [[برونبوم|برونبومی]] است بنام [[مدحاء| شهرستان مدحاء]] که در خاک [[امارات متحده عربی]] واقع شدهاست بطوریکه خاک امارات از چهار جهت این شهرستان را احاطه نمودهاست. جمعیت آن پیرامون ۲٬۶۰۰ نفر میباشد. همچنین دو روستا به نامهای [[شیص]] و [[نحوه]] که از توابع امارة [[شارجه]] از توابع [[امارات متحده عربی]] در وسط خاکهای این شهرستان واقع میباشد.<br />
<br />
کشور پادشاهی ''' عمان ''' دومین کشور بزرگی است در [[شبه جزیره عربستان]] از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان میباشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است ودر اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شدهاست. در بیشتر بخشهای کشور عمان رشتهکوههای بزرگ و سختگذر ''' حجر ''' که از دشتها و [[جلگه|جلگههای]] از رأس [[مسندم]] شروع میشود ودر امتداد امارت [[رأسالخیمه]] و [[فجیره]] و [[سلطنت عمان]] میگذرد تا بیابانها و هامونهای «الجو» امتداد یافتهاست، میپوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ این رشتهکوههای بزرگ که از این مناطق عبور میکند [[کوه حجر]] نامی میشود. در وسط این کوه [[جبل اخضر]] قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر میرسد. ارتفاعات این کوه رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است. این کوه دربین سهل ودشت و تپهماهورهای بزرگ واقع شدهاست.<br />
در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای [[سبخ]] در کرانه [[دریا]]، تا سهل حاصلخیر [[باطنه]] در جنوب شرقی و [[مسقط]]، واز صحرای پهناور [[ربعالخالی]] تا حدود کوههای سرسبز [[صلاله]] که شبیه مناطق [[استوائی]] است.<br />
محدوده کشور عمان از مغرب [[امارات متحده عربی]] و [[عربستان سعودی]]، از جنوب کشور [[یمن]]، از شمال [[تنگه هرمز]]، واز سمت مشرق به [[دریای عرب]] محدود میشود، درازی ساحل عمان ۱٬۷۰۰ کیلومتر میباشد.<br />
[[پرونده:Clanculus ormophorus 01.JPG|بندانگشتی|چپ|300px|[[صدف فرفرهای کلنکولوس اورموفوروس]] از موجودات دریایی دریای عمان]]<br />
عمان از مناطق مناسب برای [[صخرهنوردی]] است. بسیاری از صخرههای سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی [[تتیس]] که میان ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.<ref name="C">. 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin</ref><br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
{{نقشه استانهای عمان}}<br />
کشور عمان به نه واحد اداری بخش میگردد<br />
* ''' چهار استان:'''<br />
** [[استان مسقط]]<br />
** [[مسندم|استان مسندم]]<br />
** [[ظفار|استان ظفار]]<br />
** [[استان بریمی]]<br />
* ''' و پنج منطقه:'''<br />
** منطقه [[باطنه]]<br />
** منطقه [[ظاهره]]<br />
** [[منطقه داخلیه]]<br />
** [[منطقه شرقیه]]<br />
** [[منطقه وسطی]]<br />
{{پاککن}}<br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
<br />
[[رده:عمان|عمان]]<br />
[[رده:آسیای غربی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۷۵۱ (میلادی)]]<br />
[[رده:شبه جزیره عربستان]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای حاشیه خلیج فارس]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D8%AA&diff=14400عرفات2015-12-16T17:10:17Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عَرَفات''' دشتی است درحدود ۲۰ کیلومتری جنوب خاوری [[مکه مکرمه]] در عربستان سعودی. این دشت در بیشتر سال غیرمسکونی است و در روز حج، نهم ماه ذیالحجه معروف به روز عرفه، زائران از منا به عرفات میروند تا مهمترین بخش از آیینهای حج را برگزار کنند. خطبه حج و لبیک و دعا و نمازهای ظهر و عصر در عرفات خوانده میشود. شامگاه، حجگذاران به [[مزدلفه|مُزدَلِفه]] (گردآمدنگاه) بازمیگردند.<ref>لغتنامه دهخدا: عرفات.</ref><br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
اگر منطقه عرفات را به صورت کمانی در نظر بگیریم، اطراف قوس این کمان را رشته کوههایی فرا گرفتهاست که وتر آن وادی عُرَنَه است. عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز میگویند، و از خاور به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است، و از جنوب به رشتهکوهی که بلندترین آن را «امالرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه.<br />
<br />
همه این مناطق از آن [[قریش]] بودهاست. درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا میخوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» - به کسر و فتح الف - و «نابت» نامیده شدهاست و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شدهاست.<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
== تاریخ ==<br />
تا قبل از پیدایش زمزم، به دلیل وجود چاههای آب در اطراف عرفات برخی قبایل، چون جرهمیان، این منطقه را بعنوان محلّ سکونت خود برگزیده بودند. [[جرهمیان]] تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده، و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند. لیکن با پر شدن چاه زمزم، و کمبود آب در مکّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند. برخی در آنجا ساکن شده، و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان میآمدند. مدّتی بعد، آب چاههای موجود در عرفات را به مکّه منتقل و مردم از آن بهره میگرفتند.<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
[[ازرقی]] به نقل از [[ابن عباس]] مینویسد: چون قریش در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه، در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت. همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشتهاست، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بودهاند. بشاری در گزارش خود از عرفات مینویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانههای زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود میآیند.»<ref>قاضی عسکر، علی: سرزمین عرفات. در مجله: میقات حج. تابستان ۱۳۷۴، شماره ۱۲. صفحه ۱۴۲.</ref><br />
<br />
البته یاقوت حموی مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، میداند. آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی مینامیدهاند. زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است.<br />
<br />
دولت عربستان، درختان زیادی در عرفات کاشته، که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه بعنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند.<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
[[رده:حج]]<br />
[[رده:مکه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%AF%D9%86&diff=14399عدن2015-12-16T17:09:03Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عَدَن''' یکی از جنوبیترین شهرهای یمن است، و [[مرکز استان]] [[استان عدن|عَدَن]] در کشور [[یمن]] در [[شبه جزیره عربستان]] است. این شهر در ساحل [[خلیج عدن]] واقع شدهاست. شغل بسیاری از مردم شهر عدن ماهیگیری و کشتی سازی است. عدن یکی از مهمترین بندرگاهای [[یمن جنوبی]] است. <br />
<br />
مورخان تاریخ پیدایش بندر یمن را تا ۵۰۰۰ سال برآورد میکنند. در زمان [[جنگ جهانی دوم]] انگلستان در این بندر چندین پایگاه نظامی احداث کرد و فرودگاه [[شیخ عثمان]] این شهر را برای استقرار هواپیماهای خود مورد استفاده قرار داد. [[بریتانیا]] این شهر را پایگاهی برای نظارت و کنترل بهتر [[اقیانوس هند]] و [[کانال سوئز]] میدانست.<br />
<br />
بعد از [[جنگ جهانی]] دوم، انگلستان یک فرودگاه در شهر [[خرمکسر]] در نزدیکی این شهر احداث کرد و اسکادران هشتم خود را در آنجا مستقر کرد.<br />
<br />
از زمان استقرار نیروهای بریتانیایی در این شهر، مخالفتهای مردمی با حضور انگلستان در این منطقه شکل گرفت و گسترش یافت. در نهایت در بهار ۱۹۶۷ [[ارتش بریتانیا]] این شهر را ترک و از یمن خارج شد.<ref>[http://www.acig.org/artman/publish/article_204.shtml South Arabia and Yemen, 1945-1995] ''By Tom Cooper''</ref><br />
<br />
در سال ۱۹۹۴ این شهر مرکز تجزیهطلبان و مخالفان [[حکومت مرکزی]] بود و تجزیهطلبان آن را به عنوان پایتخت کشور تازه استقلال یافته جمهوری دموکراتیک یمن معرفی کرده بودند؛ ولی با آرام شدن شرایط اجتماعی، این شهر مجدداً به کشور یمن ملحق شد.<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* دکتر: شامی، یحیی ، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* المقحفی، ابراهیم، احمد ، ''(مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ''، منشورات دارالحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).<br />
* صنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، ''(اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ''، منشورات دارالیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).<br />
<br />
<br />
[[رده:عدن]]<br />
[[رده:پایتخت کشورهای سابق]]<br />
[[رده:پایگاههای اتحاد جماهیر شوروی و روسیه]]<br />
[[رده:خلیج عدن]]<br />
[[رده:شهرهای استان عدن]]<br />
[[رده:شهرهای بندری در شبهجزیره عربستان]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در استان عدن]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی ساحلی در یمن]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C&diff=14398مقدس اردبیلی2015-12-16T17:08:27Z<p>Re.gharahi: «مقدس اردبیلی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان))</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[محقق اردبیلی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%AF%D9%86&diff=14397عدن2015-12-16T17:08:23Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عَدَن''' یکی از جنوبیترین شهرهای یمن است، و [[مرکز استان]] [[استان عدن|عَدَن]] در کشور [[یمن]] در [[شبه جزیره عربستان]] است. این شهر در ساحل [[خلیج عدن]] واقع شدهاست. شغل بسیاری از مردم شهر عدن ماهیگیری و کشتی سازی است. عدن یکی از مهمترین بندرگاهای [[یمن جنوبی]] است. <br />
<br />
مورخان تاریخ پیدایش بندر یمن را تا ۵۰۰۰ سال برآورد میکنند. در زمان [[جنگ جهانی دوم]] انگلستان در این بندر چندین پایگاه نظامی احداث کرد و فرودگاه [[شیخ عثمان]] این شهر را برای استقرار هواپیماهای خود مورد استفاده قرار داد. [[بریتانیا]] این شهر را پایگاهی برای نظارت و کنترل بهتر [[اقیانوس هند]] و [[کانال سوئز]] میدانست.<br />
<br />
بعد از [[جنگ جهانی]] دوم، انگلستان یک فرودگاه در شهر [[خرمکسر]] در نزدیکی این شهر احداث کرد و اسکادران هشتم خود را در آنجا مستقر کرد.<br />
<br />
از زمان استقرار نیروهای بریتانیایی در این شهر، مخالفتهای مردمی با حضور انگلستان در این منطقه شکل گرفت و گسترش یافت. در نهایت در بهار ۱۹۶۷ [[ارتش بریتانیا]] این شهر را ترک و از یمن خارج شد.<ref>[http://www.acig.org/artman/publish/article_204.shtml South Arabia and Yemen, 1945-1995] ''By Tom Cooper''</ref><br />
<br />
در سال ۱۹۹۴ این شهر مرکز تجزیهطلبان و مخالفان [[حکومت مرکزی]] بود و تجزیهطلبان آن را به عنوان پایتخت کشور تازه استقلال یافته جمهوری دموکراتیک یمن معرفی کرده بودند؛ ولی با آرام شدن شرایط اجتماعی، این شهر مجدداً به کشور یمن ملحق شد.<br />
<br />
== مناطق عدن ==<br />
از مناطق مهم شهر عدن، به محله «التواهی» میتوان اشاره کرد که در آنجا ساختمان مرکزی [[سازمان اطلاعات و امنیت یمن]] قرار دارد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/08/120818_u07_yemen_attack_aden.shtml حمله مسلحانه به سازمان اطلاعات یمن]، بیبیسی فارسی</ref><br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* دکتر: شامی، یحیی ، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* المقحفی، ابراهیم، احمد ، ''(مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ''، منشورات دارالحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).<br />
* صنعانی، محمد بن یحیی بن عبدالله بن احمد، الیمانی. ، ''(اَلأنَباءَ عَن دُولةَ بَلقِیسَ وَ سَبأَ) ''، منشورات دارالیمنیة للنشر والتوزیع، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۴ میلادی به (عربی).<br />
<br />
<br />
[[رده:عدن]]<br />
[[رده:پایتخت کشورهای سابق]]<br />
[[رده:پایگاههای اتحاد جماهیر شوروی و روسیه]]<br />
[[رده:خلیج عدن]]<br />
[[رده:شهرهای استان عدن]]<br />
[[رده:شهرهای بندری در شبهجزیره عربستان]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی در استان عدن]]<br />
[[رده:مناطق مسکونی ساحلی در یمن]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C&diff=14396مقدس اردبیلی2015-12-16T17:07:47Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به محقق اردبیلی</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[محقق اردبیلی]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B5%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%A2%D9%84%D9%87&diff=14395حضرت محمد صلی الله علیه و آله2015-12-16T17:06:54Z<p>Re.gharahi: «حضرت محمد صلی الله علیه و آله» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، پیامبر اسلام]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B5%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%A2%D9%84%D9%87&diff=14394حضرت محمد صلی الله علیه و آله2015-12-16T17:06:42Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، پیامبر اسلام</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله، پیامبر اسلام]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82_%D8%B9%D8%AC%D9%85&diff=14393عراق عجم2015-12-16T17:05:47Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عراق عجم''' نام تاریخی ناحیهای در مرکز ایران است که از غرب به [[کوههای زاگرس]]، از شرق به کویر، و از شمال به [[کوههای البرز]] منتهی میشود.[[کرمانشاه]]، [[همدان]]، [[اصفهان]]، [[ری]]، [[قزوین]] و [[کاشان]]، [[قم]]، [[تفرش]] از شهرهای عمدهٔ این ناحیه بودهاند و [[سبک عراقی]] در شعر [[فارسی]] منسوب به این ناحیه است. بر اساس کتاب اسناد [[نام خلیج فارس]] میراثی کهن و جاودان در مبحث [[نامهای سرزمین ایران]] آمده است که در دورههای تاریخی پیش از اسلام ایران مرکزی را ایراکستان میگفتند برخی نیز این منطقه را [[اراک]] نام گذاری کردهاند و آن را کوچک شده واژه ایران میدانستند به معنی ایران کوچک، جغرافی دانان و [[مسالک و ممالک]] نویسان مسلمان این کلمه را معرب نموده و بر اساس قواعد معرب سازی ک را به ق تبدیل و آن را اِراق و عراق ثبت کردندو دشتهای منطقه غرب زاگرس را که منطبق با سرزمین صاف (فلات) عراق (به غیر از کردستان) را عراق عرب نام نهادند که منطبق با منطقه بابلیون دوره باستان است.<ref>[http://loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-b74cadf482984106a78023a6254f956b-fa.html لغت نامه دهخدا] بازدید در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۰</ref><br />
<br />
== نامگذاری ==<br />
معنای عراق، زمین صاف، نزدیک دریا، ساحل رودخانه یا دریا و به گمانی برگرفته شده از واژه فارسی ایراه یا ایران شهر است و یاقوت، باور دارد که همان بابل است واژه عجم یک واژه عربی است، به معنای کسی که نمیتواند به عربی سخن بگوید یا کسی که عربی را با لهجه سخن میگوید. چون در صدر اسلام و هم چنین در چهار سده نخست هجری قمری بیشتر کسانی که در کشور اسلامی نفوذ و حضور داشتند و در ضمن عرب نبودند، ایرانی بودند؛ بنابراین این زاب (:صفت) عجم، بر ایرانیان نامیده می شده است. برمی گردیم به یاقوت حموی و به کتاب «معجم البلدان» ج.۲ ص ۹۹، که در این گفتار، حدود عراق عجم را آورده و همان مناطق مرکزی ایران است. او میگوید که این صفت یعنی عراق عجم اولاً غلط و ثانیاً جدید است. یعنی در زمان یاقوت حموی که در آغازینهای سده هفتم می زیسته تازه است. یاقوت میگوید که لفظ عراق عجم پس از سلجوقیان، بر زبانها افتاده است و مناطق مرکزی ایران در پنج سده آغازین هجرت به نام الجبال مشهور بوده است. پدیدهای که در لفظ عراق عجم دیده میشود، همگونی و تشبیه مناطق مرکزی ایران به عراق عرب یعنی عراق کنونی یا بقول یاقوت حموی بابل است.<br />
عراق عجم به نام ناحیه جبال نیز شناخته میشده است. جبال جمع عربی لغت جبل (کوهستان یا تپه) نامی که عربها به منطقهای که پیشتر ماه ([[سرزمین ماد]]) که به آن [[عراق عجم]] هم گفته میشود که از [[عراق عرب]] - در جنوب بینالنهرین - تمایز داده شود<ref name="IOEDJIBAL">{{cite book | last =Lockhart| first =L | author-link = | year = ۱۹۹۱ | title =[[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] | edition = 2nd | chapter = DJIBĀL | place = Leiden | publisher = E. J. Brill | volume =vol.2 | pages = ۵۳۴ | isbn = ۹۰-۰۴-۰۷۰۲۶-۵ | ref =}}</ref><br />
<br />
دلیل این نام گذاری، کوهستانهای آن - جز در ناحیه شمال شرقی اش - است. جبال از شرق به صحرای بزرگ خراسان، از جنوب خوزستان، از جنوب شرق استان فارس، از جنوب غرب عراق عرب، در شمال غرب آذربایجان و در شمال هم [[رشته کوههای البرز]] محدود شده است. مرزهای جبال به خوبی مشخص نشده و به طور مکرر تغییر می کرده است<ref name="IOEDJIBAL"/><br />
<br />
بر پایه [[اصطخری]] (۲۰۳ ه. ق) و [[ابن حوقل]] (۲۶۷ ه. ق) معدنهای آنتیمونی (سنگ سرمه) در اصفهان وجود داشته است.<ref name="IOEDJIBAL"/><br />
<br />
در سدههای نخست پس از اسلام و دوران حکومت [[اموی]] و [[عباسی]]، به منطقه کوهستانی غرب [[ایران]] '''جبال''' (به معنای ''کوهها'' یا ''رشتهکوه'') میگفتند. این ناحیه میان دو ناحیه [[عراق عرب]] (عراق کنونی) و [[عراق عجم]] (اصفهان و ری) قرار داشت.<ref> Janine et Dominique Sourdel, ''Dictionnaire historique de l'islam'', Éd. PUF, ISBN 978-2-13-054536-1, article ''Jibâl'', pp. ۴۳۵-۴۳۶</ref><br />
<br />
سعید نفیسی، جبال را میان بغداد، فارس، کرمان، خراسان، آذربایجان، خوزستان، طبرستان می داند و آن را شامل ناحیه همدان، ری، نهاوند، سمنان، دامغان، قزوین، کاشان و قم و اصفهان می داند<ref>نفیسی، سعید، ص ۳۰</ref><br />
<br />
== پیشینه تاریخی ==<br />
جبال، ناحیه کوهستانی پهناوری بود که یونانیان آن را «مدیا» میگفتند. شورش و نبردهای پراکنده در منطقه، این امکان را برای عربها فراهم نمیکرد که بتوانند به طور کامل بر جبال چیرگی داشته باشند، برای همین منظور مجبور به صلح با مردم نهاوند شدند و توانستند با تنظیم معاهدهای، «[[جبال]]» را سرانجام با صلح تصرف کنند.<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
این ناحیه، در [[دوره قاجار]]، از نواحی و ولایات حاکمنشین به شمار میآمده و شامل ۵ بلوک یا ناحیه عمده بوده است: [[خلجستان]]، در شرق؛ [[فراهان]] در مرکز؛ [[کزاز]] و [[سربند|سربندر]] (سربند) در جنوب؛ [[شراء]] و [[بزچلو]] و [[وفس]]، در مغرب؛ [[رودبار]] در شمال. در ادوار بعدی، این ۵ بلوک، به ۹ ناحیه تقسیم شدند: عراق و حومه، فراهان، شراء، بزچلو و وفس، آشتیان و گرکان و تفرش، رودبار، مُشکآباد و لاخور، سربند و کزاز. این محدوده از شمال به همدان و ملایر و ساوه، از مشرق به قم و کاشان، از جنوب به محلات و کمره و جاپلق و از مغرب به بروجرد و نهاوند منتهی میشده است. مرکز این ناحیه، [[سلطان آباد (اراک)|سلطانآباد]] و وسعت آن بالغ بر ۲۱٬۶۰۰ کیلومتر مربع بود.<ref name=big>{{یادکرد|کتاب=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (جلد هفتم)|نویسنده = سعیدی، عباس|ناشر =مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی|شهر=تهران|صفحه=۴۱۷|سال=۱۳۷۵}}</ref><br />
<br />
== نگاهی گذرا به تاریخچه نامگذاری ==<br />
اما چرا به مناطق مرکزی ایران پس از سلجوقیه عراق، عجم گفتهاند، نگاهی گذرا خواهیم داشت به سیر تاریخی نامگذاری فلات ایران. هستههای اولیه تاریخ بشریت درخراسان بزرگ پدید آمد. نشانههایی از سومریان در خراسان به دست آمده است که نشان میدهد آنان از آنجا به سوی جنوب عراق رفتهاند.<ref>جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا، رشید الناضوری، دارالنهضه العربیه، ص 75- 77، 191.</ref> به همین علت است که خراسان بزرگ همراه با مناطق گرداگرد [[دریای مازندران]] به عنوان قلب جهان یا قلب تاریخ خوانده شده است. تمدن سیلک، در نزدیکی کاشان قبل از شش هزار سال پ. م پدید آمده است. تمدن شوش در خوزستان در هزاره چهارم پیش از میلاد بوده است. قبایل گوتی که در [[کوههای زاگرس]] بودند، در سده دوم هزاره سوم پ. م بر عراق حکومت کردند.<ref> فی تاریخ الشرق الادنی القدیم، احمد امین سلیم، دارالنهضه العربیه.</ref>همچنین کاسیها از کوههای زاگرس برخاسته و به مدت پانصد سال در هزاره دوم پیش از میلاد بر عراق حکومت راندند و دولت میانی بابل را پدید آوردند.<ref> همان، ص 94.</ref> عیلامیها، در یک چهارم نخستین هزاره سوم پ. م یک سلسله حکومتی در خوزستان، کوههای بختیاری، ایلام و لرستان و تا کنارههای خلیج فارس تا بوشهر تشکیل دادند.<ref>همان، ص 258.</ref> «ایلامتو» از یک واژه اکادی سامی نژاد برگرفته شده از واژه سومری غیرسامی نژاد «انم» به معنای جای بلند است. در تورات عیلام آمده است، عیلامیها به خود «حاورتی» یا «خاتمتی» میگفتند که شاید به معنای زمین خدا باشد.<ref> همان، ص 258.</ref> و از آن واژه «خور» و «خویره» و «خوزستان» گرفته شده است.<ref> همان، ص 258.</ref>عیلامیها تاسال ۶۴۵ پ. م بر این مناطق، حکومت کردند. آریاییان که نام ایران برگرفته از آنان است، در هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران آمدند. اولین حکومت فراگیر آنها، حکومت ماد در نیمه اول [[هزاره اول پیش از میلاد]] در آذربایجان و در غرب ایران بود. در تورات به دو ماد قایل است. ماد بزرگ که همدان، ری و اصفهان است و ماد کوچک که آذربایجان است.<ref>لغت نامه دهخدا، لغت ماد.</ref> در [[لغتنامه دهخدا]]، به نقل از کتاب «الجماهر» نوشته [[ابوریحان بیرونی]] آمده است که «ماه»به معنای «ماد» عبارت است از زمین جبل (الجبال) و ماهین عبارتند از ماه بصره که دینور باشد و ماه کوفه، که نهاوند باشد. این تقسیم گذاری حکومتی مربوط میشود به سدههای اولیه اسلامی. پس از مادها، پارسیان [[سلسله هخامنشی]] را در فارس کنونی بنیانگذاری کردند و اولین ابرقدرت تاریخ را از تونس در جنوب غربی تا [[دریاچه خوارزم]] در شمال شرقی و از یونان در شمال غربی تا سند در جنوب غربی به وجود آوردند. این دوران در تاریخ بشریت به نام دوران فارسی نامیده میشود. بطلمیوس، حد مازندران را بین پارت و آریا می داند.<ref>تاریخ رویان، به نقل از جغرافیایی بطلمیوس کتاب ششم، فصل پنجم، ص 8.</ref> بدینگونه یونانیان، منطقه فارس را آریا مینامیدند و خراسان را پارت میدانستند. و همچنین به مناطق مرکزی ایران، مدیا میگفتند.<ref> لغتنامه دهخدا، ج 10، ص 15786.</ref> پس از هخامنشیان، پارتیان از خراسان برخاستند و دولت اشکانیان را پدید آوردند. در این دوران، مناطق مرکزی ایران، سرزمین پهلوی یا پهله نامیده میشد.<ref>دائرةالمعارف اسلامی، ج 9، ص 163. به نقل از ابن خرداد به و ابن فقیه</ref>ویس از آنها، ساسانیان در فارسی، حکومتی را بنیانگذاری کردند. در این دوران، منطقه اصفهان یکی از بخشهای چهارگانه ایران زمین به نام کوست نیمروز به معنای بخش جنوبی بود.<ref> همان، ص 163.</ref> در هنگام ظهور اسلام و در خلافت عمر، ایران به دست مسلمانان عرب افتاد و هر شهری را که تصرف میکردند، از نام سابق همان شهر استفاده میکردند. عمر در دستوری به یکی از فرماندهان نظامی خود، به نام نعیم بن مقرن، مینویسد: ... فانه بلغنی ان جموعاً من الاعاجم کثیره قد جمعوا لکم بمدینه نهاوند... در دستوری دیگر، ابن الاثیر بنقل ازعمر مینویسد: بعث عمر لواء الی نعیم بن مقرن و امره بقصد همذان فاذا فتحها سار الی ماوراء ذلک الی خراسان، و بعث عتبه بن فرقد... الی آذربایجان... و بعث عبدالله بن عبدالله الی اصبهان.<ref>الکامل فی التاریخ، ابن الاثیر، ج 3، ص 8.</ref>ولی زمانی که عمر از همه ایران صحبت میکند، به آن میگوید: بلاد العجم.<ref>همان، ج 3، ص 8.</ref> در زمان بنی امیه، در نیمه دوم سده اول هجری، هنوز ایران [[جغرافیای سیاسی]] مستقلی در دولت اسلامی پیدا نکرده بود. یاقوت حموی، به نقل از مدائنی میآورد: عمل العراق من هیت الی الصین والسند و الهند والری و خراسان و سجستان و طبرستان الی الدیلم و الجبال، و قال: و اصبهان سند العراق.<ref>معجم البلدان، یاقوت حموی، ج 4، ص 94.</ref> بدین معنی که شهرهای ذکر شده همگی جزیی از عراق هستند. خود یاقوت حموی، این حرف را نقد میکند و مینویسد: و انما قالوا ذل لان هذا کله کان فی ایام بنی امیه بلید و الی العراق لا انه منه ... و العراق هی بابل فقط .<ref> معجم البلدان، یاقوت حموی، ج 4، ص 94</ref> بدین معنا که، چون این شهرها، تابع والی عراق بودند، نام عراق را گرفتند و نه چون جزیی از عراق هستند... عراق فقط بابل است. ابتدای نفوذ جغرافی سیاسی ایران با تشکیل دولت عباسیان است که با توانایی خراسانیان در نیمه اول سده دوم برپا شد. پس از آن، در اوایل سده سوم هجری، دولت شبه مستقل طاهریان و پس از آنها دولت سامانیان در خراسان بزرگ و در مرو و بخارا تشکیل میشود. دولت صفاریان در نیمههای سده سوم در سیستان، دولت علویان در همین زمان در طبرستان و پس از آنها، دولت آل زیار پدید میآید. دولت آل بویه، در دیلم در قرن چهارم هجری توانست بر بغداد به مدت یک سده چیره شود. پدیدهای که درخور توجه است این است که هیچ کدام از دولتهای شبه مستقل ذکر شده از مناطق مرکزی و غربی ایران نیستند و همه جزو مناطق شمالی ایران یعنی بخارا، طبرستان، دیلم و سیستان تابع خراسان بزرگ هستند. لذا صفتهای خراسانی، طبری و دیلمی بر سر زبانها میافتد و مناطق مرکزی و غربی ایران نام جغرافیایی به خود میگیرد و آن هم «الجبال» به معنای منطقه کوهستانی. با این که مناطق شمالی ایران مانند طبرستان و دیلم، کوهستانی تر از مناطق مرکزی ایران هستند. یعنی این که کوهها در مناطق شمالی ایران گسترده تر و بلندترند. ولی با این همه مناطق مرکزی ایران، نام «الجبال» و جالب تر آن که ناحیه یزد، نیز نام قهستان به خود میگیرد. واژه الجبال، به احتمال زیاد از سده دوم به بعد در نوشتارهای تاریخی و جغرافیایی مسلمانان آمده است. یعنی زمانی که ایران نسبت به مسلمانان یک حالت خودی پیدا کرده است و دیگر به آن، با یک صفت غریبانه مانند بلادالعجم یا منطقهای که تابع ولایت عراق آن گونه که در زمان بنی امیه بود، ذکر نمیشد. در کتاب «صورة الارض» نوشته ابوالقاسم محمدبن حوقل که گزارش خود را در سال ۳۳۱ه از بغداد شروع میکند، آمده است: «سرزمین جبال، شامل شهرهایی است که بزرگترین آنها همدان، دینور، اصفهان و قم است و شهرهایی کوچک مانند قاسان، نهاوند، لور، کرج و برج».<ref>صورة الارض، ابن حوقل، ص 102.</ref> در نقشه کشیده شده توسط ابن حوقل عراق و خوزستان در جنوب جبال است. در کتاب «حدود العالم من المشرق الی المغرب» که توسط نویسنده گمنامی در [[سده چهارم هجری]] نوشته شده، تعریف حدود جبال، همان حدود صورة الارض است، با این فرق که قسمتهایی از عراق [عرب [ در غرب جبال وجود دارد.<ref> حدود العالم من المشرق الی المغرب، به کوشش جواد صیفی نژاد، ص 116.</ref> در کتاب «المسالک و الممالک» نوشته اصطخری که در سال ۳۴۶ه. وفات یافته، آمده است: (الجبال حدها الشرقی مغازة خراسان و فارسی و اصبهان و شرقی خوزستان. حدها الغربی آذربایجان و حدها الشمالی حدود الدیلم و قزوین و الری و حدها الجنوبی العراق و خوزستان. و الجبال تشتمل علی مدن مشهوره و معظمها همدان و الدینور و اصبهان). واژه الجبال تا سده هفتم هجری همچنان توسط تاریخ نویسان به کار میرود. مهمترین تاریخ نویس سده هفتم به زبان عربی ابی اثیر است. او در جای جای کتاب تاریخی خود، از واژه الجبال بهره میبرد. نمونههایی از آن :<br />
... عبدالله السفاح [اولین خلیفه عباسی در نیمه سده دوم هجری علی فارسی محمدبن الاشعث... و علی خراسان و الجبال ابومسلم الخراسانی .<ref> الکامل فی التاریخ، ابن الاثیر، ج 4، ص 340.</ref>) لما نزل طاهر ابن الحسین قائد جیش المأمون بباب همدان سار- نحو قزوین- و استولی علی سائر اعمال الجبل معها.<ref> همان، ج 5، ص 146</ref> فی هذه السنه ۴۵۵ ه. ق سارالسلطان طغرل بیک من بغداد الی بلد الجبل فوصل الی الهین.<ref>همان، ج 8، ص 94.</ref> نامگذاری عراق بر مناطق مرکزی ایران، همانگونه که از قول یاقوت حموی نقل کردیم از دوران سلجوقیه به این طرف آغاز میشود. یاقوت حموی به دلیل این که سلطان سلجوقی را سلطان العراق میخواندند و [[لغت نامه دهخدا]] آن را به خاطر این که سلطان سلجوقی از طرف [[خلیفه عباسی]] در بغداد لقب سلطان العراقین گرفت، می دانند.<br />
بنده در «ابن اثیر» و در «تاریخ گزیده» [[حمدالله مستوفی]] و در «حبیب السیر» خواند میرلقب سلطان العراق را ندیدم.<ref> به خاطر دقت در این موضوع، باید به دیگر کتب تاریخی نوشته شده پس از سلجوقیان مراجعه کرد، مانند:<br />
# تاریخ جهانگشا، علاءالدین عطاملک جوینی.<br />
# جامع التواریخ، رشیدالدین فضل الله<br />
# تاریخ وصاف، ادیب عبدالله شیرازی<br />
# تاریخ معجم، ادیب فضل الله<br />
# نزهة القلوب، حمدالله مستوفی<br />
# نظام التواریخ، قاضی بیضاوی<br />
# تاریخ نگارستان و جهان آرا، قاضی احمد غفاری<br />
# ظفرنامه تیموری، شرف الدین علی یزدی<br />
# مطلع السعدین، کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی<br />
# زبده التواریخ، حافظ ابرو<br />
# روضه الصفا، میرخواند<br />
# روضات الجنات، خزازی<br />
# مجمل فصیحی، احمد بن جلال الدین.(برگرفته شده از مقدمه کتاب «حبیب السیر» نوشته آقای جلال الدین همائی)</ref> در سراسر کتاب ابن اثیر، تنها یک مورد اشاره به عراق عجم است: و فیها [یعنی سال ۴۶۹ه توفی رئیسالعراقین ابواحمد النهاوندی الذی کان عمید بغداد.<ref>الکامل فی التاریخ، ابن الاثیر، ج 8، ص 124.</ref>در همه کتابهای تاریخی نوشته شده پس از حمله مغول به ایران، بویژه کتابهایی که در ایران و به زبان فارسی نوشته شده است، از مناطق مرکزی ایران به نام عراق عجم نام میبرند. حمدالله مستوفی در «نزهة القلوب» مینویسد: «در ذکر ولایت عراق عجم و آن نه تومان است و در او چهل پاره شهر است حدودش ولایات آذربایجان، کردستان و خوزستان و فارس و مفاغره و قومسی و برجیلانات پیوسته است». همچنین مستوفی در «تاریخ گزیده» خود که در سال ۷۳۰ه، هنگامی که از چیرگی محمود غزنوی بر ری، در سال ۴۲۰ صحبت میکند، مینویسد: «... و ملک عراق عجم درتصرف [[سلطان محمود]] آمد.»<ref> تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی، ص 429 و همچنین مطلب «نزهة القلوب» به نقل از لغت نامه دهخدا ماده عراق عجم.</ref> با این که مناطق مرکزی ایران در سده پنجم هجری هنوز به نام الجبال شهرت داشت. در «حبیب السیر» میخوانیم: در کمتر از یکسال طغرل بیک سلجوقی تمامی بلاد عراق عجم را به حوزه تصرف درآورد.<ref>حبیب السیر، خواندمیر، ج 2، ص 485.</ref>ابوحاتم سیستانی مینویسد: اصفهان را از نظر اهمیت ناف عراق عجمدانستهاند.<ref>دائرةالمعارف اسلامی، ج 9، ص 164</ref><br />
* شاعر جهان خواجه ایران، حافظ شیراز علیه الرحمه میفرماید:<br />
عراق و فارس گرفتی بشعر خود حافظ ***<br />
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است<br />
در این بیت، حافظ علیه الرحمه، منطقه اصفهان را عراق عجم مینامد و فارس را جزو عراق عجم نمیشمارد و در ضمن از عراق کنونی به نام بغداد یاد میکند. در فارس نامه ناصری، نوشته میرزاحسن حسینی فانی (۱۲۳۷ه- ۱۳۱۶ه) چند بیت شعر از کمال الدین اصفهانی در مشخص کردن حدود عراق عجم، آورده است: (به احتمال زیاد همان [[کمال الدین اسماعیل]] است که شاعر خاندان صاعدیه اصفهان بود و در حمله مغول به اصفهان و در سال ۶۳۵ ه. به قتل رسید)<br />
<br />
چار شهراند عراق از پی تخمین گفتم<br />
<br />
طول و عرضش صددرصد بود و کم نبود<br />
<br />
اصفهان نصف جهان است و در این نیست شکی<br />
<br />
که در اقلیم چنان شهر معظم نبود<br />
<br />
همدان جای شهان از قبل آب و هوا است<br />
<br />
که در آفاق چنان بقعه خرم نبود<br />
<br />
قم به نسبت کم از آنهاست و لیکن گفتم<br />
<br />
نیک نیک ارچه نباشد بدبد هم نبود<br />
<br />
معدن مردمی و کان سخا، شاه بلاد<br />
<br />
ری بود ری که چو وی در همه عالم نبود<ref>فارسی نامه ناصری، حسن فسائی، ج 1، ص 604.</ref><br />
<br />
در این وصف، چهار شهر عمده عراق عجم ری، همدان، قم و اصفهان است.<br />
<br />
در قطعهای که قاضی محمد رازی در برابر قطعه [[کمال الدین اصفهانی]] در سال ۹۶۶ ه. سروده و آن را به [[شاه طهماسب صفوی]] تقدیم کرده است، میخوانیم:<br />
<br />
چار بودند در اطراف عراق ای شه دین<br />
<br />
شهرهایی که نشستنگه شاهان بودند<br />
<br />
اصفهان آنکه ورا نصف جهان میگفتند<br />
<br />
عدل عمال شه او را ز جهان افزودند<br />
<br />
همدان آنکه علی شکر و یارانش در او<br />
<br />
به زر و سیم بهین چتر و وثاق اندودند<br />
<br />
قم که جز شیعه حیدر نبود ساکن او<br />
<br />
سبب آن است که خاک فرجش فرمودند<br />
<br />
شاه افزود بر این چار بلد قزوین را<br />
<br />
کاهل تاریخ چنین نعت دگر نشنودند<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ذبیحالله صفا، ج 5، ص 2711.</ref><br />
<br />
کلیم کاشانی؛ شاعر عهد صفوی در بازگشت خود از هند به کاشان، میسراید: تاریخ توجه عراقش «توفیق رفیق طالب» (۱۰۳۸ه) آمد.(۴۵)<br />
عبارت عراق عجم تا دوره قاجار، مورد بهرهگیری بود. در فارس نامه ناصری، آمده است: و هم در این سال ۱۲۲۲ه به آموزگاری فرستادگان ناپلئون در لشکر ایران نظمی تازه بنا نهادند... نظام آذربایجان را سرباز و نظام عراق و مازندران را جانباز لقب دادند.<ref>فارسنامه ناصری، حسن فساشی، ص 596.</ref> با این وصف عراق عجم شامل مناطق مرکزی و غربی ایران به اضافه فارس، خوزستان و ساحل خلیج فارس میشود. در کتاب «مرأة القاسان» تاریخ کاشان، نوشته عبدالرحیم کلانتر ضرابی که در سالهای ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ه آن را نوشته، میخوانیم: کاشان جزو عراق عجم است. سکزآباد جزو عراق عجم است. ولایت زنجان در خط عراق عجم قرار گرفته است. خانقین سرحد عراقین عرب و عجم است. شیراز جزو مملکت فارس است. (آستانه حضرت) شاهزاده عبدالعظیم (الحسنی) در یک فرسخی طهران و جزو عراق عجم است. ولایت یزد، جزو خاک قهستان است). در کتاب «تاریخ اجتماعی کاشان» نوشته حسن نراقی در سال ۱۳۴۵ش. در اطلس اول کتاب عراق عجم با جبل و مدی یا ماد بالاخص یکی دانسته شده است. آغاز اهمیت یافتن جغرافیای سیاسی مناطق مرکزی ایران در تاریخ اسلامی با آغاز اهمیت یافتن اصفهان توأم است. اصفهان که از پیشرفت شهر تاریخی جی، پدید آمده است، اولین بار در سده چهارم هجری به گونه شهری یکپارچه درآمد.<ref> دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 9، ص 071، به نقل از لاکهارت</ref> در زمان بویهیان، رکن الدوله در نیمه سده چهارم هجری بر اصفهان حکومت کرد و آنجا را آباد کرد و شخصیتهای علمی- سیاسی همانند ابن العمید، صاحب بن عباد، منطقی رازی؛ شاعر پارسی گوی عراق عجم، بدیع الزمان همدانی، ابوالفرج اصفهانی، ابی حیان توحیدی و ابوعلی مسکویه در آنجا ظهور میکنند. پس از بویهیان، طغرل سلجوقی در سال ۴۴۳ه پایتخت سلجوقیان را در اصفهان قرار میدهد. الب ارسلان، جانشین او، همچنان اصفهان را پایتخت قرار میدهد. ملکشاه سلجوقی، پس از او، بناهای متعددی در اصفهان برپا داشت. [[خواجه نظام الملک طوسی]] در اصفهان، [[مدرسه نظامیه]] بنا کرد. در این دوران، اصفهان خود را رقیب بغداد می داند. اصفهان در سال ۶۳۳ه به دست مغولان میافتد و آسیب فراوانی میبیند. ولی در زمان غازان خان، اصفهان آباد میشود. تیمور لنگ در ۷۸۹ه. در اصفهان، قتلعام راه میاندازد. در ۸۷۴ه. اوزون حسن آق قوینلو بر اصفهان، چیره میشود. در این زمان، اهالی ونیز، اصفهان را شهری بسیار وسیع در دشتی پرنعمت معرفی کردهاند.<ref> همان، ج 9، ص 271.</ref>اوج شکوفایی اصفهان در [[دوران صفویه]] است. در سال ۱۰۰۶ه. [[شاه عباس کبیر]] (۹۹۶-۱۰۳۸ه.) پایتخت را، از قزوین به اصفهان منتقل ساخت. شاه عباس، [[میدان نقش جهان]] را احداث کرد، که به گفته شاردن یکی از زیباترین میدانهای جهان است.<ref> دائرةالمعارف اسلامی ج 9 ص 371.</ref> بدین گونه میبینیم که اصفهان و همچنین مناطق مرکزی ایران پس از سده چهارم هجری به بعد، به کانون بسیار مهم و اساسی علمی و اقتصادی و سیاسی تبدیل میشود و خود را در برابر نیروهای توانمند در ایران، نمایان میکند. به گونهای که اوج شعر فارسی در شیراز با سعدی و [[حافظ شیرازی]] است. و شیواترین سبک شعری به نام مناطق مرکزی ایران، عراقی نامگذاری میشود. در این دوران است که مناطق مرکزی ایران نام جغرافیایی خود را، از الجبال، رها میکنند و یک نام فرهنگی سیاسی به خود میگیرند و آن هم عراق. ما اگر به خط سیر پایتخت در ایران از صفوی به این طرف بنگریم، میبینیم که این خط از مناطق شمال ایران به طرف مناطق مرکزی یعنی عراق عجم بوده است. از تبریز به قزوین که ثغر مسلمانان در سده اول هجری و پس از آن جزو عراق عجم شمرده می شده است و به اصفهان که ناف عراق عجم است و به شیراز، که به نظر بنده از لحاظ جغرافیای سیاسی، جزو عراق عجم است ولی از لحاظ تاریخی جزو عراق عجم شمرده نشده است. و سرانجام پایتخت در تهران پایبند میشود. تهران، همسایه ری است و ری بالاتفاق جزو عراق عجم است. و همچنین تهران در دامنه کوههای البرز که جزیی از مازندران است، قرار گرفته، پس تهران حدی است میان مناطق شمالی ایران و مناطق مرکزی آن. و این خود نشانگر آن است که عراق عجم سرانجام خود را در [[جغرافیای سیاسی ایران]] تثبیت کرد و همچنین مناطق شمالی ایران نفوذ سابق خود را بازیافت. پیشتر گفتیم که با اهمیت یافتن جغرافیای سیاسی مناطق مرکزی ایران، این مناطق نام فرهنگی سیاسی به خود گرفت. علت این تشبیه به دو دلیل است:<br />
<br />
اول: کوفه، بصره و بغداد در سدههای اولیه تاریخ اسلامی، کانون گردآوری و شکوفایی ادبی، علمی و دینی بوده است و چون مناطق مرکزی ایران در سدههای پس از سده چهارم هجری، جانشین عراق در این شکوفایی میشوند، لذا بجا است، که این نام را داشته باشند. دوم: مناطق مرکزی ایران که گستره آن فارس و مناطق جنوبی ایران تا خلیج فارس است به طور کلی شباهتهای جغرافیایی با عراق دارد.<br />
# زمینهای هموار و دشت زیاد دارد.<br />
# بر ساحل دو رود بزرگ- زاینده رود و کارون- جای گرفته است<br />
# همچون عراق به سمت خلیج فارس گسترش دارد<br />
# مناطق غربی و جنوبی ایران هممرز با عراق است. و بنده فکر میکنم که این نامگذاری را باید دارندگان توان جغرافی سیاسی در مناطق شمالی ایران به منطقه مرکزی ایران داده باشند. و میتواند تفسیر این مسأله بدین گونه باشد که دانشمندان و فقهای م سلمانان در سدههای اولیه هجرت در ایران فارسی زبان بودند و [[خاستگاه زبان]] فارسی مناطق مرکزی ایران است و این دانشمندان که اکثراً طبقه وزرا و دبیران را در دستگاههای حکومتی تشکیل میدادند، به آنها تاجیک با مفهوم دارنده فرهنگ عربی «یعنی فرهنگ اسلامی، میگفتند. و چون مناطق مرکزی ایران پس از سده چهارم دارای چهره علمی سیاسی مستقلی شد لذا به آن یک نام آشکارتر از لحاظ هویت اسلامی یعنی عراق که مرکز دولت اسلامی میبود، دادند.<br />
اوج توانایی جغرافیای سیاسی عراق عجم با رخ دادن [[انقلاب اسلامی ایران]] نمایانگر شد. چون مراحل رؤیایی و شکل گیری انقلاب اسلامی در منطقه قم و اصفهان بود. در اینجا ذکر یک مسأله را ضروری می دانم و این که در [[انقلاب مشروطه]] که در ابتدای [[قرن چهاردهم]] هجری به مرکزیت آذربایجان رخ داد، جریاناتی به وجود آمد، که نتیجه پایانی آن از بین رفتن توانایی جغرافیای سیاسی آذربایجان بود. بنده از خدا خواهانم که انقلاب اسلامی ایران که در ابتدای قرن پانزدهم هجری رخ داد، همان خط اسلام ناب محمدی خود را حفظ کند تا گریبانگیر رخدادهایی نشود که پایان آن خدای ناکرده از بین رفتن توانایی جغرافیای سیاسی عراق عجم شود. باید کاری کنیم که تواناییهای جغرافیای سیاسی تمامی مناطق ایران حفظ شود. خراسان، پشتوانه ایران است. لذا عراق عجم باید پشتوانه خراسان باشد، همانگونه که آذربایجان باید پشتوانه عراق عجم باشد. همانگونه که سایر [[استانهای ایران]] باید پشتوانه یکدیگر باشند.<br />
ذکر این نکته در پایان ضروری است که ایران بود که ودیعه حضرت علی ابن ابی طالب (ع) یعنی «عراق» را به عنوان یک پدیده فرهنگی اسلامی را در درازنای بیش از هشتصد سال پس از حمله مغول، با نامگذاری عراق بر مناطق مرکزی خود، نگاه داشت.<br />
<br />
== نامداران ایالت عراق عجم ==<br />
<br />
=== حکیم نظامی ===<br />
<br />
حکیم [[نظامی گنجوی]] شاعر نامدار قرن ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که بهعنوان پیشوای داستانسرایی در ادب فارسی شناخته شدهاست<br />
او ابیات زیادی را در وصف عراق گفته و خود را از[[تفرش]] قهستان [[قم]] عراق معرفی کرده است.<br />
(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):<br />
<br />
عراقیوار بانگ از چرخ بگذاشت به آهنگ عراق این بانگ برداشت<br />
<br />
شرفنامه (ص ۵۳)<br />
<br />
عراق دل افروز باد ارجمند که آوازهی فضل از او شد بلند<br />
<br />
دلیل قمی و تفرشی بودن نظامی نزد تذکره نویسان این دو بیست از اقبالنامه ص (۲۹):<br />
<br />
چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم / ولی از قهستان شهر [[قم|قمم]] ***<br />
به [[تفرش]] دهی هست "تاً نام او /[[نظامی]] از آنجا شده نام جو<br />
<br />
=== لطفعلیبیک (آذر) بیگدلی ===<br />
<br />
[[لطفعلی آذر بیگدلی]]، (پسر آقاخان بیگدلی شاملو) در [[اصفهان]] به دنیا آمد. در ایّام کودکی او به سبب بروز فتنهٔ [[محمود افغان]] خانوادهاش به ناچار از [[اصفهان]] به [[قم]] مهاجرت کرد. و پس از ۱۴ سال زندگی در [[قم]] با پدر خود که به حکومت لار منصوب شده بود، به [[فارس]] رفت، ولی ۲ سال بعد، پس از مرگ پدر، با عمّ خود عازم سفر حج و زیارت عتبات شد و پس از مراجعت به [[خراسان]] رفت. در [[خراسان]] به اردوی [[نادرشاه]] پیوست و همراه اردوی نادری از راه [[مازندران]] به [[آذربایجان]] رفت. پس از این سفر، عازم عراق عجم شد و در [[اصفهان]] سکنی گزید، و چندی به خدمت دیوانی مشغول شد، لیکن سرانجام از امور دیوانی کناره گرفت و به تصوّف روی آورد و به سلوک پرداخت و در پایان عمر در شهر [[قم]] اقامت کرد و در همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد.<br />
<br />
=== علامه میرعلام تفرشی === <br />
'''میر علام تفرشی '''، معروف به «'''میرعلام'''» از علما و [[فقیه|فقهای]] [[شیعه]] امامیه در قرن دهم هجری در [[تفرش]] به دنیا آمد. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست. وی از شاگردان [[مقدس اردبیلی]] بود.<br />
فراگیری علوم دینی را از دوران کودکی آغاز کرد. پس از گذراندن دروس مقدماتی، به نزد [[مقدس اردبیلی]] رفت و علوم نقلی و فقه را از او فرا گرفت.<br />
و به [[درجه اجتهاد]] رسید پس از مدتی، به تحصیل علوم شرعی مشغول گردید. وی در زهد و تقوا به درجهای رسید که تمام علمای اعلام و فقهای عظام به قدر و منزلت علمی و مذهبی میر علام واقف میباشند. او مورد وثوق کامل [[مقدس اردبیلی]] بوده به حدی که به شاگردان خود گوشزد میکنند که پس از من برای حل مشکلات علمی خود در [[شرعیات]] به میرعلام تفرشی و در [[عقلیات]] به [[میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی]] رجوع کنید<br />
میرعلام از سلسله [[سادات سجادی تفرش|سادات تفرش]] میباشد. میر علام تفرشی در [[تفرش]] درگذشت و در قبرستان قدیمی بنام سماق بنه در فم به خاک سپرده شد. بقعهای بجای مانده است که مدفن عالم برجسته وجلیل القدر (میرعلام تفرشی) میباشدکه قدمت آن به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه میرسد که البته سنگ قبر آن بواسطه ارزش تاریخی بسرقت رفته است و زمان تولد و وفات آن مشخص نیست.<br />
<br />
=== میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی ===<br />
وی از سلسله [[سادات سجادی تفرش|سادات تفرش]] و از شاگردان [[مقدس اردبیلی]] و مورد وثوق کامل ایشان بوده به حدی که [[مقدس اردبیلی]] به شاگردان خود گوشزد میکنند که پس از من برای حل مشکلات علمی خود در [[عقلیات]] به [[میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی]] رجوع کنید در حال حاضر هم تمام علمای اعلام و فقهای عظام به قدر و منزلت علمی و مذهبی میر علام واقف میباشند. قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه<br />
[[میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی]]، معروف به «'''میرفیض الله'''» از علما و [[فقیه|فقهای]] [[شیعه]] امامیه در قرن دهم هجری در [[تفرش]] و همشاگردی و معاصر میرعلام تفرشی در شهر تفرش به دنیا آمد. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست.<br />
وی از شاگردان [[مقدس اردبیلی]] بود. فراگیری علوم دینی را از [[دوران کودکی]] آغاز کرد. پس از گذراندن دروس مقدماتی، به نزد[[مقدس اردبیلی]] رفت و علوم نقلی و فقه را از او فرا گرفت. پس از مدتی، به تحصیل علوم عقلیات مشغول گردید. وی در زهد و تقوا به درجهای رسید که تمام علمای اعلام و فقهای عظام به قدر و منزلت علمی و مذهبی میر فضل الله واقف میباشند . ایشان مورد وثوق کامل [[مقدس اردبیلی]] بوده به حدی که به شاگردان خود گوشزد میکنند که پس از من برای حل مشکلات علمی خود در [[شرعیات]] به [[میرعلام تفرشی]] و در [[عقلیات]] به میر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی رجوع کنید میرفیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشی در [[نجف]] درگذشت و در نجف به خاک سپرده شد. زمان فوت آن به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه میرسد<br />
<br />
=== اسماعیل خان دبیر ===<br />
[[اسماعیل خان لشکر نویس تفرشی]] معروف به [[دبیر]] صاحب کتاب [[نُخَبتُه التواریخ]] که در کنار [[میرعلام تفرشی]] مدفون میباشد وی استاد بی نظیر در [[تاریخ]] میباشد [[نخبته التواریخ]] تاریخ جامعی است در [[نظم]] و [[نثر]] که از آغاز [[اسلام]] تا آخر سلطنت [[مظفر الدین شاه]] [[قاجار]] نگاشته شده وگزارش ائمه و رجال و جلوس و وفات پادشاهان و ارتحال علما و رویدادهای مهم و سوانح میباشد و برای هر یک مسله تاریخی متناسب متین و شیوا تالیف شدهاست.<br />
<br />
=== ماندانا ===<br />
از نامداران پیش از اسلام در همدان، میتوان [[ماندانا]] مادر [[کوروش بزرگ]] و دختر آخرین پادشاه ماد، [[آستیاگ]] را نام برد. آستیاگ او را به منظور جلب اتحاد با خاندان فرمانروایی اقوام [[پارس]]، به ازدواج [[کمبوجیه اول]]، پادشاه [[انشان]] درآورده بود.<ref>{{پک|زرینکوب|۱۳۹۰|ک=روزگاران|ص=۶۳}}</ref> [[فاتک]] پدر [[مانی]] بنیانگذار [[آیین مانوی]] نیز از اهالی همدان است. فاتک از همدان به [[تیسفون]] منتقل شد و مانی در شهر تیسفون به دنیا آمد.<ref>{{پک|رضایی همدانی|۱۳۷۹|ک=سیمای همدان|ص=۲۶۰}}</ref><br />
<br />
[[باباطاهر]] از شاعران نامدار قرن چهارم هجری،<br />
<br />
[[بدیعالزمان همدانی]] نویسندهٔ قدیمیترین کتاب در فن [[مقامه|مقامهنویسی]]،<br />
<br />
[[ابوالعلی حسن عطار]] از بزرگان ادب و از مشاهیر [[نحو]] و لغت و [[حدیث]] در قرن چهارم هجری،<br />
<br />
[[عین القضات همدانی]] از نوابع قرن پنجم هجری دارای آثاری در کلام، حکمت، عرفان و ادب پارسی،<br />
<br />
[[ابن صلاح همدانی]] پزشک و ریاضیدان قرن پنجم و ششم هجری، [[رشیدالدین فضلالله همدانی|خواجه رشیدالدین فضلالله]] از وزرا، دانشمندان و پزشکان صاحبنظر قرن ششم و هفتم هجری،<br />
<br />
[[میر سید علی]] از عرفاً و رهروان سیروسلوک قرن هفتم هجری<br />
<br />
[[میرزاده عشقی]] یکی از ستارگان فروزان شعر و نثر نمایشنامه در دوران [[انقلاب مشروطیت]] هستند.<ref>{{پک|ابراهیمی|۱۳۸۲|ک=سیمای میراث فرهنگی همدان|ص=۳۰–۳۵}}</ref><ref>{{پک|درخشان|۱۳۷۴|ک=بزرگان و سخنسرایان همدان|ج=۱|ص=۵–۱۰}}</ref><br />
<br />
[[بوعلی سینا]] از نادر دانشمندان و نوابغ روزگار در سال ۳۷۰ قمری در ''خرمیثین'' از توابع [[بخارا]] به دنیا آمد. او در سال ۴۰۶ هجری قمری در زمانی که همدان پایتخت [[آل بویه]] بود، وارد این شهر شد و پس از مدتی [[شمسالدوله دیلمی]] او را وزیر خود ساخت. بوعلی سینا در زمان اقامت در همدان در مدرسهٔ بزرگ شهر تدریس میکرد و در همچنین فرصت این را یافت تا بسیاری از تألیفات خود را به پایان رساند. مدتی نیز مورد بیمهری قرار گرفت و سرانجام به سال ۴۲۸ هجری قمری در باغ دوستش در همدان درگذشت. [[آرامگاه ابوعلی سینا]] هم اکنون در میدانی به همین نام در همدان قرار دارد.<ref name="3irasfanmtteedfair">{{یادکرد وب|نشانی=http://www2.irna.ir/occasion/1shahrivar85/index.htm|عنوان=روز اول شهریورماه، به پاس بزرگداشت ابوعلیسینا ستاره پرفروغ عرصهٔ طب در ایران، روز پزشک نامیده شدهاست.|ناشر=ایرنا|تاریخ بازدید=۵ مهر ۱۳۹۰| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6A4bZHFmk | تاریخ بایگانی = ۲۱ اوت ۲۰۱۲}}</ref> [[عارف قزوینی]] نیز سالهای آخر عمر خود را در [[دره مرادبیگ|درهٔ زیبای مرادبیگ]] همدان سپری کرد. او در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در همدان فوت کرد و آرامگاه او در جوار [[آرامگاه بوعلیسینا]] قرار دارد.<ref>{{پک|رضایی همدانی|۱۳۷۹|ک=سیمای همدان|ص=۳۲۱}}</ref><br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{چپچین}}<br />
* "Irak-i-Ajami". ۱۹۱۱ Encyclopædia Britannica.<br />
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی =Bosworth | نام =C. Edmund | پیوند نویسنده =کلیفورد ادموند باسورث | مقاله =ʿERĀQ-E ʿAJAM(Ī) | دانشنامه =[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] | جلد=۸ | سال =۱۹۹۸ | ناشر =Bibliotheca Persica Press | مکان =New York | شابک = | صفحه =۵۳۸ | نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/eraq-e-ajami | تاریخ بازبینی =۲۰۱۳-۱-۱۶ | نشانی بایگانی = |تاریخ بایگانی = | زبان =en}}<br />
* نفیسی، سعید، بابک خرمدین، دلاور آذربایجان، به اهتمام عبدالکریم جریزه دار، [[انتشارات اساطیر]]، تهران، ISBN:۹۶۴-۳۳۱-۳۲۸-x<br />
{{چپچین}}<br />
* {{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی =Bosworth | نام =C. Edmund | پیوند نویسنده =کلیفورد ادموند باسورث | مقاله =ʿERĀQ-E ʿAJAM(Ī) | دانشنامه =[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] | جلد=۸ | سال =۱۹۹۸ | ناشر =Bibliotheca Persica Press | مکان =New York | شابک = | صفحه =۵۳۸ | نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/eraq-e-ajami | تاریخ بازبینی =۲۰۱۳-۱-۱۶ | نشانی بایگانی = |تاریخ بایگانی = | زبان =en}}<br />
{{پایان چپچین}}<br />
<br />
[[رده:تاریخ کردستان]]<br />
[[رده:زیربخشهای خلافت عباسیان]]<br />
[[رده:سرزمینهای ایران باستان]]<br />
[[رده:منطقههای تاریخی ایران]]<br />
[[رده:منطقههای جغرافیایی ایران]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1_%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85&diff=14392عسکر مکرم2015-12-16T17:04:01Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عَسکَر مُکْرَم''' شهری بود از نواحی [[خوزستان]] که در زمان ساسانیان به نام «روستاگ کَواد» (روستای قباد) نامیده میشود و پس از آن «لشگر» نام داشت.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/askar-mokram-lit Encyclopaedia Iranica: ʿASKAR MOKRAM]، بازدید: مارس ۲۰۱۳.</ref> روستاگ کواد ظاهرا در زمان ساسانیان شهر بااهمیتی بودهاست.<ref>همان منبع.</ref><br />
<br />
این شهر میان دو رود [[شوشتر]] و مَسرُقان واقع بود.<ref>از حدود العالم ص ۴۵ و ۴۶</ref> امروزه محوطه تاریخی شهر عسکر مکرم در شمال شرقی روستای امروزی [[بند قیر]] در ۳۵ کیلومتری [[شوشتر]] در دو کرانه رودخانه [[گرگر]] گسترده است.<br />
<br />
نام دوران اسلامی این شهر یعنی عسکر مکرم منسوب به مکرم بن معزاء حارث، یکی از افراد بنی جَعْوَنةبن حارث بن نُمَیربن عامربن صعصعة.<ref>/از کتاب معجم البلدان</ref> است و در توصیف آن آمده که دارای علمای بسیار و خرم و آباد و بانعمت، و همه نوع شکر و قند در آن وجود داشت<ref>حدود العالم چ دانشگاه ص ۱۳۸</ref> و در این شهر از [[ابریشم]] خام مقنعه و دستمال و پارچه میساختند.<ref>جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص ۲۵۵ و ۲۶۵</ref> طبق منابع مکتوب جغرافیدانان و جهانگردان دوره [[اسلامی]] این شهر از شهرهای مهم جنوب غربی [[ایران]] و حتی در دورهای کرسی ولایت [[اهواز]] بوده است. این شهر در دوره رونق خود تامین کننده شکر در محدوده کشورهای اسلامی تا [[مصر]] بوده است. بررسیهای باستان شناختی بر روی این محوطه نشان داد که گستره شهر عسکر مکرم در حدوده ۵۰۰ هکتار است. شهر [[تاریخی]] مذکور دارای دو بخش مسکونی و صنعتی بوده است و بر اساس دادههای مورخان و جغرافیدانان ارتباط بین دو بخش شرقی و غربی شهر عسکر مکرم توسط پلهایی که از کنار هم قرار دادن قایقهایی بر رودخانه ایجاد شده بود امکانپذیر بوده است.<ref>[http://www.khouznews.ir/fa/news/7214 سایت خوز نیوز]</ref> <br />
<br />
شهر دارای بازاری باشکوه بود که با [[مسجد]] جامع هر دو در جانب غربی واقع بودند. ازجملهٔ عیوب عسکر مکرم وجود عقربهای سمی در آن شهر بود که هیچکس از گزند آنان بی نصیب نمیماند.<br />
<br />
[[پرونده:سکه یافت شده در عسکرمکرم.JPG|thumb|left|سکه یافت شده در شهر عسکر مکرم]]<br />
<br />
== دانشوران شهر ==<br />
* '''ابن سکیت الاهوازی'''<ref>أعیان الشیعة ۱۰/۳۰۶.</ref>:<br />
یعقوب ابن اسحاق ابن یوسف معروف بأبی یوسف اللغوی الاهوازی الدورقی او از پیشوایان بلاغت و فصاحت بود ابن سکیت در مدارس عسکر مکرم مشغول به تدریس بوده و سپس به [[سامراء]] و [[بغداد]] مهاجرت کرد<br />
<br />
* '''احمد ابن موسی الاهوازی''':<br />
او القاضی أحمد معروف بعبدان از پیشوایان علم حدیث بوده<br />
<br />
* '''میرمان العسکری''':<br />
ابوبکر محمد ابن علی ابن اسماعیل معروف به میرمان عسکری عالم النحو بوده او در عسکر مکرم پلههای ترقی را طی کرد<br />
<br />
* '''ابو هلال العسکری''':<ref>تاریخ الأدب العربی /العهد العباسی/النقد الأدبی /أبو هلال العسکری</ref><br />
الحسن ابن عبدالله ابن سعید از عالمان به علم لغت عربی در زمان خود بوده ملقب به [[ابو هلال العسکری]] و لقب عسکری او به دلیل وجودش در شهر عسکر مکرم بوده<br />
<br />
* '''ابو علی العسکری''':<br />
الحسن ابن عبدالله ابن سهل ثانی از عالمان لغت و ادب [[عربی]].<br />
<br />
* '''[[ابو احمد العسکری]]''':<br />
ابو احمد بن عبدالله بن سعید العسکری از پیشوایان ادب و صاحب کتاب اخبار و نوادر<ref>[http://www.al-hakawati.net/arabic/Civilizations/book13a166.asp سایت الحکواتی مرتبط با ادب عربی]</ref><br />
<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
[[رده:آثار دوره ساسانیان در عسکرمکرم]]<br />
[[رده:آثار ملی ایران]]<br />
[[رده:محوطههای تاریخی عسکرمکرم]]<br />
[[رده:استان خوزستان]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86&diff=14391عربستان2015-12-16T17:03:33Z<p>Re.gharahi: «عربستان» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''عربستان''' با نام رسمی '''پادشاهی عربستان سعودی'''<ref>این نام برآمده از نام قبیله حاکم بر عربستان یعنی آلسعود است.</ref> (به [[زبان عربی|عربی]]: المملکة العربیة السعودیة) بزرگترین کشور در باختر [[آسیا|آسیاست]]. این کشور که بخش عمدهٔ [[شبه جزیره عربستان|شبه جزیرهٔ عربستان]] را در بر گرفتهاست، از شمال با [[عراق]]، [[اردن]] و [[کویت]]، از سوی خاور با [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]]، [[قطر]] و [[خلیج فارس]]، از جنوب خاوری با [[عمان]]، از سوی جنوب با [[یمن]] و از سوی باختر با [[دریای سرخ]] هممرز است. جایگاههای مهم دینی [[مسلمان|مسلمانان]] همچون [[کعبه]]، [[مسجد پیامبر]] و آرامگاه پیامبر اسلام در این کشور جای دارد.<br />
<br />
عربستان سعودی با ۲٫۱۴۹ میلیون کیلومتر مساحت بزرگترین کشور غرب آسیا و دومین کشور وسیع عربنشین پس از [[الجزایر]] است. این کشور بیش از ۲۷ میلیون جمعیت دارد که فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند.<br />
<br />
پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ توسط [[ملک عبدالعزیز |ملک عبدالعزیز بن سعود]] پایهگذاری شد. هرچند که جنگها و کشمکشهایی که به تشکیل عربستان منجر شد در سال ۱۹۰۲ با تصرف [[ریاض]]، خانهٔ ابا و اجدادی آل سعود، توسط ملک عبدالعزیز آغاز گردید. عربستان سعودی یک سلطنت مطلقه است. عربستان خود را کشوری اسلامی معرفی میکند و به شدت تحت تاثیر [[وهابیت]] است. عربستان سعودی کشور محل تولد [[اسلام]] است.<br />
<br />
عربستان سعودی تنها کشور در جهان است که رانندگی زنان را ممنوع کرده است.<br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
دوران باستان – در هزار سال یکم پیش از میلاد – فرمانروایی [[منائ|منائیان]] در بخش [[عسیر]] و در جنوب [[حجاز]] در درازای کرانهٔ [[دریای سرخ]] برقرار شده بود. در سدهٔ یکم پیش از میلاد، [[منائ|منائیان]] از مرکز تجارت خود در [[ددان]] ([[الاولی]]) دست کشیدند. {{مدرک}} [[منائ|منائیان]] یک مرکز تجاری در بخش شمال [[مدائن]] ایجاد نمودند. در بخش خاوری، کشور [[دیلمون]] جای داشت که به ظاهر یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانهٔ [[خلیج فارس]] بود. {{مدرک}} برخی این محل را همان [[جزیره بحرین]] دانستهاند. اگرچه بخشهایی از سرزمین اصلی نیز بخشی آن بودهاست و با زمینهای درونی که اکنون پادشاهی سعودی نامیده میشود، روابط بازرگانی داشتهاست. {{مدرک}}<br />
<br />
[[اسکندر مقدونی]] پیش از مرگ ناگهانی خود در سال [[۳۲۳ (پیش از میلاد)]]، قصد داشت شبه جزیره عرب را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان [[بطالسه]] [[مصر]] تا حدودی بر [[ینبع]] چیره شدند. {{مدرک}} ولی [[نبط|نبطیان]] از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانهٔ [[حبشه|حبشیها]] و [[ایران|ایرانیان]] قرار گرفت. {{مدرک}} در سدهٔ پنجم پس از میلاد، [[مکه]] از نظر اهمیت جایگزین شهر [[پترا]] در دورهٔ [[نبط|نبطیان]] شده بود.<br />
<br />
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفتهٔ [[قرآن]]، این سرزمین از زمان ساخته شدن [[کعبه|خانهٔ خدا]] به دست [[ابراهیم]]، مورد توجه [[خداپرست|خداپرستان]] بودهاست. {{مدرک}} در دوران [[بتپرستی]] نیز [[بت|بتهای]] بزرگی در آن نگهداری میشدهاست.<br />
با ظهور [[پیامبر اسلام]]، شبه جزیرهٔ عرب مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله]]، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین [[اسلام]] در زمان زندگانی او تقریباً در همهٔ شبه جزیرهٔ عرب رواج یافت. <br />
<br />
حکومت پادشاهی سعودی در سال [[۱۷۵۰ (میلادی)]] به وسیله [[محمد بن سعود]] پایهریزی شد. پس از وی [[عبدالعزیز بن سعود]] با پشتیبانی [[شیخ محمد بن عبدالوهاب]]، شهر [[ریاض]] را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، [[عسیر]]، [[تهامه]]، [[حجاز]]، [[عمان]]، [[احساء]]، [[قطیف]]، [[زیاره]]، [[بحرین]]، [[وادی الدّواسر]]، [[خرج]]، [[محمل]]، [[وشم]]، [[سُدَیر]]، [[قصیم]]، [[شمّر]]، [[مجمعه]]، [[منیح]]، [[بیشه]]، [[رنیّه]] و [[ترابه]] تحت تصرف [[وهابیان]] درآمد. [[سعود بن عبدالعزیز]] [[کشورگشایی|کشورگشاییهای]] [[وهابیان]] را در شبه جزیره تا [[خلیج فارس]] ادامه داد. در زمان [[ابراهیم بن سعود]]، عربستان از [[مصر]] شکست خورد و [[طوسون پاشا]]، فرمانده سپاه [[مصر]]، [[مکّه]] را فتح کرد امّا نتوانست در [[مدینه]] پیشروی کند و به [[قاهره]] بازگشت. پس از [[طوسون پاشا]]، برادرش، ابراهیم پاشا، [[نجد]] را گرفت و خود را به [[درعیّه]] رسانده؛ پایتخت [[آل سعود]] را به محاصره درآورد و مقاومت [[وهابیان]] را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی [[عبدالله بن سعود]]، اوج نفوذ فرهنگ [[اروپا]] در عربستان بود تا این که [[عبدالله بن سعود]]، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به [[اعدام]] شد. {{مدرک}}<br />
<br />
نخستین تلاش در زمینهٔ برپایی دوبارهٔ فرمانروایی [[آل سعود]] توسط [[مشاری بن سعود]] بود. پس از وی [[ترکی بن عبدالله]]، [[ریاض]] را اشغال کرد. [[فیصل بن ترکی]] ایجاد فرمانروایی دوم [[آل سعود]] را اعلام نمود. [[خالد بن سعود]] به فرمانروایی [[نجد]] منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از [[ریاض]] بیرون کردند. در دوران فرمانروایی [[عبدالله بن ثنیان]]، [[مصر]] ارتش خود را از عربستان فراخواند. [[عبدالله بن فیصل]] با همدستی قبیلهٔ [[عجمان]] و [[سعود]]، به بخش [[احساء]] حمله کرد. [[سعود بن فیصل]]، [[قطیف]] را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. [[عبدالرحمن بن فیصل]] به درگیری با فرمانروایی [[آل رشید]] پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت.<br />
<br />
فرمانروایی سوم سعودی را [[عبدالعزیز بن عبدالرحمن]] بنیان نهاد. پس از مرگ [[عبدالعزیز]]، سه پسر دیگرش با نامهای [[ملک فیصل]] و [[ملک خالد]] و [[ملک عبدالله]] در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ [[خالد]]، برادرش [[فهد]]، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب [[خادم الحرمین الشریفین]] را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین [[وهابیت]] کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با [[باختر]] ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش [[عبدالله بن عبدالعزیز]] به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش [[سلمان بن عبدالعزیز]] میباشد. {{مدرک}}<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
کشور عربستان سعودی در [[خاورمیانه]] و هممرز با [[خلیج فارس]] و [[دریای سرخ]] است. در جنوب این کشور، [[یمن]] جای دارد. این کشور همچنین با [[عراق]]، [[اردن]]، [[کویت]]، [[عمان]]، [[قطر]]، [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]] مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است. [[آب و هوای]] این سرزمین، [[گرم و خشک]] است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمینهای آن را [[بیابانهای ماسهای]] تشکیل میدهد.<br />
<br />
عربستان کشوری آسیایی است و در منطقه استراتژیک خاورمیانه قرار دارد و بزرگترین کشور این منطقه میباشد. مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل میدهد. از غرب و شرق به دریای سرخ و خلیجفارس مرتبط است و همین دسترسی به آبهای آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حملونقلهای دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کردهاند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref><br />
<br />
عربستانسعودی ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع وسعت دارد. این وسعت تقریباً یک و نیم برابر ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است لیکن حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابانهای خشک و بی آب و علف پوشاندهاند. سه صحرای بزرگ «نفود»، «[[دهنا]]» و «ربعالخالی» مهمترین کویرهای عربستان هستند. عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونهای که طولانیترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد مییابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیجفارس در شرق شروع و تا بندر [[جده]] در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر میباشد.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref> [[ربع الخالی]] که یکچهارم گستره شبه جزیرهٔ عرب را تشکیل میدهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطهٔ عربستان سعودی [[کوه سوداء]] با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.<br />
<br />
جغرافیدانان، عربستان را به طور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم میکنند. ارتفاعات غربی که از [[خلیج عقبه]] آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان مییابد. منطقه نجد که در مرکز شبهجزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیجفارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشانده است. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیدهاند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکلگیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را در بر گرفته است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ١٣٨۶</ref> <br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* محمّدی آشتیانی، علی، شناخت عربستان، اول، تهران: مشعر، ۱۳۸۱ ISBN ۹۶۴-۷۶۳۵-۲۱-۴<br />
* گودوین، ویلیام، عربستان سعودی، ترجمه فاطمه شاداب، اول، تهران: شمشاد، ۱۳۸۳، ISBN ۹۶۴-۳۱۱-۴۵۳-۸<br />
* دکتر: شامی، یحیی، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* [[سید علی حقشناس|حق شناس کمیاب]]، سید علی، ساختار سیاسی اجتماعی عربستان و اقلیتهای دینی، [[اطلاعات (روزنامه)]]، ۲، ۳، ۴، ۶، [http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\06\06-22\14-55-11.htm&storytitle=ساختار تیرماه۱۳۸۹]<br />
* لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون،، '' «(تاریخ عمان والخلیج)» ''،. انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.<br />
<br />
<br />
[[رده:عربستان سعودی|عربستان سعودی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اوپک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای گروه ۲۰]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1_%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85&diff=14390عسکر مکرم2015-12-16T17:03:16Z<p>Re.gharahi: «عسکر مکرم» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>'''عَسکَر مُکْرَم''' شهری بود از نواحی [[خوزستان]] که در زمان ساسانیان به نام «روستاگ کَواد» (روستای قباد) نامیده میشود و پس از آن «لشگر» نام داشت.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/askar-mokram-lit Encyclopaedia Iranica: ʿASKAR MOKRAM]، بازدید: مارس ۲۰۱۳.</ref> روستاگ کواد ظاهرا در زمان ساسانیان شهر بااهمیتی بودهاست.<ref>همان منبع.</ref><br />
<br />
این شهر میان دو رود [[شوشتر]] و مَسرُقان واقع بود.<ref>از حدود العالم ص ۴۵ و ۴۶</ref> امروزه محوطه تاریخی شهر عسکر مکرم در شمال شرقی روستای امروزی [[بند قیر]] در ۳۵ کیلومتری [[شوشتر]] در دو کرانه رودخانه [[گرگر]] گسترده است.<br />
<br />
نام دوران اسلامی این شهر یعنی عسکر مکرم منسوب به مکرم بن معزاء حارث، یکی از افراد بنی جَعْوَنةبن حارث بن نُمَیربن عامربن صعصعة.<ref>/از کتاب معجم البلدان</ref> است و در توصیف آن آمده که دارای علمای بسیار و خرم و آباد و بانعمت، و همه نوع شکر و قند در آن وجود داشت<ref>حدود العالم چ دانشگاه ص ۱۳۸</ref> و در این شهر از [[ابریشم]] خام مقنعه و دستمال و پارچه میساختند.<ref>جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص ۲۵۵ و ۲۶۵</ref> طبق منابع مکتوب جغرافیدانان و جهانگردان دوره [[اسلامی]] این شهر از شهرهای مهم جنوب غربی [[ایران]] و حتی در دورهای کرسی ولایت [[اهواز]] بوده است. این شهر در دوره رونق خود تامین کننده شکر در محدوده کشورهای اسلامی تا [[مصر]] بوده است. بررسیهای باستان شناختی بر روی این محوطه نشان داد که گستره شهر عسکر مکرم در حدوده ۵۰۰ هکتار است. شهر [[تاریخی]] مذکور دارای دو بخش مسکونی و صنعتی بوده است و بر اساس دادههای مورخان و جغرافیدانان ارتباط بین دو بخش شرقی و غربی شهر عسکر مکرم توسط پلهایی که از کنار هم قرار دادن قایقهایی بر رودخانه ایجاد شده بود امکانپذیر بوده است.<ref>[http://www.khouznews.ir/fa/news/7214 سایت خوز نیوز]</ref> <br />
<br />
شهر دارای بازاری باشکوه بود که با [[مسجد]] جامع هر دو در جانب غربی واقع بودند. ازجملهٔ عیوب عسکر مکرم وجود عقربهای سمی در آن شهر بود که هیچکس از گزند آنان بی نصیب نمیماند.<br />
<br />
[[پرونده:سکه یافت شده در عسکرمکرم.JPG|thumb|left|سکه یافت شده در شهر عسکر مکرم]]<br />
<br />
== دانشوران شهر ==<br />
* '''ابن سکیت الاهوازی'''<ref>أعیان الشیعة ۱۰/۳۰۶.</ref>:<br />
یعقوب ابن اسحاق ابن یوسف معروف بأبی یوسف اللغوی الاهوازی الدورقی او از پیشوایان بلاغت و فصاحت بود ابن سکیت در مدارس عسکر مکرم مشغول به تدریس بوده و سپس به [[سامراء]] و [[بغداد]] مهاجرت کرد<br />
<br />
* '''احمد ابن موسی الاهوازی''':<br />
او القاضی أحمد معروف بعبدان از پیشوایان علم حدیث بوده<br />
<br />
* '''میرمان العسکری''':<br />
ابوبکر محمد ابن علی ابن اسماعیل معروف به میرمان عسکری عالم النحو بوده او در عسکر مکرم پلههای ترقی را طی کرد<br />
<br />
* '''ابو هلال العسکری''':<ref>تاریخ الأدب العربی /العهد العباسی/النقد الأدبی /أبو هلال العسکری</ref><br />
الحسن ابن عبدالله ابن سعید از عالمان به علم لغت عربی در زمان خود بوده ملقب به [[ابو هلال العسکری]] و لقب عسکری او به دلیل وجودش در شهر عسکر مکرم بوده<br />
<br />
* '''ابو علی العسکری''':<br />
الحسن ابن عبدالله ابن سهل ثانی از عالمان لغت و ادب [[عربی]].<br />
<br />
* '''[[ابو احمد العسکری]]''':<br />
ابو احمد بن عبدالله بن سعید العسکری از پیشوایان ادب و صاحب کتاب اخبار و نوادر<ref>[http://www.al-hakawati.net/arabic/Civilizations/book13a166.asp سایت الحکواتی مرتبط با ادب عربی]</ref><br />
<br />
== وضع فعلی ==<br />
محوطه تاریخی عسکر مکرم مربوط به دوره قبل از [[اسلام]] که در سال ۱۳۱۰ در فهرست [[آثار ملی]] به ثبت رسیده<ref>[http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?pr=s&query=%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C&NewsID=1140171 خبرگزاری مهر]</ref> به دلیل خاکبرداری، طغیانهای فصلی رودخانه گرگر، کشاورزی، وجود حفاران غیرمجاز و قرار گرفتن در محدوده شهرک جدید رامین در معرض تخریبهای مداوم قرار گرفته است.<ref>[http://www.taryana.ir/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84 انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان]</ref> محوطه عسکر مکرم مجموعهای از تپه، دشت و رودخانه است. طغیانهای فصلی رودخانه گرگر، کشاورزی، بارش باران، ایجاد شیارهای عمیق، وجود حفاران غیرمجاز، قرار گرفتن در محدوده شهرک جدید رامین، عدم انجام هرگونه فعالیت پژوهشی و کاوش از جمله دلایل نامشخص بودن گستره شهر عسکر مکرم و تخریبهای پی در پی آن است. هراز گاهی بیلهای مکانیکی اقدام به خاکبرداری از محوطه عسکر مکرم میکنند و علاوه بر کشاورزان که روی زمینهای این محوطه تاریخی کار میکنند جاده سازی و گود برداری برای احداث خط لوله آب نیز در حال انجام است.<ref>[http://www.taryana.ir/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84 انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان]</ref>[[پرونده:آثار موجود در عسکر مکرم.JPG|thumb|left|آثار موجود در عسکر مکرم که بدون مراقبت باقی مانده]]{{سخ}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
[[رده:آثار دوره ساسانیان در عسکرمکرم]]<br />
[[رده:آثار ملی ایران]]<br />
[[رده:محوطههای تاریخی عسکرمکرم]]<br />
[[رده:استان خوزستان]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86&diff=14389عربستان2015-12-16T17:02:48Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عربستان''' با نام رسمی '''پادشاهی عربستان سعودی'''<ref>این نام برآمده از نام قبیله حاکم بر عربستان یعنی آلسعود است.</ref> (به [[زبان عربی|عربی]]: المملکة العربیة السعودیة) بزرگترین کشور در باختر [[آسیا|آسیاست]]. این کشور که بخش عمدهٔ [[شبه جزیره عربستان|شبه جزیرهٔ عربستان]] را در بر گرفتهاست، از شمال با [[عراق]]، [[اردن]] و [[کویت]]، از سوی خاور با [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]]، [[قطر]] و [[خلیج فارس]]، از جنوب خاوری با [[عمان]]، از سوی جنوب با [[یمن]] و از سوی باختر با [[دریای سرخ]] هممرز است. جایگاههای مهم دینی [[مسلمان|مسلمانان]] همچون [[کعبه]]، [[مسجد پیامبر]] و آرامگاه پیامبر اسلام در این کشور جای دارد.<br />
<br />
عربستان سعودی با ۲٫۱۴۹ میلیون کیلومتر مساحت بزرگترین کشور غرب آسیا و دومین کشور وسیع عربنشین پس از [[الجزایر]] است. این کشور بیش از ۲۷ میلیون جمعیت دارد که فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند.<br />
<br />
پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ توسط [[ملک عبدالعزیز |ملک عبدالعزیز بن سعود]] پایهگذاری شد. هرچند که جنگها و کشمکشهایی که به تشکیل عربستان منجر شد در سال ۱۹۰۲ با تصرف [[ریاض]]، خانهٔ ابا و اجدادی آل سعود، توسط ملک عبدالعزیز آغاز گردید. عربستان سعودی یک سلطنت مطلقه است. عربستان خود را کشوری اسلامی معرفی میکند و به شدت تحت تاثیر [[وهابیت]] است. عربستان سعودی کشور محل تولد [[اسلام]] است.<br />
<br />
عربستان سعودی تنها کشور در جهان است که رانندگی زنان را ممنوع کرده است.<br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
دوران باستان – در هزار سال یکم پیش از میلاد – فرمانروایی [[منائ|منائیان]] در بخش [[عسیر]] و در جنوب [[حجاز]] در درازای کرانهٔ [[دریای سرخ]] برقرار شده بود. در سدهٔ یکم پیش از میلاد، [[منائ|منائیان]] از مرکز تجارت خود در [[ددان]] ([[الاولی]]) دست کشیدند. {{مدرک}} [[منائ|منائیان]] یک مرکز تجاری در بخش شمال [[مدائن]] ایجاد نمودند. در بخش خاوری، کشور [[دیلمون]] جای داشت که به ظاهر یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانهٔ [[خلیج فارس]] بود. {{مدرک}} برخی این محل را همان [[جزیره بحرین]] دانستهاند. اگرچه بخشهایی از سرزمین اصلی نیز بخشی آن بودهاست و با زمینهای درونی که اکنون پادشاهی سعودی نامیده میشود، روابط بازرگانی داشتهاست. {{مدرک}}<br />
<br />
[[اسکندر مقدونی]] پیش از مرگ ناگهانی خود در سال [[۳۲۳ (پیش از میلاد)]]، قصد داشت شبه جزیره عرب را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان [[بطالسه]] [[مصر]] تا حدودی بر [[ینبع]] چیره شدند. {{مدرک}} ولی [[نبط|نبطیان]] از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانهٔ [[حبشه|حبشیها]] و [[ایران|ایرانیان]] قرار گرفت. {{مدرک}} در سدهٔ پنجم پس از میلاد، [[مکه]] از نظر اهمیت جایگزین شهر [[پترا]] در دورهٔ [[نبط|نبطیان]] شده بود.<br />
<br />
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفتهٔ [[قرآن]]، این سرزمین از زمان ساخته شدن [[کعبه|خانهٔ خدا]] به دست [[ابراهیم]]، مورد توجه [[خداپرست|خداپرستان]] بودهاست. {{مدرک}} در دوران [[بتپرستی]] نیز [[بت|بتهای]] بزرگی در آن نگهداری میشدهاست.<br />
با ظهور [[پیامبر اسلام]]، شبه جزیرهٔ عرب مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله]]، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین [[اسلام]] در زمان زندگانی او تقریباً در همهٔ شبه جزیرهٔ عرب رواج یافت. <br />
<br />
حکومت پادشاهی سعودی در سال [[۱۷۵۰ (میلادی)]] به وسیله [[محمد بن سعود]] پایهریزی شد. پس از وی [[عبدالعزیز بن سعود]] با پشتیبانی [[شیخ محمد بن عبدالوهاب]]، شهر [[ریاض]] را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، [[عسیر]]، [[تهامه]]، [[حجاز]]، [[عمان]]، [[احساء]]، [[قطیف]]، [[زیاره]]، [[بحرین]]، [[وادی الدّواسر]]، [[خرج]]، [[محمل]]، [[وشم]]، [[سُدَیر]]، [[قصیم]]، [[شمّر]]، [[مجمعه]]، [[منیح]]، [[بیشه]]، [[رنیّه]] و [[ترابه]] تحت تصرف [[وهابیان]] درآمد. [[سعود بن عبدالعزیز]] [[کشورگشایی|کشورگشاییهای]] [[وهابیان]] را در شبه جزیره تا [[خلیج فارس]] ادامه داد. در زمان [[ابراهیم بن سعود]]، عربستان از [[مصر]] شکست خورد و [[طوسون پاشا]]، فرمانده سپاه [[مصر]]، [[مکّه]] را فتح کرد امّا نتوانست در [[مدینه]] پیشروی کند و به [[قاهره]] بازگشت. پس از [[طوسون پاشا]]، برادرش، ابراهیم پاشا، [[نجد]] را گرفت و خود را به [[درعیّه]] رسانده؛ پایتخت [[آل سعود]] را به محاصره درآورد و مقاومت [[وهابیان]] را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی [[عبدالله بن سعود]]، اوج نفوذ فرهنگ [[اروپا]] در عربستان بود تا این که [[عبدالله بن سعود]]، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به [[اعدام]] شد. {{مدرک}}<br />
<br />
نخستین تلاش در زمینهٔ برپایی دوبارهٔ فرمانروایی [[آل سعود]] توسط [[مشاری بن سعود]] بود. پس از وی [[ترکی بن عبدالله]]، [[ریاض]] را اشغال کرد. [[فیصل بن ترکی]] ایجاد فرمانروایی دوم [[آل سعود]] را اعلام نمود. [[خالد بن سعود]] به فرمانروایی [[نجد]] منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از [[ریاض]] بیرون کردند. در دوران فرمانروایی [[عبدالله بن ثنیان]]، [[مصر]] ارتش خود را از عربستان فراخواند. [[عبدالله بن فیصل]] با همدستی قبیلهٔ [[عجمان]] و [[سعود]]، به بخش [[احساء]] حمله کرد. [[سعود بن فیصل]]، [[قطیف]] را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. [[عبدالرحمن بن فیصل]] به درگیری با فرمانروایی [[آل رشید]] پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت.<br />
<br />
فرمانروایی سوم سعودی را [[عبدالعزیز بن عبدالرحمن]] بنیان نهاد. پس از مرگ [[عبدالعزیز]]، سه پسر دیگرش با نامهای [[ملک فیصل]] و [[ملک خالد]] و [[ملک عبدالله]] در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ [[خالد]]، برادرش [[فهد]]، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب [[خادم الحرمین الشریفین]] را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین [[وهابیت]] کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با [[باختر]] ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش [[عبدالله بن عبدالعزیز]] به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش [[سلمان بن عبدالعزیز]] میباشد. {{مدرک}}<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
کشور عربستان سعودی در [[خاورمیانه]] و هممرز با [[خلیج فارس]] و [[دریای سرخ]] است. در جنوب این کشور، [[یمن]] جای دارد. این کشور همچنین با [[عراق]]، [[اردن]]، [[کویت]]، [[عمان]]، [[قطر]]، [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]] مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است. [[آب و هوای]] این سرزمین، [[گرم و خشک]] است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمینهای آن را [[بیابانهای ماسهای]] تشکیل میدهد.<br />
<br />
عربستان کشوری آسیایی است و در منطقه استراتژیک خاورمیانه قرار دارد و بزرگترین کشور این منطقه میباشد. مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل میدهد. از غرب و شرق به دریای سرخ و خلیجفارس مرتبط است و همین دسترسی به آبهای آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حملونقلهای دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کردهاند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref><br />
<br />
عربستانسعودی ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع وسعت دارد. این وسعت تقریباً یک و نیم برابر ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است لیکن حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابانهای خشک و بی آب و علف پوشاندهاند. سه صحرای بزرگ «نفود»، «[[دهنا]]» و «ربعالخالی» مهمترین کویرهای عربستان هستند. عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونهای که طولانیترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد مییابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیجفارس در شرق شروع و تا بندر [[جده]] در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر میباشد.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref> [[ربع الخالی]] که یکچهارم گستره شبه جزیرهٔ عرب را تشکیل میدهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطهٔ عربستان سعودی [[کوه سوداء]] با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.<br />
<br />
جغرافیدانان، عربستان را به طور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم میکنند. ارتفاعات غربی که از [[خلیج عقبه]] آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان مییابد. منطقه نجد که در مرکز شبهجزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیجفارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشانده است. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیدهاند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکلگیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را در بر گرفته است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ١٣٨۶</ref> <br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* محمّدی آشتیانی، علی، شناخت عربستان، اول، تهران: مشعر، ۱۳۸۱ ISBN ۹۶۴-۷۶۳۵-۲۱-۴<br />
* گودوین، ویلیام، عربستان سعودی، ترجمه فاطمه شاداب، اول، تهران: شمشاد، ۱۳۸۳، ISBN ۹۶۴-۳۱۱-۴۵۳-۸<br />
* دکتر: شامی، یحیی، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* [[سید علی حقشناس|حق شناس کمیاب]]، سید علی، ساختار سیاسی اجتماعی عربستان و اقلیتهای دینی، [[اطلاعات (روزنامه)]]، ۲، ۳، ۴، ۶، [http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\06\06-22\14-55-11.htm&storytitle=ساختار تیرماه۱۳۸۹]<br />
* لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون،، '' «(تاریخ عمان والخلیج)» ''،. انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.<br />
<br />
<br />
[[رده:عربستان سعودی|عربستان سعودی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اوپک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای گروه ۲۰]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82&diff=14365عراق2015-12-15T11:00:22Z<p>Re.gharahi: /* تقسیمات کشوری */</p>
<hr />
<div>'''عراق''' با نام رسمی '''جمهوری عراق''' {{به عربی|الجمهوریة العراقیة}} {{به کردی|کۆماری عێراق}} کشوری در [[خاورمیانه]] و جنوب غربی [[آسیا]] است. پایتخت عراق شهر [[بغداد]] است. این کشور از جنوب با [[عربستان سعودی]] و [[کویت]]، از غرب با [[اردن]] و [[سوریه]]، از شرق با [[ایران]] و از شمال با [[ترکیه]] همسایهاست. عراق در منطقه جنوب خود، مرز آبی کوچکی با [[خلیج فارس]] دارد و دو رود مشهور [[دجله]] و [[فرات]] که منشأ تمدنهای باستانی [[میانرودان]] (بینالنهرین) در طول تاریخ کهن این کشورند از شمال کشور به جنوب آن روان هستند و با پیوستن به [[رود کارون]]، [[اروندرود]] را تشکیل میدهند و به [[خلیج فارس]] میریزند.<br />
<br />
گستره عراق ۴۳۸،۳۱۷ کیلومتر مربع ([[فهرست کشورها و مناطق بر پایه پهناوری|۵۸ام]]، حدود یک چهارم [[ایران]]) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگههای حاصلخیز. ولی بخشی از [[کردستان عراق]] (شمال خاور) کوهستانی و سردسیر میباشد. همچنین عراق یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع [[نفت]] میباشد. این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تایید شدهٔ نفتی میباشد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/10/101004_l55_iraq_oil.shtml نفت عراق بیست و پنج درصد بیشتر از تخمینهای پیشین است]</ref><br />
<br />
جمعیت عراق حدود ۳۱ میلیون نفر (آمار ۲۰۰۹) است.<ref>http://www.imf.org/external/pubs/ft/weo/2012/01/weodata/weorept.aspx?pr.x=84&pr.y=14&sy=2009&ey=2012&scsm=1&ssd=1&sort=country&ds=. &br=1&c=433&s=NGDPD%2CNGDPDPC%2CPPPGDP%2CPPPPC%2CLP&grp=0&a=</ref> [[مردم عرب|عربها]] ۷۵٪-۸۰٪، [[مردم کرد|کردها]] ۱۵٪–۲۰٪، [[ترکمنهای عراق|ترکمنانان]]، [[آشوریان]] و غیره حدود ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند.<ref>https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/iz.html</ref> همچنین حدود ۶۰٪-۶۵٪ درصد مردم عراق [[شیعه]]، ۳۲٪-۳۷٪ درصد [[سنی]] و ۳ درصد [[مسیحی]] و پیروان سایر ادیان هستند. عراق محل زندگی و مرگ ۶ [[امام شیعه]] است و شهرهای [[نجف]]، [[کربلا (شهر)|کربلا]]، [[کاظمین]] و [[سامرا]] زیارتگاه شیعیان جهان است.<br />
<br />
عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. [[سومر|سومریان]]، [[اکد|اکدیها]] و [[آشور|آشوریها]] نخستین تمدنهای باستانی عراق را چند هزار سال [[پیش از میلاد]] بنیاد نهادند. پس از آن این منطقه بخشی از قلمرو [[هخامنشیان]]، [[سلوکیان]]، [[اشکانیان]]، [[ساسانیان]]، و [[امپراتوری روم]] بود. پس از اسلام عراق مرکز حکومت درازمدت [[خلفای عباسی]] شد تا اینکه این حکومت با حمله مغولان سقوط کرد. از میانه سده دهم تا پایان سده سیزدهم [[هجری خورشیدی]]، عراق بارها میان [[ایران]] و [[عثمانی]] دست به دست شد. عراق در سال [[۱۲۹۸]] ([[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]]) به سرپرستی [[بریتانیا]] درآمد و در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) استقلال یافت.<br />
<br />
پس از سرنگونی امویان و ظهور عباسیان پایتخت خلافت اسلامی از شام به عراق (شهر بغداد) منتقل شد.<ref>کتاب ''[[جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی|جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، بینالنهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور]]''، ۱۳۳۷ خورشیدی، ''[[گای لسترنج]]'' ترجمه: ''محمود عرفان''، ناشر فارسی: ''[[بنگاه ترجمه و نشر کتاب]]'' صفحه ۲</ref><br />
<br />
== واژهشناسی ==<br />
نام عراق از [[سده ۶ (میلادی)|سده ۶ میلادی]] کاربرد داشتهاست. خاستگاههای گوناگونی برای این نام آورده شده که یکی از آنها به نام شهرِ سومری [[اوروک]] باز میگردد. اوروک نام [[اکدی]] شهر سومری اوروگ بوده است. امروزه میدانیم که [[اور]] نامی بوده که [[سومریان]] برای اشاره به «شهر» استفاده میکردند. بر پایهی ریشهشناسی مردمی، این واژه در معانی همچون «ریشهدار، سیراب و حاصلخیز» ریشه دارد. در قرون وسطی به منطقهی پایین میانرودان، «عراق عرب» و به مناطقی که در شرق عراق (شامل بخشهای مرکزی و غربی ایران) جای داشتند «[[عراق عجم]]» (عراق خارجی) میگفتند. این نقطه از دید مورخین شامل بخشهای مسطح جنوب [[رشتهکوه حمرین]] بوده است و بخشهای منتهیالیه شمالی و منتهیالیه غربی عراق مدرن را به این نام نمیخواندهاند. اصطلاح «سواد» (زمین سیاهرنگ) نیز در دورههای نخستین بعد از اسلام برای دشتهای آبرفتی [[دجله]] و [[فرات]] به کار میرفته تا از مناطق بایر [[صحرای عرب]] قابل تفکیک باشند. در عربی واژهی عراق را «لبه»، «کرانه»، «سد» یا «کناره» معنی میکنند به طوری که بعدها با اتکا به ریشهشناسی مردمی، اصطلاح زمینشناسی «[[دیواره]]» از این واژه تفسیر شد؛ دیوارهای که در جنوب و شرق [[جزیره (میانرودان)|فلات جزیره]] است و لبهی شمالی و غربی منطقهی «عراق عرب» را شکل میدهد. <br />
<br />
تلفظ عربی این واژه به صورت [ʕiˈrɑ:q] (عیراق) میباشد. در فارسی بیشتر با فتح عین و در زبان رسانهای فارسی با کسره آن تلفظ میشود.<br />
<br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
<br />
عراق ۱۸ استان دارد:<br />
<br />
{|<br />
||<br />
۱. [[بغداد]]<br />
<br />
۲. [[صلاحالدین]]<br />
<br />
۳. [[دیاله]]<br />
<br />
۴. [[واسط]]<br />
<br />
۵. [[میسان]]<br />
<br />
۶. [[بصره]]<br />
<br />
||<br />
<br />
۷. [[ذیقار]]<br />
<br />
۸. [[مثنی]]<br />
<br />
۹. [[قادسیه]]<br />
<br />
۱۰. [[بابل]]<br />
<br />
۱۱. [[کربلا]]<br />
<br />
۱۲. [[نجف]]<br />
<br />
||<br />
<br />
۱۳. [[انبار]]<br />
<br />
۱۴. [[نینوا]]<br />
<br />
۱۵. [[دهوک]]<br />
<br />
۱۶. [[اربیل]]<br />
<br />
۱۷. [[کرکوک]]<br />
<br />
۱۸. [[سلیمانیه]]<br />
||<br />
|}<br />
<br />
== زبان ==<br />
[[عربی]] و [[کردی]] زبانهای رسمی عراق هستند. میزان باسوادی بین ۶۰٪ تا ۷۰٪ است. علاوه بر این دو زبانهای دیگری نیز در این کشور گویشورانی دارند:<ref>[http://www.ethnologue.com/show_country.asp?name=IQ Gordon, Raymond G. , Jr. (ed.), 2005. Ethnologue: Languages of the World, Fifteenth edition. Dallas, Tex. : SIL International] Languages of Iraq</ref><br />
* [[زبان ترکی آذربایجانی|ترکی آذربایجانی]] ([[ترکمنهای عراق]])<ref>[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5890 ترکمنی] دانشنامه جهان اسلام، حسن رضایی باغبیدی</ref>: ۶۰۰ هزار نفر (۱۹۸۲) (شهر [[کرکوک]]، [[اربیل]]، [[رواندوز]]، از جنوب شرق کرکوک تا [[مقدادیه]]، [[خانقین]]، [[مندلی]] و ناحیه [[موصل]])<br />
* [[فارسی]]: ۲۲۷ هزار نفر (۱۹۹۴)<br />
* [[فیلی|لری]]: ۳۰ هزار نفر (۱۹۷۴) (جلولاء وخانقین ومندلی، بدره، جصّان، کوت، النعمانیه، العزیزیه و شماری از روستاهای استان میسان وشرق استان دیالی).<ref>[http://www.gilgamish.org/viewarticle.php?id=history-20060510-13 الکورد الفیلیة فی العراق ودورهم فی الحرکة التحرریة الکوردستانیة]تارنمای گیلگمش</ref><br />
* [[کلدانی نو]] (از [[زبان آرامی|زبانهای آرامی]]): ۱۱۰ هزار نفر (۱۹۹۴) (موصل، [[بغداد]]، [[بصره]]، جنوب شرقی کردستان)<br />
* [[زبان ارمنی|ارمنی]]: حدود ۶۰ هزار<br />
* [[آشوری]] (از [[زبان آرامی|زبانهای آرامی]]): ۳۰ هزار نفر (۱۹۹۴) (شمال عراق، بغداد، بصره، کرکوک، اربیل)<br />
* [[دوماری]] (زبان کولیها) (از [[زبانهای هندوآریائی]]): ۲۲٬۹۰۰ هزار نفر (۲۰۰۰)<br />
* [[گورانی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۲۱ هزار نفر (۲۰۰۰) (نزدیکی [[حلبچه]]، شرق سلیمانیه، پراکنده از موصل تا خانقین)<br />
* [[باجلانی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۲۰ هزار نفر (۱۹۷۶) (شمال [[خانقین]]، استان [[موصل]]، نواحی کردنشین)<br />
* [[سارلی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): کمتر از ۲۰ هزار نفر (۱۹۹۵) (شمال موصل، استان کرکوک)<br />
* [[آیداغی]] (چرکسی) (از [[زبانهای قفقازی]]): ۱۹ هزار نفر (۱۹۹۳)<br />
* [[شبک]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر (۱۹۸۹) (شمال موصل)<br />
* [[کوی سنجق]] (از [[زبان آرامی|زبانهای کردی]]): ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر (۱۹۹۵) (کوی سنجق، شمال عراق)<br />
<br />
== مذهب ==<br />
[[اسلام]]، [[آئین ایزدی]]، [[مسیحی]]، [[یهودی]].<br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* تاریخ ایران و جهان، دوره آموزش متوسطه، رشته علوم انسانی، تهران، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی.<br />
* صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۸جلد)، انتشارات فردوس.<br />
<br />
<br />
{{موضوعات قوم سامی}}<br />
[[رده:عراق|عراق]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)]]<br />
[[رده:جمهوریهای فدرال]]<br />
[[رده:شام (سرزمین)]]<br />
[[رده:فهرست الگوهای اطلاعاتی]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای خاور نزدیک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اوپک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:همسایههای ایران]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1_%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85&diff=14364عسکر مکرم2015-12-15T10:59:28Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عَسکَر مُکْرَم''' شهری بود از نواحی [[خوزستان]] که در زمان ساسانیان به نام «روستاگ کَواد» (روستای قباد) نامیده میشود و پس از آن «لشگر» نام داشت.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/askar-mokram-lit Encyclopaedia Iranica: ʿASKAR MOKRAM]، بازدید: مارس ۲۰۱۳.</ref> روستاگ کواد ظاهرا در زمان ساسانیان شهر بااهمیتی بودهاست.<ref>همان منبع.</ref><br />
<br />
این شهر میان دو رود [[شوشتر]] و مَسرُقان واقع بود.<ref>از حدود العالم ص ۴۵ و ۴۶</ref> امروزه محوطه تاریخی شهر عسکر مکرم در شمال شرقی روستای امروزی [[بند قیر]] در ۳۵ کیلومتری [[شوشتر]] در دو کرانه رودخانه [[گرگر]] گسترده است.<br />
<br />
نام دوران اسلامی این شهر یعنی عسکر مکرم منسوب به مکرم بن معزاء حارث، یکی از افراد بنی جَعْوَنةبن حارث بن نُمَیربن عامربن صعصعة.<ref>/از کتاب معجم البلدان</ref> است و در توصیف آن آمده که دارای علمای بسیار و خرم و آباد و بانعمت، و همه نوع شکر و قند در آن وجود داشت<ref>حدود العالم چ دانشگاه ص ۱۳۸</ref> و در این شهر از [[ابریشم]] خام مقنعه و دستمال و پارچه میساختند.<ref>جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص ۲۵۵ و ۲۶۵</ref> طبق منابع مکتوب جغرافیدانان و جهانگردان دوره [[اسلامی]] این شهر از شهرهای مهم جنوب غربی [[ایران]] و حتی در دورهای کرسی ولایت [[اهواز]] بوده است. این شهر در دوره رونق خود تامین کننده شکر در محدوده کشورهای اسلامی تا [[مصر]] بوده است. بررسیهای باستان شناختی بر روی این محوطه نشان داد که گستره شهر عسکر مکرم در حدوده ۵۰۰ هکتار است. شهر [[تاریخی]] مذکور دارای دو بخش مسکونی و صنعتی بوده است و بر اساس دادههای مورخان و جغرافیدانان ارتباط بین دو بخش شرقی و غربی شهر عسکر مکرم توسط پلهایی که از کنار هم قرار دادن قایقهایی بر رودخانه ایجاد شده بود امکانپذیر بوده است.<ref>[http://www.khouznews.ir/fa/news/7214 سایت خوز نیوز]</ref> <br />
<br />
شهر دارای بازاری باشکوه بود که با [[مسجد]] جامع هر دو در جانب غربی واقع بودند. ازجملهٔ عیوب عسکر مکرم وجود عقربهای سمی در آن شهر بود که هیچکس از گزند آنان بی نصیب نمیماند.<br />
<br />
[[پرونده:سکه یافت شده در عسکرمکرم.JPG|thumb|left|سکه یافت شده در شهر عسکر مکرم]]<br />
<br />
== دانشوران شهر ==<br />
* '''ابن سکیت الاهوازی'''<ref>أعیان الشیعة ۱۰/۳۰۶.</ref>:<br />
یعقوب ابن اسحاق ابن یوسف معروف بأبی یوسف اللغوی الاهوازی الدورقی او از پیشوایان بلاغت و فصاحت بود ابن سکیت در مدارس عسکر مکرم مشغول به تدریس بوده و سپس به [[سامراء]] و [[بغداد]] مهاجرت کرد<br />
<br />
* '''احمد ابن موسی الاهوازی''':<br />
او القاضی أحمد معروف بعبدان از پیشوایان علم حدیث بوده<br />
<br />
* '''میرمان العسکری''':<br />
ابوبکر محمد ابن علی ابن اسماعیل معروف به میرمان عسکری عالم النحو بوده او در عسکر مکرم پلههای ترقی را طی کرد<br />
<br />
* '''ابو هلال العسکری''':<ref>تاریخ الأدب العربی /العهد العباسی/النقد الأدبی /أبو هلال العسکری</ref><br />
الحسن ابن عبدالله ابن سعید از عالمان به علم لغت عربی در زمان خود بوده ملقب به [[ابو هلال العسکری]] و لقب عسکری او به دلیل وجودش در شهر عسکر مکرم بوده<br />
<br />
* '''ابو علی العسکری''':<br />
الحسن ابن عبدالله ابن سهل ثانی از عالمان لغت و ادب [[عربی]].<br />
<br />
* '''[[ابو احمد العسکری]]''':<br />
ابو احمد بن عبدالله بن سعید العسکری از پیشوایان ادب و صاحب کتاب اخبار و نوادر<ref>[http://www.al-hakawati.net/arabic/Civilizations/book13a166.asp سایت الحکواتی مرتبط با ادب عربی]</ref><br />
<br />
== وضع فعلی ==<br />
محوطه تاریخی عسکر مکرم مربوط به دوره قبل از [[اسلام]] که در سال ۱۳۱۰ در فهرست [[آثار ملی]] به ثبت رسیده<ref>[http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?pr=s&query=%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C&NewsID=1140171 خبرگزاری مهر]</ref> به دلیل خاکبرداری، طغیانهای فصلی رودخانه گرگر، کشاورزی، وجود حفاران غیرمجاز و قرار گرفتن در محدوده شهرک جدید رامین در معرض تخریبهای مداوم قرار گرفته است.<ref>[http://www.taryana.ir/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84 انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان]</ref> محوطه عسکر مکرم مجموعهای از تپه، دشت و رودخانه است. طغیانهای فصلی رودخانه گرگر، کشاورزی، بارش باران، ایجاد شیارهای عمیق، وجود حفاران غیرمجاز، قرار گرفتن در محدوده شهرک جدید رامین، عدم انجام هرگونه فعالیت پژوهشی و کاوش از جمله دلایل نامشخص بودن گستره شهر عسکر مکرم و تخریبهای پی در پی آن است. هراز گاهی بیلهای مکانیکی اقدام به خاکبرداری از محوطه عسکر مکرم میکنند و علاوه بر کشاورزان که روی زمینهای این محوطه تاریخی کار میکنند جاده سازی و گود برداری برای احداث خط لوله آب نیز در حال انجام است.<ref>[http://www.taryana.ir/%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84 انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا خوزستان]</ref>[[پرونده:آثار موجود در عسکر مکرم.JPG|thumb|left|آثار موجود در عسکر مکرم که بدون مراقبت باقی مانده]]{{سخ}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس}}<br />
[[رده:آثار دوره ساسانیان در عسکرمکرم]]<br />
[[رده:آثار ملی ایران]]<br />
[[رده:محوطههای تاریخی عسکرمکرم]]<br />
[[رده:استان خوزستان]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86&diff=14363عربستان2015-12-15T10:58:04Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عربستان''' با نام رسمی '''پادشاهی عربستان سعودی'''<ref>این نام برآمده از نام قبیله حاکم بر عربستان یعنی آلسعود است.</ref> (به [[زبان عربی|عربی]]: المملکة العربیة السعودیة) بزرگترین کشور در باختر [[آسیا|آسیاست]]. این کشور که بخش عمدهٔ [[شبه جزیره عربستان|شبه جزیرهٔ عربستان]] را در بر گرفتهاست، از شمال با [[عراق]]، [[اردن]] و [[کویت]]، از سوی خاور با [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]]، [[قطر]] و [[خلیج فارس]]، از جنوب خاوری با [[عمان]]، از سوی جنوب با [[یمن]] و از سوی باختر با [[دریای سرخ]] هممرز است. جایگاههای مهم دینی [[مسلمان|مسلمانان]] همچون [[کعبه]]، [[مسجد پیامبر]] و آرامگاه پیامبر اسلام در این کشور جای دارد.<br />
<br />
عربستان سعودی با ۲٫۱۴۹ میلیون کیلومتر مساحت بزرگترین کشور غرب آسیا و دومین کشور وسیع عربنشین پس از [[الجزایر]] است. این کشور بیش از ۲۷ میلیون جمعیت دارد که فقط ۱۶ میلیون آنها شهروند این کشور و بقیه از اتباع خارجی هستند.<br />
<br />
پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ توسط [[ملک عبدالعزیز |ملک عبدالعزیز بن سعود]] پایهگذاری شد. هرچند که جنگها و کشمکشهایی که به تشکیل عربستان منجر شد در سال ۱۹۰۲ با تصرف [[ریاض]]، خانهٔ ابا و اجدادی آل سعود، توسط ملک عبدالعزیز آغاز گردید. عربستان سعودی یک سلطنت مطلقه است. عربستان خود را کشوری اسلامی معرفی میکند و به شدت تحت تاثیر [[وهابیت]] است. عربستان سعودی کشور محل تولد [[اسلام]] است.<br />
<br />
عربستان سعودی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان [[نفت]] دنیا است. این کشور بیشترین ذخایر نفت جهان را داراست که این ذخایر به شکل عمدهای در [[استان شرقی]] متمرکز شدهاند. نفت ۹۵٪ از صادرات و ۷۰٪ درآمد دولت را تشکیل میدهد. هر چند اخیراً صادرات غیرنفتی افزایش یافتهاند. ثروت نفت باعث تبدیل این کشور سلطنتی بیابانی به یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا شده است. درآمدهای گسترده نفتی سبب مدرنیزه شدن سریع کشور و ایجاد [[دولت رفاه]] شده است. عربستان همچنین دارای ششمین ذخایر [[گاز طبیعی]] بزرگ جهان است.<br />
<br />
عربستان سعودی تنها کشور در جهان است که رانندگی زنان را ممنوع کرده است.<br />
<br />
== تاریخچه ==<br />
دوران باستان – در هزار سال یکم پیش از میلاد – فرمانروایی [[منائ|منائیان]] در بخش [[عسیر]] و در جنوب [[حجاز]] در درازای کرانهٔ [[دریای سرخ]] برقرار شده بود. در سدهٔ یکم پیش از میلاد، [[منائ|منائیان]] از مرکز تجارت خود در [[ددان]] ([[الاولی]]) دست کشیدند. {{مدرک}} [[منائ|منائیان]] یک مرکز تجاری در بخش شمال [[مدائن]] ایجاد نمودند. در بخش خاوری، کشور [[دیلمون]] جای داشت که به ظاهر یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانهٔ [[خلیج فارس]] بود. {{مدرک}} برخی این محل را همان [[جزیره بحرین]] دانستهاند. اگرچه بخشهایی از سرزمین اصلی نیز بخشی آن بودهاست و با زمینهای درونی که اکنون پادشاهی سعودی نامیده میشود، روابط بازرگانی داشتهاست. {{مدرک}}<br />
<br />
[[اسکندر مقدونی]] پیش از مرگ ناگهانی خود در سال [[۳۲۳ (پیش از میلاد)]]، قصد داشت شبه جزیره عرب را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان [[بطالسه]] [[مصر]] تا حدودی بر [[ینبع]] چیره شدند. {{مدرک}} ولی [[نبط|نبطیان]] از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانهٔ [[حبشه|حبشیها]] و [[ایران|ایرانیان]] قرار گرفت. {{مدرک}} در سدهٔ پنجم پس از میلاد، [[مکه]] از نظر اهمیت جایگزین شهر [[پترا]] در دورهٔ [[نبط|نبطیان]] شده بود.<br />
<br />
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفتهٔ [[قرآن]]، این سرزمین از زمان ساخته شدن [[کعبه|خانهٔ خدا]] به دست [[ابراهیم]]، مورد توجه [[خداپرست|خداپرستان]] بودهاست. {{مدرک}} در دوران [[بتپرستی]] نیز [[بت|بتهای]] بزرگی در آن نگهداری میشدهاست.<br />
با ظهور [[محمد]]، شبه جزیرهٔ عرب مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی [[محمد]]، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین [[اسلام]] در زمان زندگانی او تقریباً در همهٔ شبه جزیرهٔ عرب رواج یافت. پس از مرگ [[محمد]]، خلافت توسط [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان پسر عفان|عثمان]] و [[علی ابن ابیطالب|علی]] ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانونها و مقررات بوجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت. {{مدرک}}<br />
<br />
حکومت پادشاهی سعودی در سال [[۱۷۵۰ (میلادی)]] به وسیله [[محمد بن سعود]] پایهریزی شد. پس از وی [[عبدالعزیز بن سعود]] با پشتیبانی [[شیخ محمد بن عبدالوهاب]]، شهر [[ریاض]] را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، [[عسیر]]، [[تهامه]]، [[حجاز]]، [[عمان]]، [[احساء]]، [[قطیف]]، [[زیاره]]، [[بحرین]]، [[وادی الدّواسر]]، [[خرج]]، [[محمل]]، [[وشم]]، [[سُدَیر]]، [[قصیم]]، [[شمّر]]، [[مجمعه]]، [[منیح]]، [[بیشه]]، [[رنیّه]] و [[ترابه]] تحت تصرف [[وهابیان]] درآمد. [[سعود بن عبدالعزیز]] [[کشورگشایی|کشورگشاییهای]] [[وهابیان]] را در شبه جزیره تا [[خلیج فارس]] ادامه داد. در زمان [[ابراهیم بن سعود]]، عربستان از [[مصر]] شکست خورد و [[طوسون پاشا]]، فرمانده سپاه [[مصر]]، [[مکّه]] را فتح کرد امّا نتوانست در [[مدینه]] پیشروی کند و به [[قاهره]] بازگشت. پس از [[طوسون پاشا]]، برادرش، ابراهیم پاشا، [[نجد]] را گرفت و خود را به [[درعیّه]] رسانده؛ پایتخت [[آل سعود]] را به محاصره درآورد و مقاومت [[وهابیان]] را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی [[عبدالله بن سعود]]، اوج نفوذ فرهنگ [[اروپا]] در عربستان بود تا این که [[عبدالله بن سعود]]، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به [[اعدام]] شد. {{مدرک}}<br />
<br />
نخستین تلاش در زمینهٔ برپایی دوبارهٔ فرمانروایی [[آل سعود]] توسط [[مشاری بن سعود]] بود. پس از وی [[ترکی بن عبدالله]]، [[ریاض]] را اشغال کرد. [[فیصل بن ترکی]] ایجاد فرمانروایی دوم [[آل سعود]] را اعلام نمود. [[خالد بن سعود]] به فرمانروایی [[نجد]] منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از [[ریاض]] بیرون کردند. در دوران فرمانروایی [[عبدالله بن ثنیان]]، [[مصر]] ارتش خود را از عربستان فراخواند. [[عبدالله بن فیصل]] با همدستی قبیلهٔ [[عجمان]] و [[سعود]]، به بخش [[احساء]] حمله کرد. [[سعود بن فیصل]]، [[قطیف]] را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. [[عبدالرحمن بن فیصل]] به درگیری با فرمانروایی [[آل رشید]] پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت.<br />
<br />
فرمانروایی سوم سعودی را [[عبدالعزیز بن عبدالرحمن]] بنیان نهاد. پس از مرگ [[عبدالعزیز]]، سه پسر دیگرش با نامهای [[ملک فیصل]] و [[ملک خالد]] و [[ملک عبدالله]] در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ [[خالد]]، برادرش [[فهد]]، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب [[خادم الحرمین الشریفین]] را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین [[وهابیت]] کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با [[باختر]] ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش [[عبدالله بن عبدالعزیز]] به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش [[سلمان بن عبدالعزیز]] میباشد. {{مدرک}}<br />
<br />
== جغرافیا ==<br />
[[پرونده:NagRan.12.jpg|چپ|300px|بندانگشتی| ''' وادی نجران ''']]<br />
[[پرونده:Saudi map of Persian gulf 1952.jpg|وسط|بندانگشتی|400 px|نقشه متعلق به [[شرکت آرامکو|شرکت ملی نفت عربستان]] ۱۹۵۲]]<br />
کشور عربستان سعودی در [[خاورمیانه]] و هممرز با [[خلیج فارس]] و [[دریای سرخ]] است. در جنوب این کشور، [[یمن]] جای دارد. این کشور همچنین با [[عراق]]، [[اردن]]، [[کویت]]، [[عمان]]، [[قطر]]، [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]] مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است. [[آب و هوای]] این سرزمین، [[گرم و خشک]] است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمینهای آن را [[بیابانهای ماسهای]] تشکیل میدهد.<br />
<br />
عربستان کشوری آسیایی است و در منطقه استراتژیک خاورمیانه قرار دارد و بزرگترین کشور این منطقه میباشد. مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل میدهد. از غرب و شرق به دریای سرخ و خلیجفارس مرتبط است و همین دسترسی به آبهای آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حملونقلهای دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کردهاند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref><br />
<br />
عربستانسعودی ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع وسعت دارد. این وسعت تقریباً یک و نیم برابر ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است لیکن حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابانهای خشک و بی آب و علف پوشاندهاند. سه صحرای بزرگ «نفود»، «[[دهنا]]» و «ربعالخالی» مهمترین کویرهای عربستان هستند. عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونهای که طولانیترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد مییابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیجفارس در شرق شروع و تا بندر [[جده]] در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر میباشد.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۶.</ref> [[ربع الخالی]] که یکچهارم گستره شبه جزیرهٔ عرب را تشکیل میدهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطهٔ عربستان سعودی [[کوه سوداء]] با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.<br />
<br />
جغرافیدانان، عربستان را به طور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم میکنند. ارتفاعات غربی که از [[خلیج عقبه]] آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان مییابد. منطقه نجد که در مرکز شبهجزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیجفارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشانده است. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیدهاند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکلگیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را در بر گرفته است.<ref>نصیری، عبدالله: آشنایی با عربستان. نشر مشعر. تهران: ١٣٨۶</ref> <br />
<br />
== منابع ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
* محمّدی آشتیانی، علی، شناخت عربستان، اول، تهران: مشعر، ۱۳۸۱ ISBN ۹۶۴-۷۶۳۵-۲۱-۴<br />
* گودوین، ویلیام، عربستان سعودی، ترجمه فاطمه شاداب، اول، تهران: شمشاد، ۱۳۸۳، ISBN ۹۶۴-۳۱۱-۴۵۳-۸<br />
* دکتر: شامی، یحیی، ''(موسوعة المدن العربیة والاسلامیة) ''، دارالفکر العربی، بیروت، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).<br />
* [[سید علی حقشناس|حق شناس کمیاب]]، سید علی، ساختار سیاسی اجتماعی عربستان و اقلیتهای دینی، [[اطلاعات (روزنامه)]]، ۲، ۳، ۴، ۶، [http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\06\06-22\14-55-11.htm&storytitle=ساختار تیرماه۱۳۸۹]<br />
* لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون،، '' «(تاریخ عمان والخلیج)» ''،. انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.<br />
<br />
<br />
[[رده:عربستان سعودی|عربستان سعودی]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای آسیای غربی]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای خاورمیانه]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اوپک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای گروه ۲۰]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82&diff=14362عراق2015-12-15T10:57:00Z<p>Re.gharahi: </p>
<hr />
<div>'''عراق''' با نام رسمی '''جمهوری عراق''' {{به عربی|الجمهوریة العراقیة}} {{به کردی|کۆماری عێراق}} کشوری در [[خاورمیانه]] و جنوب غربی [[آسیا]] است. پایتخت عراق شهر [[بغداد]] است. این کشور از جنوب با [[عربستان سعودی]] و [[کویت]]، از غرب با [[اردن]] و [[سوریه]]، از شرق با [[ایران]] و از شمال با [[ترکیه]] همسایهاست. عراق در منطقه جنوب خود، مرز آبی کوچکی با [[خلیج فارس]] دارد و دو رود مشهور [[دجله]] و [[فرات]] که منشأ تمدنهای باستانی [[میانرودان]] (بینالنهرین) در طول تاریخ کهن این کشورند از شمال کشور به جنوب آن روان هستند و با پیوستن به [[رود کارون]]، [[اروندرود]] را تشکیل میدهند و به [[خلیج فارس]] میریزند.<br />
<br />
گستره عراق ۴۳۸،۳۱۷ کیلومتر مربع ([[فهرست کشورها و مناطق بر پایه پهناوری|۵۸ام]]، حدود یک چهارم [[ایران]]) است. بیشتر سرزمین عراق پست و هموار و گرمسیری است. غرب عراق کویر است و شرق آن جلگههای حاصلخیز. ولی بخشی از [[کردستان عراق]] (شمال خاور) کوهستانی و سردسیر میباشد. همچنین عراق یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع [[نفت]] میباشد. این کشور دارای ۱۴۳ میلیارد بشکه ذخایر تایید شدهٔ نفتی میباشد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/10/101004_l55_iraq_oil.shtml نفت عراق بیست و پنج درصد بیشتر از تخمینهای پیشین است]</ref><br />
<br />
جمعیت عراق حدود ۳۱ میلیون نفر (آمار ۲۰۰۹) است.<ref>http://www.imf.org/external/pubs/ft/weo/2012/01/weodata/weorept.aspx?pr.x=84&pr.y=14&sy=2009&ey=2012&scsm=1&ssd=1&sort=country&ds=. &br=1&c=433&s=NGDPD%2CNGDPDPC%2CPPPGDP%2CPPPPC%2CLP&grp=0&a=</ref> [[مردم عرب|عربها]] ۷۵٪-۸۰٪، [[مردم کرد|کردها]] ۱۵٪–۲۰٪، [[ترکمنهای عراق|ترکمنانان]]، [[آشوریان]] و غیره حدود ۵٪ از جمعیت عراق را تشکیل میدهند.<ref>https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/iz.html</ref> همچنین حدود ۶۰٪-۶۵٪ درصد مردم عراق [[شیعه]]، ۳۲٪-۳۷٪ درصد [[سنی]] و ۳ درصد [[مسیحی]] و پیروان سایر ادیان هستند. عراق محل زندگی و مرگ ۶ [[امام شیعه]] است و شهرهای [[نجف]]، [[کربلا (شهر)|کربلا]]، [[کاظمین]] و [[سامرا]] زیارتگاه شیعیان جهان است.<br />
<br />
عراق دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و پرباری است. [[سومر|سومریان]]، [[اکد|اکدیها]] و [[آشور|آشوریها]] نخستین تمدنهای باستانی عراق را چند هزار سال [[پیش از میلاد]] بنیاد نهادند. پس از آن این منطقه بخشی از قلمرو [[هخامنشیان]]، [[سلوکیان]]، [[اشکانیان]]، [[ساسانیان]]، و [[امپراتوری روم]] بود. پس از اسلام عراق مرکز حکومت درازمدت [[خلفای عباسی]] شد تا اینکه این حکومت با حمله مغولان سقوط کرد. از میانه سده دهم تا پایان سده سیزدهم [[هجری خورشیدی]]، عراق بارها میان [[ایران]] و [[عثمانی]] دست به دست شد. عراق در سال [[۱۲۹۸]] ([[۱۹۱۹ (میلادی)|۱۹۱۹]]) به سرپرستی [[بریتانیا]] درآمد و در سال ۱۳۱۱ (۱۹۳۲) استقلال یافت.<br />
<br />
پس از سرنگونی امویان و ظهور عباسیان پایتخت خلافت اسلامی از شام به عراق (شهر بغداد) منتقل شد.<ref>کتاب ''[[جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی|جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، بینالنهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور]]''، ۱۳۳۷ خورشیدی، ''[[گای لسترنج]]'' ترجمه: ''محمود عرفان''، ناشر فارسی: ''[[بنگاه ترجمه و نشر کتاب]]'' صفحه ۲</ref><br />
<br />
== واژهشناسی ==<br />
نام عراق از [[سده ۶ (میلادی)|سده ۶ میلادی]] کاربرد داشتهاست. خاستگاههای گوناگونی برای این نام آورده شده که یکی از آنها به نام شهرِ سومری [[اوروک]] باز میگردد. اوروک نام [[اکدی]] شهر سومری اوروگ بوده است. امروزه میدانیم که [[اور]] نامی بوده که [[سومریان]] برای اشاره به «شهر» استفاده میکردند. بر پایهی ریشهشناسی مردمی، این واژه در معانی همچون «ریشهدار، سیراب و حاصلخیز» ریشه دارد. در قرون وسطی به منطقهی پایین میانرودان، «عراق عرب» و به مناطقی که در شرق عراق (شامل بخشهای مرکزی و غربی ایران) جای داشتند «[[عراق عجم]]» (عراق خارجی) میگفتند. این نقطه از دید مورخین شامل بخشهای مسطح جنوب [[رشتهکوه حمرین]] بوده است و بخشهای منتهیالیه شمالی و منتهیالیه غربی عراق مدرن را به این نام نمیخواندهاند. اصطلاح «سواد» (زمین سیاهرنگ) نیز در دورههای نخستین بعد از اسلام برای دشتهای آبرفتی [[دجله]] و [[فرات]] به کار میرفته تا از مناطق بایر [[صحرای عرب]] قابل تفکیک باشند. در عربی واژهی عراق را «لبه»، «کرانه»، «سد» یا «کناره» معنی میکنند به طوری که بعدها با اتکا به ریشهشناسی مردمی، اصطلاح زمینشناسی «[[دیواره]]» از این واژه تفسیر شد؛ دیوارهای که در جنوب و شرق [[جزیره (میانرودان)|فلات جزیره]] است و لبهی شمالی و غربی منطقهی «عراق عرب» را شکل میدهد. <br />
<br />
تلفظ عربی این واژه به صورت [ʕiˈrɑ:q] (عیراق) میباشد. در فارسی بیشتر با فتح عین و در زبان رسانهای فارسی با کسره آن تلفظ میشود.<br />
<br />
<br />
== تقسیمات کشوری ==<br />
<br />
عراق ۱۸ استان دارد:<br />
<br />
{|<br />
||<br />
۱. [[استان بغداد|بغداد]]<br />
<br />
۲. [[استان صلاحالدین|صلاحالدین]]<br />
<br />
۳. [[استان دیاله|دیاله]]<br />
<br />
۴. [[استان واسط|واسط]]<br />
<br />
۵. [[استان میسان|میسان]]<br />
<br />
۶. [[استان بصره|بصره]]<br />
<br />
||<br />
<br />
۷. [[استان ذیقار|ذیقار]]<br />
<br />
۸. [[استان مثنی|مثنی]]<br />
<br />
۹. [[استان قادسیه|قادسیه]]<br />
<br />
۱۰. [[استان بابل|بابل]]<br />
<br />
۱۱. [[استان کربلا|کربلا]]<br />
<br />
۱۲. [[استان نجف|نجف]]<br />
<br />
||<br />
<br />
۱۳. [[استان انبار|انبار]]<br />
<br />
۱۴. [[استان نینوا|نینوا]]<br />
<br />
۱۵. [[استان دهوک|دهوک]]<br />
<br />
۱۶. [[استان اربیل|اربیل]]<br />
<br />
۱۷. [[استان کرکوک|کرکوک]]<br />
<br />
۱۸. [[استان سلیمانیه|سلیمانیه]]<br />
||<br />
|}<br />
<br />
== زبان ==<br />
[[عربی]] و [[کردی]] زبانهای رسمی عراق هستند. میزان باسوادی بین ۶۰٪ تا ۷۰٪ است. علاوه بر این دو زبانهای دیگری نیز در این کشور گویشورانی دارند:<ref>[http://www.ethnologue.com/show_country.asp?name=IQ Gordon, Raymond G. , Jr. (ed.), 2005. Ethnologue: Languages of the World, Fifteenth edition. Dallas, Tex. : SIL International] Languages of Iraq</ref><br />
* [[زبان ترکی آذربایجانی|ترکی آذربایجانی]] ([[ترکمنهای عراق]])<ref>[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5890 ترکمنی] دانشنامه جهان اسلام، حسن رضایی باغبیدی</ref>: ۶۰۰ هزار نفر (۱۹۸۲) (شهر [[کرکوک]]، [[اربیل]]، [[رواندوز]]، از جنوب شرق کرکوک تا [[مقدادیه]]، [[خانقین]]، [[مندلی]] و ناحیه [[موصل]])<br />
* [[فارسی]]: ۲۲۷ هزار نفر (۱۹۹۴)<br />
* [[فیلی|لری]]: ۳۰ هزار نفر (۱۹۷۴) (جلولاء وخانقین ومندلی، بدره، جصّان، کوت، النعمانیه، العزیزیه و شماری از روستاهای استان میسان وشرق استان دیالی).<ref>[http://www.gilgamish.org/viewarticle.php?id=history-20060510-13 الکورد الفیلیة فی العراق ودورهم فی الحرکة التحرریة الکوردستانیة]تارنمای گیلگمش</ref><br />
* [[کلدانی نو]] (از [[زبان آرامی|زبانهای آرامی]]): ۱۱۰ هزار نفر (۱۹۹۴) (موصل، [[بغداد]]، [[بصره]]، جنوب شرقی کردستان)<br />
* [[زبان ارمنی|ارمنی]]: حدود ۶۰ هزار<br />
* [[آشوری]] (از [[زبان آرامی|زبانهای آرامی]]): ۳۰ هزار نفر (۱۹۹۴) (شمال عراق، بغداد، بصره، کرکوک، اربیل)<br />
* [[دوماری]] (زبان کولیها) (از [[زبانهای هندوآریائی]]): ۲۲٬۹۰۰ هزار نفر (۲۰۰۰)<br />
* [[گورانی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۲۱ هزار نفر (۲۰۰۰) (نزدیکی [[حلبچه]]، شرق سلیمانیه، پراکنده از موصل تا خانقین)<br />
* [[باجلانی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۲۰ هزار نفر (۱۹۷۶) (شمال [[خانقین]]، استان [[موصل]]، نواحی کردنشین)<br />
* [[سارلی]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): کمتر از ۲۰ هزار نفر (۱۹۹۵) (شمال موصل، استان کرکوک)<br />
* [[آیداغی]] (چرکسی) (از [[زبانهای قفقازی]]): ۱۹ هزار نفر (۱۹۹۳)<br />
* [[شبک]] (از شاخه شمال غربی [[زبانهای کردی]]): ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر (۱۹۸۹) (شمال موصل)<br />
* [[کوی سنجق]] (از [[زبان آرامی|زبانهای کردی]]): ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر (۱۹۹۵) (کوی سنجق، شمال عراق)<br />
<br />
== مذهب ==<br />
[[اسلام]]، [[آئین ایزدی]]، [[مسیحی]]، [[یهودی]].<br />
<br />
<br />
== پانویس ==<br />
{{پانویس|۲}}<br />
<br />
== منابع ==<br />
* تاریخ ایران و جهان، دوره آموزش متوسطه، رشته علوم انسانی، تهران، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی.<br />
* صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران (۸جلد)، انتشارات فردوس.<br />
<br />
<br />
{{موضوعات قوم سامی}}<br />
[[رده:عراق|عراق]]<br />
[[رده:اتحادیه عرب]]<br />
[[رده:ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۹۳۲ (میلادی)]]<br />
[[رده:جمهوریهای فدرال]]<br />
[[رده:شام (سرزمین)]]<br />
[[رده:فهرست الگوهای اطلاعاتی]]<br />
[[رده:کشورها و مناطق عربیزبان]]<br />
[[رده:کشورهای اسلامی]]<br />
[[رده:کشورهای خاور نزدیک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو اوپک]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان ملل متحد]]<br />
[[رده:کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی]]<br />
[[رده:همسایههای ایران]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%A8)&diff=13462یمانیه (از مشبهه پیروان یمان بن رباب)2015-08-21T15:16:42Z<p>Re.gharahi: «یمانیه (از مشبهه پیروان یمان بن رباب)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[یمانیه (از مشبّهه پیروان یمان بن رباب)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%A8)&diff=13461یمانیه (از مشبهه پیروان یمان بن رباب)2015-08-21T15:16:13Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به یمانیه (از مشبّهه پیروان یمان بن رباب)</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[یمانیه (از مشبّهه پیروان یمان بن رباب)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AC_%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87)&diff=13460یزیدیه (از خوارج اباضیه)2015-08-21T15:15:34Z<p>Re.gharahi: «یزیدیه (از خوارج اباضیه)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[یزیدیه (از خوارج اِباضیه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AC_%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87)&diff=13459یزیدیه (از خوارج اباضیه)2015-08-21T15:15:13Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به یزیدیه (از خوارج اِباضیه)</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[یزیدیه (از خوارج اِباضیه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87_%D8%AE%D9%84%D8%B5&diff=13458کیسانیه خلص2015-08-21T15:14:45Z<p>Re.gharahi: «کیسانیه خلص» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کیسانیه خُلّص]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87)&diff=13457کمیلیه (از شیعه)2015-08-21T15:14:22Z<p>Re.gharahi: «کمیلیه (از شیعه)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کُمَیلیه (از شیعه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87_%D8%AE%D9%84%D8%B5&diff=13456کیسانیه خلص2015-08-21T15:14:17Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به کیسانیه خُلّص</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کیسانیه خُلّص]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87_(%D8%A7%D8%B2_%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87)&diff=13455کمیلیه (از شیعه)2015-08-21T15:13:46Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به کُمَیلیه (از شیعه)</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کُمَیلیه (از شیعه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%87&diff=13454کربیه2015-08-21T15:13:13Z<p>Re.gharahi: «کربیه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کَربیه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%87&diff=13453کربیه2015-08-21T15:12:43Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به کَربیه</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کَربیه]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87_(%D9%85%D8%B5%D8%AD%D9%81_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C%D9%87)&diff=13452کمیلیه (مصحف کاملیه)2015-08-21T15:12:24Z<p>Re.gharahi: «کمیلیه (مصحف کاملیه)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کُمَیلیه (مصحف کاملیه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%87_(%D9%85%D8%B5%D8%AD%D9%81_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C%D9%87)&diff=13451کمیلیه (مصحف کاملیه)2015-08-21T15:11:50Z<p>Re.gharahi: تغییرمسیر به کُمَیلیه (مصحف کاملیه)</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کُمَیلیه (مصحف کاملیه)]]</div>Re.gharahihttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D9%87&diff=13450کلابیه2015-08-21T15:11:31Z<p>Re.gharahi: «کلابیه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>#تغییر_مسیر [[کُلّابیه]]</div>Re.gharahi